در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال اوتانا فردکهن | درباره نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:29:13
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من نسرین سی و دو ساله
من ژاله سی و دو ساله
من سودابه سی و دو سالمه
،،
من این چوبه‌ی دار رو جلوی همه خبرنگارا ماچ میکنم..
میگم همین سند شرافت منه..
ببرید اعدامم کنید..
،،
خدایا ما باهم بی‌حسابیم..
من بچگیِ بچه‌هامو این تو از دست دادم..
اون بیرون هشت سال جنگیدن، آشتی کردن، تموم شد، من هنوز این تواَم..
دیگه ... دیدن ادامه ›› خسـته شدم..
بیارید امضا کنم.. میخوام اعدام شم..
،،
این زنایی رو میبینی که مثه ویترین طلافروشی میمونن دیدی عین ویترین زنده همینجوری بخودشون طلا آویزون میکنن جرینگ و جرینگ میان تو خیابون
دیدی هـرچی سـنشـون میره بالاتـر طمع‌کارتـر میشن این طلاهاشونم بیشـتر میشه
من اینارو انتخاب میکردم
،،
آدم تو شرایط که قرار بگیره هـر کـاری می کنه..
،،
ده ســـال گذشت و دوباره دیدمش..
،،
باید بـلـد باشی همون لحظه‌ای که اون هسـتــ رو زندگی کنی، بقیش دیگه مهم نیست..
ولی وقتی که میاد خونه.. وقتی که خونست.. وقتی که هست حتا فقط برای یک ساعت..
،،
میشه ی کاری بکنی ی حرفی بزنی ی چیزی بگی که من باور کنم که تو بیگناه بودی؟؟
آره من کشتم..
اما کیــو؟!..
،،
اون موقعی که صدای نزدیک شدن موتور رو به خودم میشنیدم.. قبل از اینکه پرت شم رو زمین و صدای خورد شدن جمجمم بپیچه تو سرم فقط داشتم به این فکر میکردم که
چقـــدر گشـنمه..
،،
بعضی مـردنا چقــدر الکیه..
،،
لیدی مکبث میگه: من مادر شده‌ام و می‌دانم محبت به طفلی که شیرم را خورده است چقدر لطیف است ولی اگر مانند تو سوگند خورده بودم که کاری را انجام دهم حاضر بودم در حالیکه آن کودک به من لبخند می‌زد لثه‌ی بی دندانش را از پستان خود به زور بر کنم و مغزش را متلاشی کنم..
،،
.
.
من میخوام راه برم.. میخوام تو خیابونای تهران راه برم.. راه برم.. راه برم..




بازی ها عالی بود از نظر من
با اینکه غمگین شدم و آخر اجرا برای خیلی ها مثل من تاتر تموم نشده بود و با سکوت خاصی ترک ما می کردن سالن نمایش رو تاثیر گذاریش خیلی زیاد جا داره از بابت بازی تک تک بازیگرانش و کارگردانی خوبش تشکر کنم به نوبه خودم
۲۶ شهریور ۱۳۹۴
"بعضی مـردنا چقــدر الکیه..."
۰۶ مهر ۱۳۹۴
آدم تو شرایط که قرار بگیره هـر کـاری می کنه..

من به این رسیدم واقعن :( و تلخه... خیلی تلخ
۱۲ بهمن ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب تماشای عامدانه عاشقانه قاتلانه، با صدای نم‌نم باران و آذرخش در هوای بام تیاتر باران، لطف و لذتی دو چندان داشت.

با هنرنمایی فوق‌العاده‌ی بانو نسیم ادبی و بازی‌های خیلی خوبِ خانم‌ بهاره رهنما و خانم گیتی قاسمی و خانم آیه کیان‌پور و کارگردانیِ خوب خانم ساناز بیان
به همه‌شان و به همه‌ی عوامل خداقوت و دستمریزاد می‌گویم که حالی دیگر در این شب بارانی برایمان رقم زدند
و با این پرسش که قضاوت آدمها برای آدمها چقدر آسان شده! (از دیدگاه آدما به آدما از دیدگاه مردم به مردم نه اینکه نمایشنامه قضاوتی داشت) چقدر آدمها خودخواهند! و با این خودخواهیِ امیالشان چه زندگی‌ها که تباه می‌شود، بعضی چقدر با مصیبت! بعضی چقدر الکی! آدمها در شرایط که قرار بگیرند از کجا تا کجا که تغییر نمی‌کنند! و تو چه می‌دانی که حق داشتند یا نداشتند!..
و با گونه‌های باران خورده، بعد از پایان نمایش، نیمه شبان بر خیابان‌های خیس تهران تاختیم..

من میخوام راه برم.. میخوام تو خیابونای تهران راه برم..