تئاتری انتقادی
انتقادی از عدم هماهنگی و کار تیمی ما ایرانیان و همانگونه که ضرب المثل ملی ما میگوید تنها گلیم خود را از آب بیرون کشیدن.
آقای دادگر نوعی قهرمانان ما هستند که شرفشان را به هیچ نفروختند و تا جاییکه میتوانستند ایده آلیست باقی ماندند.
گل بخودی یعنی اینکه افراد ایده آلیست و با تفکر انتقادی و مبتکر را تنبیه کنی، چون آنها در ذهن محدود تو نمیگنجند آنها را از دور خارج کنی.
دوستی داشتم که همینگونه بود جبهه رفت ولی از جبهه برای سهمیه دانشگاه استفاده نکرد چون خود منتقد اینگونه رانتها بود.
جبهه میرفت ولی مخالف ادامه جنگ بود و پس از ورود به تخصص اخراج شد چون بیش از دهانش حرف میزد.
به خارج مهاجرت کرد و در آنجا هم ایدا آلیست باقی ماند و خود را به هیچ نفروخت.
به وطن برگشت وچون دید برخی کار زیبایی را تجارت کرده اند به انتقاد از همکاران پرداخت.
همیشه شفاف و زلال باقی ماند و هیچگاه خود را نه
... دیدن ادامه ››
به پول و نه مقام نفروخت.
گل بخودی نزنیم! اگر جرات و جسارت و توانایی عادل ها را نداریم و اگر شهامت حمایت از آنها را نداریم، دست کم وارد جریان غالب سوء استفاده گر که انسانهای آزاده را منکوب میکنند نشویم.