در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شکیبا | درباره نمایش من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم؟
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:55:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
و باز اگر اشتباه نکنم خانم فریبا امینیان نقش آفرینی زنی را داشتند که نماد زنی بود، فقط دنبال یک بال پرواز در احوال خودش میگردد ، به هر قیمتی...
نه برای پز دادن ، فقط برای خودش ، فقط برای داشتن تجارب منحصر به فرد در زندگی، اما وقتی تعریف درستی از بال نداشته باشد، مجبور است همه را امتحان کند تا آخر ، آنوقت است که دوباره میفهمد ، اشتباه کرده است و ترجیح میدهد دیگر تجاربش یا بهتر بگویم سیاه مشقهایش در هوشیاری نباشد و در بی هوشی و مستی اتفاق بیافتند، شاید یکی از آنها ، آنی باشد که می خواهد ....

بام بام بام بارا را بام بام بام
او بود ، او بووووووود . . .
یک مرد تنها
یک مرد محشر
یک مرد خسته .....هوو اومممم
با بالی پر پر!!!
مرتیکه از آسمون افتاده
مرتیکه . . .

ها!
مرتیکه از آسمون افتاده
.
.
.
- ... دیدن ادامه ›› من پول ندارم
- پس برو گورت رو گم کن

- ولی میتونم بالمو بهت نشون بدم !
- پـــــــــــــُـــــــــ ززززززززززززز ه ِه ِه ها هاهاها ، دیووووونه ایی؟!!

.
.
.
- نفر قبلی هم بال داشت ، ولی نمیدونم چرا!!! بوزززز بوززززززززز، افتــــــــاااااااااد!!!! ه ِ ه ِ ه ِ هاهاهاها
حالت خوب نیست !؟
مواد زدی؟

- نگاه کن!
- ببیــــــــــــــــــ ـــــ ـــــــنم این باالشووووووو، . . . باااالشووووو من ببیـــــــــــــــــ ـــ ــــــنم

این دیگه چه جورشه!؟
- این بالمه
- دردت نمیاد؟
- نه ! عضوی از بدنمه!!!
.
.
.
.
ببینم کجایی!!!
اوممممم
اوممممم
میتونی بیای ....
.
.
.



آقای دوستـــی..
:))))
۳۰ فروردین ۱۳۹۳
زنی که جوراب های قرمز دارد و به نظر میرسد روسپی ست فقط اهنگ را با " مرتیکه " میخواند در بقیه مواقع "مردی که ..." خوانده میشود...:)
۳۱ فروردین ۱۳۹۳
دقیقا .....
۳۱ فروردین ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
.
اگر درست اسمشان را بگویم و اشتباه نکنم ، آقای رضا پاپی خوب بودی ...
هر دوبار ، در جایگاه نگرانی های کمیک و مستی های ِ نگران، بودنتان خوب بود . . .


مرد ما فقط یک بال ، در سیرک برای اجرای نمایش . . . دلقـــــــــک!!!
مرد ما فقط یک بال ، همراه با یک زن ، دو زن ، سه زن ، چند زن ، چندین زن ، چندین و چند زن ....
مرد ما فقط یک بال ، که با یک زن ... می رقصه !
با یک زنه دیگه! . . . میــرقصه!!! ، باز هم با یک زن دیگه میرقصه ، و با زنهای دیگه و دیگه ... دیدن ادامه ›› . . . حرومزاده!!!
ایـــــــن ، عاالیــه !!!!
مرد ما فقط یک بال ، نشسته پشت یک میز همراه با چند زن ، یک زن دا . . . عذر من رو بپذیرید ....
مرد ما فقط یک بال ، نشسته در وان ، بالش! بیرون ِ از وانه و بدیهی که مردی بالش رو براش نمیشوره ....

.
.
.

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکی از دیالوگ هایی که توی ذهنم موند و دوست داشتم جور دیگری باشه این بود :

"کودک به دنیا آمده
نیمه انسان است ، نیمه پرنده
ولی در واقع نه انسان ...نه انسان
نه پرنده ...نه پرنده ."

به نظرم نسبت به روند نمایشنامه این جوری میشد بهتر بود :

"کودک به دنیا آمده
نیمه انسان است ، نیمه پرنده
ولی در واقع هم انسان است ... دیدن ادامه ›› ، هم پرنده ..."

چون هم گرایشات انسانی داشت ، هم گرایشات یک جا نماندن و کوچ کردن و رفتن و رفتن ....
نمیدونم ، شاید همون دیالوگ اولی هم همین برداشت رو میشه ازش کرد....

بهرنگ، manimoon و امیر مسعود این را خواندند
سارا ثقفی، محمد شمسائی و نیلوفر رحیمی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید