در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد شکاری یزدی | درباره نمایش مهندس واشینگ کلوز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:17:07
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گفتم حیفه که در باره نمادهای بکار رفته در این نمایش چیزی ننویسم شاید بینندگان آتی این نمایش را بهتر و بیشتر درگیر خود کند:
۱. سه قاب موجود که ... دیدن ادامه ›› افراد پشت آن قرار میگرفتند و نماد قالبی بودن و ماشینی بودن افراد جامعه در نقش های از پیش تعیین شده و بدون هیچ خلاقیت شخصی میتواند باشد. تمییز کردن قابها هم نشان آن بود که افراد جامعه بایستی تنها در نقش های از پیش تعیین شده برایشان خوش بدرخشند.
۲. تماسهای تنها تلفنی که نشانگر ارتباط مکانیکی افراد بدون هیچ ارتباط احساسی و تنها بخاطر انجام وظیفه شغلی است. اینگونه ارتباط میتواند حتا بین افراد‌ یک خانواده هم باشد.
۳. سیفون که نماد آنست که روشنفکر را بیشتر برای آن میخواهند که کثافتکاریهای جامعه و اصحاب قدرت و‌مکنت را جمع و‌جور کند.
۴. در بسته، نماد آن است که روشنفکر آزادی واقعی ندارد.
۵. کاسه توالت نمایانگر به گند کشیده شدن یک جامعه در کلیت آن است.
۶. تماسهای تلفنی که مرتب قطع و وصل میشد و ارتباطات بین افراد با هم تداخل پیدا میکرد که نشانگر ارتباطات و بهره وری موقت افراد جامعه از همدیگر و دخالت کردن در کار همدیگر بود.
۷. و در نهایت خوک و آدم شدنش، که البته تصاویر کف زمین و خوکهایش مشخص نبود و بهتر بود آنرا بر دیوار میتاباندند، که نماد آن بود که حاکمان مردم را عوام و توده ای میخواهند و از تفرد و انسان شدن و صاحب فکر مستقل شدن مردم می هراسند و حداکثر همانگونه که ناشر پارانوئید گفت مردمی همچون سوسک میخواهند که اگر از دیوار زیاد بالا رفت بیفتد و مجروح شود و در صورت نیاز بتوان او را زیر پا له کرد.
البته این دیدگاه هرمنوتیکی و سورئالیستی من به این نمایشنامه و روانکاوی ذهن ناهوشیار نویسنده و کارگردان و بازیگران بود که میتواند با دیدگاه دیگران و عوامل دست اندر کار یکی نباشد.
لطفا گزینه افشا رو فعال کنید
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
مائده قنبریان
لطفا گزینه افشا رو فعال کنید
فعال شد
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر نمایش زیبا بود! نمایش را با تمام وجود حس میکردم بطوریکه آخر نمایش دوست داشتم بیایم و خانم تعمیرکار توالت را در آغوش بکشم و بهش دلداری بدهم که غصه نخورد!!!
تعمیرکار توالت: زنی با احساس و روشنفکر که با اینکه نویسنده بود از کار عار نداشت و برای گذران زندگی زحمت میکشید. شوربختانه سیستم کاپیتالیستی او را از خودش (تعمیرکار توالت بجای نویسندگی) و محصول کارش (انشا نوشتن بجای نویسندگی) بیگانه کرده بود.
تینا: خواهر نویسنده که نشانگر وابستگان به نان آور خانواده هستند و بجای درک وی بخاطر فشار جامعه تنها پول بیشتر و جایگاه با پرستیژ بیشتری را میخواستند.
ناشر: نشانگر روشنفکران وابسته که در واقع جز بلغور کردن چند نام فرنگی هیچ نمیدانند ولی شوربختانه بخاطر پول داشتن و وابستگی به طبقه حاکم و سفله پرور در جایگاه بلندتری قرار گرفته اند.
و در نهایت آقای خواننده و‌کارفرما: که تنها بیگاری و بهره وری هر چه بیشتر را از مردمان میطلبند.
آرزوی کارهای بیشتر و بهتر از همه گروه را دارم. خوش درخشیدید.