در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رضا آزادی | درباره نمایش تریو بدون هارمونی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:10:27
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام
ضمن احترام به نظر تمامی کسانی که این اثر را دیدند و لذت بردند، من موفقیت چندانی در اثر ندیدم. شخصاً کیفیت بازی خانم عابدی را خوب، آقای نعیمی را متوسط و آقای آقاخانی را ضعیف دیدم (البته با احترام به این بازیگران خوبمون و نظر سایر دوستان).
یک مسأله‌ای که بعضاً هم بنده و هم شما تئاتردوستان حتما در برخی اجراها شاهد بوده‌اید، خنده‌های بلند و بی‌مورد برخی هست که واقعا تمرکز آدم را از بین می‌برد. نمیدانم که چرا برخی افراد هیچ احترامی حتی در محیط فرهنگی به حقوق سایرین قائل نیستند. جالب است که حتی در صحنه‌هایی که دیالوگ‌های بسیتر جدی و تند و گزنده وجود داره، خنده‌های این دوستان شدت می‌گیرد. ای کاش تفاوت نمایش کمدی و تئاتر جدی را بفهمیم. خنده خوب هست اما میشه جایی که همه ساکت هستند و تمرکز دارند، با صدای آرام‌تر خندید. نیازی به شوآف نیست. متأسفانه در یک مورد، من شاهد بودم که این تجاوز به حریم حتی از سوی یک خانم هنرمند رخ می‌داد و برای من اصلا قابل درک نبود. به قول معلم‌هامون، اگر چیز خنده‌داری هست بگین ما هم بخندیم. پس این مساله هم در پایین آمدن سطح کیفی این اثر برای بنده نقش بسزائی داشته است.
به نظر من داستان، داستان خوبی بود ولی در اجرا پختگی دیده نمی‌شد. شاید یک دلیل این مساله برای بنده، حضور در"نخستین اجرا" بوده است. شاید هم دلیل آن بازی و کارگردانی همزمان دو اثر "تریو بدون هارمونی" و "کسوف" توسط آقای "آقاخانی" در مجموعه‌ی باران هست. به نظر می‌رسد که کارگردانی با قابلیت‌ها بسیار بالا همچون آقای آقاخانی، اشراف کامل به این قضیه داشته باشند که "با یک دست نمی‌شود دو هندوانه برداشت". ... دیدن ادامه ›› البته بنده اثر "کسوف" با بازی زیبا و قدرتمند آقای "آذرنگ" و خانم "ادبی" را بسیار تاثیرگذار دیدم و موفقیت این اثر را هم از داستان و هم از بازی‌ مکمل این دو بزرگوار می‌دانم، چیزی که در اثر " تریو بدون هارمونی" ندیدم. شاید هم یک دلیل تصنعی بودن اثر مذکور حضور یک کارگردان در نقش یک بازیگر بود. شاید اگر آقای پاکراه به جای نقش "رئیس گروه" بازیگر مناسبی انتخاب می‌کردند، هارمونی بهتری بین این سه شخصیت ایجاد می‌شد.
به نظر می رسد که آقای آقاخانی تمرکز بیشتری بر اثر کسوف داشته‌اند و حتی آقای پاکراه در طراحی دکور و میزانسن اثر "تریو بدون هارمونی" با محدودیت‌های اعمال‌شده از "کسوف" مواجه بوده‌اند. استفاده از صحنه‌ای که مختص اثر "کسوف" بود و بازآرایی آن با چند شمع و چند تکه یخ، گرچه کار زیرکانه‌ای بوده است، اما محدودیت اعمال‌شده را از بین نمی‌برد.
مساله‌ی دیگری که حائز اهمیت است، استفاده از هنر "تئاتر در تئاتر" است. سه شخصیت داستان، در حکم یک گروه بازیگر 3 نفره‌ی تئاتر هستند که پس از 20 سال احساسات واقعی خود را نسبت به هم و در اثر کنش‌هایی بیان می‌کنند و در عین حال گوشه‌های و تکه‌هایی از اثری دیگر را به تماشگر عرضه می‌دارند. در این مورد نیز سعی شده که این مورد در هارمونی با داستان اصلی باشد که از نظر بنده موفقیت نسبی در این مساله وجود دارد.
ضمن سپاس از کارگردان محترم این اثر، و بازیگران شایسته‌ی آن، سایر دوستان را به تماشای "تریو بدون هارمونی" دعوت کرده و از دریافت نظراتشان بی‌نهایت استقبال می‌کنم.
پی‌نوشت: "تریو در لغت به معنای قطعه‌ای که برای سه ساز یا سه نوازنده ساخته شده باشد، آواز سه نفری" (فرهنگ فارسی معین)

با تشکر
رضا آزادی
جناب آزادی سپاس از اینکه تجربه دیدن نمایش و برداشتتان را به اشتراک گذاشتید قطعا نظرات مفید شما صاحبنظران کمک زیادی به دید ما از نمایشهای مختلف و حتی تصمیم برای دیدن یا ندیدن کار خواهد کرد
در مورد خنده های کشدار و بی موقع برای من هم در چند نماش جای سوال بود و واقعا آزار دهنده ،در دیوار نمایش نارنجیغ هم در موردش نوشتم به نظر رسم نازیباییست بین هنرمندان و حلقه دوستانشان که شاید حتی از جانب خود بازیگر هم مورد تایید نباشد .گویا متاسفانه هنوز این رسم در برخی اجراها هست که واقعا لازم است تجدید نظر کنند
۲۰ خرداد ۱۳۹۵
جناب آزادی درود
در ابتدا سپاسگزارم بابت اینکه تمامی تجارب و تحلیلهای مفید و قابل تاملتون را با دوستان تیوالی به اشتراک میگذارید.

یکی از بهترین و در واقع مهمترین و قابل تاملترین مواردی که در این نگاشته شما جلب توجه میکرد، تذکر در خصوص رعایت حق تماشاچیان و مهمتر از آن رعایت آداب "" تماشاچی معقول تاتر بودن"" ... دیدن ادامه ›› است.

به مانند دوست نازنینم، پرندیس عزیز، بنده نیز در نمایشهای متعددی شاهد رفتارهای بعضاً ناشایست و ناهنجار و خلاف آداب، در سالنهای تاتر بوده و هستم.
به قول فرمایش شما بیان نقطه نظرات مخاطبان تاتر در چنین محیطهای مجازی و البته فرهنگی در وهله اول گامی به سوی بهبود روند کار کارگردان، نویسنده، عوامل و حتی مخاطب تاتر است .
اما نکته مهمی در این میان وجود دارد؛اینکه ما بعضاً ( خصوصاً در تاترهایی که بازیگران نامدار و سرشناسی حضور دارند) شاهد حضور مخاطب عام هستیم که شاید از طرفی اتفاق مبارک و خجسته ای باشد؛ اما از طرف دیگر به دلیل عدم آگاهی و ناآشنا بودن این دسته از مخاطبین به آداب "" مخاطب محجوب و حرفه ای بودن تاتر"" اتفاق خوشایندی نیست.
نمیدانم صحیح و زیبا باشد که این مطلب را در اینجا بیان کنم یا خیر؛ اما مساله دیگری که از نگاه بنده ریشه و پایه بروز چنین رفتارهای ناخوشایندیست، عدم توجه به رفتارهای مطابق با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی در کل روند زندگی و حضور در اجتماع است که متاسفانه مصادیق گوناگونی از آن را در زندگی روزمره و در برخورد با اجتماع شاهدیم.
گاهی فکر میکنم کاش فقط در زبان و به صورت شعارزده، به فرهنگ چند هزار ساله ایران و ایرانی بودنمان افتخار نکنیم و کمی در عمل ثابت کنیم خون آریایی در رگهایمان جاریست.... ( روی صبحتم ابتدا با خودم است و قصد هیچگونه جسارتی ندارم .)
۲۴ خرداد ۱۳۹۵
سرکار خانم محمدی، ممنون از بیان نظرتون. هر مخاطب خاص قبلا مخاطبی عام بوده و اساسا هر مخاطبی نماینده ی یک فرهنگ هست که در درجه ی اول از خانواده و سپس از اجتماع تاثیر پذیرفته است. من کاملا با نظر شما موافقم که ما رفتارهای اجتماعی صحیحی نداریم. این مساله عوامل متعددی می تواند داشته باشد که در جای خود قابل بحث هست اما در این مورد (تئاتر و مخاطبان تئاتر)، فرهنگ سازی میتواند توسط سایرین و به صورت ملایم و محبت آمیز صورت بگیرد. میشه که با یک تذکر همراه با لبخند از کسانی که رفتارهای غیرقابل قبول در سالن های تئاتر دارند، درخواست کرد که به حقوق سایرین احترام بگذارند.
در مورد فرهنگ چند هزار ساله من نظری ندارم غیر از این که ما امروز در یک دوران گذار تاریخی هستیم و این دوران گذار بحران ها و تنش های شدیدی ایجاد میکنه که همه ی بخش ها از جمله اجتماع، فرهنگ، اقتصاد، و ... تحت تاثیر قرار میده و مدت زیادی طول میکشه تا یک ثبات ایجاد ... دیدن ادامه ›› بشه.
غربی ها هم اگر فرهنگی از خود بروز می دهند شاید نتیجه ی قوانین سخت گیرانه است. چه بسا وقتی سیلی یا زلزله ای در فلان کشور غربی رخ می دهد، سوپرمارکت ها و مغازه ها، آماج غارت انسان هایی قرار می گیرند که در حقیقت زیر سایه ی قانون لباس تمدن به تن کرده بودند. پس من فکر می کنم انتظار اصالت از یک اجتماع خیلی سنگین هست، اجتماعی رنگارنگ، فرهنگ ها و عقایدی رنگارنگ دارد که فقط قانون می تواند از پس کنترل آن ها برآید.

صمیمانه ممنونم از نظرتون
۲۴ خرداد ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید