در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال 7th July | درباره نمایش خون و گل سرخ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:59:33
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دیشب این نمایشو دیدم و دوسش دارم و خواهم داشت.
بهزاد فراهانی و گروهش به اون هدفی که دارن میرسن و همه جوره تماشاگرو با خودشون و داستان همراه میکنن و اگر قرار باشه واسه تلنگر صاف تو چشاشون زول بزنن و بگن این آدم ممکنه تو باشی و خودتو مبرا ندون، خب این کارو هم میکنن که کردن.
متن نمایش به تناسب محل جغرافیایی و مردمش، ساده و روان بود و بدور از ایهام و درشت گویی، یه قصه دراماتیک قدیمی رو بدون افتادن در ورطه تکرار خیلی خوب بیان میکنه.
دکور هم به فراخور سادست و فقط تاکید بر "در"هاست چه کوچیک چه بلند و بزرگ، بقول علی ناصر محمد ((در بسته رو که میزنن-اگه کسی داخل بشه- باید باز شه)) و جالبه که ما فقط در خانه علی ناصر محمد و اون آقا درشته که مثل خودش در قلعش بزرگ بود رو میبینیم و بقیه درها مشخص نیست مال کدوم خونس و یا زمانی که به خواستگاری میرن از در برای خونه ها استفاده نمیشه.
و البته مهمترین ابزار صحنه چاقوی سلاخیه که بشکل شمشیر و بسیار بزرگ ساخته شده تا تاکید بر تغییر کاربریش و اثری باشه که بر صاحبش و داستان داره.
موسیقی محلی و مقامی خیلی خوب اجرا میشه و نکته منفی در صدای خواننده هاست که در موقع خوندن ترانه ها خیلی ضعیفتر از صدای موسیقیه. ولی در بقیه ... دیدن ادامه ›› ماجرا همراه با سلاخ جوان احساساتش را چه ترس و ناامیدی و چه شعف و شادی بخوبی به گوش میرسونه.
شخصیت های داستان جالب انتخاب شده بودن و در این روستا تقریبا همه جور آدمی زندگی میکردن: گله چران فقیر با زن غربتی، پولدار تازه به دوران رسیده با زن افاده ای،مطربی که حرف سیاسی بلده بزنه و شکایت از دست به یکی کردن و بردن عشق و نفت میکنه، معلم و راهنما، پیرمردهای سنتی و همه کاره و هیچ کاره و البته مادر اسیر تهمت و زور و محبوس در خانه.
بازیها ،حرکات موزون و اجراها در کل خوب بودن ولی ایراداتی هم داشتن.مهمترین مساله لهجه اهالی غرب کشور و مشخصا کرمانشاهی بود که توسط همه عوامل گروه بیان نمیشد و فقط چند کاراکتر اصلی با این لهجه حرف میزدن که در روستایی که محل روایت داستانه غیر قابل باوره و نقطه ضعف نمایش. دخترها نسبت به پسرها خیلی زیاد بودن مخصوصا دخترای دم بختش. خانم رحیم نیا انگار غمی در چهرش نشسته که حتی در حال رقص و خوندن و جاهاییکه باید خوشحال باشه اون شادابی رو نمیتونه نشون بده که خیلی عجیبه. پسرها و دخترها هرچند به لباسشون توجه شده بود ولی کفش ورنی و کفش اسپورت دیگه سوتی بزرگیه.
یکی دو پرده اضافی در نمایش بود که اگه از قصه حذف میشد صدمه ای به داستان نمیزد و داستان را خیلی کشدار و منقطع نمیکرد مثل پیرمردی که برای کشتن خروسش اومده بود و یا عیادت مردم از اون آقا بزرگه. و البته قسمتی که دو هنرمند خردسال انشا میخوندن دیگه خیلی تصنعی و به معنای کلمه پیش پا افتاده بود که خیلی لخت و عور برای افتادن دوزاریی که قبلا افتاده بود تلاش میشد. شاید منظور نقش دادن به این دو هنرمند بوده که البته خیلی خوب از پس اون برمیان حتی اگه حرفایی بزنن که از سنشون خیلی بالاتره و معنیشو نمیفهمن.
و اما نقطه عطف تاتر، بدون شک بازی قدرتمندانه کامران تفتی ست. اونقدر درگیر داستانتون میکنه که از حرفاش وکاراش قهقهه میزنید گاهی بفکر وادارتون میکنه و بعضی جاها اشکتونم در میاره. چوپان ، سلاخ، عاشق، معلول هرکدوم رو در یک نقش با انرژی فراوان ایفا میکنه و جزییات نقش رو چشم نواز به بیننده هدیه میده –وقتیکه پرید رو صندلی کلاس انگار داره میپره رو الاغ و ...- صدای گرفتش و عرقی که لباسشو خیس کرده گواه مدعاست. حرکات بدنیش، بیانش، اکتهاش، اداهاش، حاضر جوابیهاش، ساده گوییهاش و غیره خاطره ای شیرین و دوست داشتنی تو ذهنتون ثبت میکنه که شاید تا حالا اینجوریشو تجربه نکرده بودید. و بعد از اجرا هم همه گروه با گشاده رویی و انرژی بیشتر با مخاطبان همراه میشن و لبخند رضایتو میشه رو لبای هر دو طرف دید.
اگه میخواهید یه قصه ساده با یه اجرای خوب رو ببینید و چشم و گوشتون پر بشه از صداها و تصویرای خوب حتما این تاترو که داره تموم میشه ببینید.
ممنون جناب فراهانی، ممنون جناب تفتی و همگی خسته نباشید!


ماشااالله چقدر توضیحات کامل و دقیقی داده بودین ! تشکر
۲۱ دی ۱۳۹۲
انصافاً بازی آقای محرابی هم محشر بود متاسفانه من اجرای اولو رفتم و بازی آقای تفتی رو ندیدم !!
۲۳ دی ۱۳۹۲
می خواستم بدونم روز سه شنبه 15 بهمن سانس 17:30 آقای تفتی اجرا دارند؟
۱۱ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید