در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال وحید عمرانی | درباره نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه...
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:43:40
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» در حوزۀ تئاتر مستند، یک اثر فاخر به شمار می رود. نمایشی که با بهره گیری از یک طراحی صحنۀ حساب شده و خلاقانه، بازی های قوی و فضاسازی های خوش فرم و هنرمندانه حرف مستور در دل خود را به طرز بارزی برای مخاطبش بیان می کند و جان و دل او را با خود همراه می سازد و وادار به همدردی، تردید، ترس، خشم، غم، افسوس و همذات پنداری اش می نماید.
بستر و استخوان بندی داستان و روایت نمایش در گفت و گوی یک خبرنگار زن با سه زن مجرم شکل می گیرد. سه زنی که هر کدام تحت شرایط و اتفاقاتی مرتکب قتل شده اند، همانطور که در اسم نمایش بدان اشاره می رود اولی به طور عامدانه، دومی عاشقانه و سومی قاتلانه مرتکب این عمل شده اند. زن اول و دوم اعدام شده اند، خود خبرنگار نیز کشته شده است و زن سوم بعد از هشت سال تحمل زندان بی گناهی اش اثبات شده و در آستانۀ آزادی قرار گرفته است. زن اول به خاطر وضعیت بد اقتصادی و معیشتی و قرار گرفتن تحت فشارهای فراوان، دست به شش فقره قتل و سرقت اموال مقتولین یازیده است. زن دوم که همسر موقت مردی است که سالها عاشقش بوده، همسر اول و دائم او را به خاطر حسادت های زنانه به قتل رسانده تا مردش تنها متعلق به خودش باشد و زن سوم در دفاع از ناموس خود مرتکب آدم کُشی شده است.
در روند این گفتگوی بازپرس وار خبرنگار با این سه زن، با بهره گیری از بازی های خوب و پختۀ بازیگران این نمایش، آنچنان سفره های احساسی در مقابل تماشاگر پهن شده و مخاطب درگیر ماجراها می شود که در بسیاری از موارد به خصوص دو مورد اول که تقصیر بیشتری بر گردن شخصیت هاست، تماشاگر باز هم با آنان همدردی می کند و از ایشان متنفر نمی گردد.
ضعف و کمبودی که در این نمایش خوش ساخت به چشم می آید در زمینۀ موسیقی آن است. آنقدر صحنه های حسی قدرتمند در بطن این نمایش وجود دارد که اگر سهم ... دیدن ادامه ›› بیشتری از موسیقی به آن تعلق می گرفت و همچنین موسیقی بهتری برای آن ساخته می شد بسیار می توانست در تأثیر گذاری آن بر مخاطب، روند بهتر و بیشتری برقرار سازد؛ اما افسوس که چنین نیاز بزرگی در این نمایش برآورده نمی شود.
متن این نمایش الهام گرفته از اتفاقاتی واقعی است که در تهران و کرج و قشم اتفاق افتاده و سرتیتر صفحه های حوادث روزنامه ها بوده نوشته شده است و کاری ارزشمند و درخور در زمینۀ ریشه یابی و ارائۀ راهکار برای معضلات و بزهکاری های اجتماعی به شمار می رود. اجرای چنین کارهایی در فضای تئاتر ما بسیار ذیقیمت و ارزشمند است و تا به حال به دلیل حساسیت های مختلفی که بر سر این مسائل در کشور ما وجود داشته و دارد، کمتر انجام شده است. لیکن امید است با آثار مثبت و فرهنگ سازی ای که چنین آثاری در حوزۀ نمایش بر جامعه خواهد گذاشت، توجه و روی آوردن به ساخت این گونه نمایش های مستند بیش از پیش در کانون توجه قرار گیرد و در پرداختن به موضوع آن مداقه و صرف وقت بیشتری به عمل آید.