در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شکیبا | درباره اپرای عروسکی خیام
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:54:05
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
.
خیام عاشقیست که عاقلانه زیست میکرده؟
یا عاقلی که عاشقانه نگاه میکرده؟
اساسا عاشقی از تعقل تفکیک پذیر است یا عشق و عقل نتیجه یک دگر!!!
آیا پوچ گرایی انتهای راه او بوده یا شک هایش ، جوابی جز یقین نیافت!؟

همه را شاید در رصدخانه اش روزها و روزها میجسته
گاهی عقل استنتاجی اش از اجرام آسمانی بر عشق اشراقی اش پیروز میشده
و گاهی چون این بار ، کاشف بر همه از "او" بودن میابد و
فریاد ... دیدن ادامه ›› ای وای بر میاورد که اگر همه آن باشد که این است به قول معروف کلاهمان پس معرکه است همه عمر ، تلف کردیم و جز عاشقی نمیباست کرد....


-برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران

=آن را که وقوف است بر احوال جهان
شادى و غمِ جهان بر او شد یکسان
اندیشه نمیکنی از روز کران


-ای مانده شب و روز به دنیا نگران
آخر نفسی ببین و باز آی به خود
که ایام چگونه میکند با دگران

=خواهی همه درد باش ، خواهی درمان
اندیشه کن از روز کران، اندایشه کن از روز کران



-تا بود چنین بود و چنین هست جهان
از حادثۀ دهر که را بود امان

=آنکس که بداند زخرد راز جهان
شادی و غم و رنج بر او شد یکسان


-نتوان دل شاد را به غم فرسودن

= عار از زجور چرخ رنجور شدن


- صد خانه زخون آب دلم ویران است ، ویران است

= گر من مژه بر هم بزنم ، طوفان است ، طوفان است


- برخیز و بیا تا مى گلرنگ کشیم
با نغمه عود و ناله چنگ کشیم

= گر مست شوم ، در خردم نقصان است


- حالی است میان مستی و هشیاری
من بندۀ آن که زندگانی آنست

= من خود که بُدم ، کجا بُدم، کِی بودم
یا این ره دور را به خود پیمودم


- ماییم در افتاده چون مرغ به دام
دل خستۀ روزگار و آشفته مدام
سرگشته در این دایرۀ بی در و بام
ناآمده برمراد و نارفته به کام

=تا چند ملامت کنی ای زاهد خام


-ماییم در این گنبد نپخته نه خام
نه کافر مطلق، نه مسلمان تمام
گه نزد حلال ، گهی نزد حرام
سرگشته در این دایرۀ بی در و بام

=ای وای ، ای وای ، ای وای اگر عفو نباشد ، ای وای
فریاد ، فریاد اگر جرم نبخشد ، فریاد

.
.
.
.
.
.

■■شرح صحنه های اپرای خیام (بروشور)
■هم اکنون جهت دانلود و مطالعه در برگه این نمایش قرار گرفت.
همچنین میتوانید آنرا به صورت عکس (مجزا) در کانال زیر نیز مشاهده کنید:
https://t.me/PuppetOperaKhayyam
■پیشنهاد میکنم حتما قبل از حضور در سالن آنرا مطالعه کنید.
(در سالن نیز به صورت دفترچه موجود میباشد)
.
.
.
■■...تمدید خواهد شد ...■■

به نقل از گروه آران،
پس از اتمام تمام بلیط های روز بیستم مردادماه....
.

.
.
.
.

■■شرح صحنه های اپرای خیام (بروشور)
■هم اکنون جهت دانلود و مطالعه در برگه این نمایش قرار گرفت.
همچنین میتوانید آنرا به ... دیدن ادامه ›› صورت عکس (مجزا) در کانال زیر نیز مشاهده کنید:
https://t.me/PuppetOperaKhayyam
■پیشنهاد میکنم حتما قبل از حضور در سالن آنرا مطالعه کنید.
(در سالن نیز به صورت دفترچه موجود میباشد)
.
.
با درود و سپاس بسیار .
۰۶ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
.
خاک من و تو کوزه‌کند کوزه‌گری
پس پر کن قدحی بخور بمن ده دگری

اپرای عروسکی خیام
(برگرفته از مصرع دوم و چهارم یکی از رباعیات منتسب به خیام)



این همه تشبیه کوزه و کوزه گر که در رباعیات آمده در واقع مانند کردن فعل صانع عالم به افعال بشر نیست ،
بلکه از طریق نقضی و جدلی خلاف ... دیدن ادامه ›› آن را می خواهد ثابت کند ،
یعنی اگر ما مخلوقات را کاسه و کوزه و خدا را کوزه گر بنگاریم آن وقت اشکالاتی که بر زبان خیام آمده در ذهن ما هم می آید ،
پس از اساس این تشبیه درست نیست.خیام در این اشعار شاید می خواهد از راه برهان خلف ما را به این نتیجه برساند که معیارهای محدود بشری را به نظام بزرگ هستی تعمیم ندهیم و تصور نکنیم مهر و کینی در ورای کون و فساد با ترکیب و انحلال ذرات هست.
خیام در ترجمه خطبه الغراء ابن سینا آورده است : (( بباید دانستن کی ایزد عز و علا را در هیچ چیز غرض نبود کی غرض از عجز و نقصان صاحب غرض باشد)) (دانشنامه خیامی ، ص 316)
بهر حال یکی از مضامین اصلی رباعیات خیام که هم صریحا و هم تلویحا اصرار در بیان آن دارد نفی غرض از باری تعالی است.
حکما می گویند نسبت دادن غرض به خدواند نشانه ی نقص و عجز در ذات خداوند خواهد بود.
حکیم خیام نیشابوری(علیرضا ذکاوتی)
این یک بحث شایع و داغ میان متکلمان و حکیمان بوده ، چنان که یک نسل یا نیم قرن پس از خیام ، قاضی حمیدالدین بلخی صاحب مقامات حمیدی در قطعه ی منظومی از حکیم انوری می پرسد :

آن که داند که حال عالم چیست
پس تواند کز آن بگرداند
هم بر آن گر بماند از چه سبب؟
غقل اینجا همی فروماند

حکیم انوری پاسخ می دهد:

دان که که از هیچ روی نتوان گفت
که نداند همی و نتواند
ماند یک چیز آن که خود نکند
گرچه حالی تواند و داند
زانکه بر بی نیاز واچب نیست
کز پی نفع کس قضا راند
لِم در افعال او نباید از آن
که سبب در میانه بنشاند
غنی مطلق از غرض دور است
فعل او کی به فعل ما ماند؟
(دیوان انوری ، چاپ سعید نفیسی)
.
.
.
.
.
.
.
.
■■شرح صحنه های اپرای خیام (بروشور)
■هم اکنون جهت دانلود و مطالعه در برگه این نمایش قرار گرفت.
همچنین میتوانید آنرا به صورت عکس (مجزا) در کانال زیر نیز مشاهده کنید:
https://t.me/PuppetOperaKhayyam
■پیشنهاد میکنم حتما قبل از حضور در سالن آنرا مطالعه کنید.
(در سالن نیز به صورت دفترچه موجود میباشد)
.
.
به به! ممنون شکیبا جان
به قول بزرگواری غرض، مرض است.
۰۳ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید