در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شکیبا | درباره نمایش در روزهای آخر اسفند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:59:35
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
.
من مدتی میخواستم نظری بدم درباره انتخاب
Mary Hopkin - Those where the days که واقعا چراانتخاب شد...؟
(جالب بود اما غیرقابل باور هم نبود)
خیلی با خودم درگیر بودم ، که اون حس شعف خودم نسبت به شنیدن این آهنگ را که طی سالیانی که گهگاهی میشنیدم ، چگونه باید با حس انزجار علی از اطرافش و جامعه ستیز شدن رفتارش ، جایگزین کنم ...
چی شد علی اینقدر راحت قتل را با آهنگی که تداعی روزهای خوب و بعد پستی و بلندی شرایط زندگی هست "فقط" جهت نشون دادن اینکه درعین طوفانی که در درونش است می خواهد عملش را محق جلوه دهد، در زمان قتل عام ِانسانهایی که فقط شبیه کسانی هستند که احساس میکند آزارش داده اند...
به این نتیجه رسیدم این گونه افراد در جامعه وقتی چنین عملی را انجام میدهند ، دقیقا خودشون رو حق به جانب میدونند و چیزی را از روی گناه یا ... دیدن ادامه ›› اشتباه از نظرشون نمیبنند که انجام ندهند ، حتی قتل ...بخاطر اینکه روزی کسی یا شرایطی ارزشهای آنها را بی ارزش یا ضد ارزش عنوان کرده است.
نمیدونم ، هنوز هم احساس میکنم این تیکه با فیلم پرفشنال وقتی که گری اولدمن قتلهایی را شبیه با موسیقی Beethoven میداند ،یکسان است. وقتی میگه :
"من این لحظات آرامش قبل از طوفان را دوست دارم ، منو یاد بتهوون میندازه !
و وقتی خوی جنایتکارش متبلور میشه میگه :
"میتونی صداش رو بشنوی؟ مثل موقعی هست که سرت رو میذاری روی علفها ، میتونی صدای حشرات رو بشنوی .
و این دقیقا همون افرادی میشند که علی را آزار دادند ....
خشونت را خیلی طبیعی با یک موسیقی کلاسیک به موازات انجام داد .
علی هم با تمام روزهای خوبی که اسفندیار ازش یاد میکرد باز یک جنایتکار میشه، وبعضی ها دوست دارند حرکت علی را همه اش را نشات گرفته از شرایط حاکم بر زندگیش استنباط کنند ، و بعد موسیقی راک ِ انتقاد گر انتخاب میشودبرای انتقال صدایشان لحظه درک ِ طعم درد و فریاد...

"خلاصه این همه آهنگ ، چرا با روح لطیف ما بازی میکنید،مری هاپکین رو کشیدید وسط این قضیه چرا؟;)"
خط آخر شوخی بود

انتخاب خوبی بود، کلا هم از اجرا لذت بردم ...
اما در سال جدید نگرانم که دوباره نبینیم ، چنین اجراهایی رو .....
مونا ب و جم این را خواندند
امیرحسین، افرا.، وحید hoo و علی عبدالرحیم این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای دوستانی که از کم و کاستی سخن گفتند
فقط میتونم بگم ،شاید اولین، همه انتظارات را برآورده نکند...
اما اکثرا ، با ارزش هستند
مثل این نوع آوری که بعد از سالها گوشه نشینی و طرد شدن، ستودنیست ...
آن هم در روزهای آخر اسفند این چنین خاطره ساز بود.
و در جعبه های کوچک شیشه ایی قلب تک تک دوستان، حس خوب جای داد . . .
آرزوی بهترین ها برای تمامی آنان . . .
آقای عبدالرحیم عزیز...
چرا یادمون میندازی یه موقعی این گروه رو دوست داشتم؟!!! . . . :D
۳۰ تیر ۱۳۹۴
شکیبا جان داشتم نقدهای "هامون بازها" رو می خوندم و یاد این تاتر و "آرش ساد" و اجرای اولیه ی نمایشنامه خوانی "شب سال نو" افتادم!!!

واقعا حیف رحمانیان...
حیف.........
۳۰ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید