در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال vahid nafar | درباره نمایش بوقلمون
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:18:20
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حسن باستانی یادداشتی کوتاه برای نمایش بوقلمون.
این روزها نمایش بوقلمون نوشته و کار خیرالله تقیانی‌پور با بازی خوب علی سلیمانی، سیروس همتی، مه‌لقا باقری، محمد صادق ملک، جواد پورزند، وحید نفر، سامان دارابی، محمدهادی عطایی، حسین شفیعی و... در تالارچهار سوی تئاترشهر روی صحنه است و اقبال با من یار بود که توانستم این نمایش را ببینم.
هرچند هیچ اثر نمایشی خالی از ضعف و اشکال نیست و هیچ نوشته‌ای بی غلط؛ اما بی‌اقرار می‌گویم که پس از سالها شاهدِ نمایشی در این گونه‌ بودم که به نظرم قابل تأمل و تعمق در حیطه‌یآثار نمایشی‌های ایرانی‌است. از متن و بازی‌های بازیگران و موسیقی زنده و کاربردی‌اش گرفته تا طراحی بسیار ساده و کارآمدِ صحنه و لباس و کارگردانی هوشمندانه‌ی آن، همگی در یک انسجام و همگرایی در مسیر تقویت اثر بکار گرفته شده‌اند. داستان سر راست و عاری از حشو و زوائد بی ربط و بسط و به دور از روشنفکربازیهای متداول و فلسه چینی‌های کسالت بار، به خوبی در مشارکت مخاطب با اثر و فهم او از وقایعِ داستانی و روابط آدمهای آن موقف عمل کرده.
اولین چیزی که در این نمایش توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند، سادگی صحنه و ملزومات آن است. طراح (داریوش پیرو) با آگاهی کامل از نیاز نمایش به فضایی عمومی برای بیانِ مفاهیم خود، به سادگی هر‌چه تمامتر بوده و آن‌چنانکه شاخصه‌ی نمایشهای ایرانیست، متکی بر تخیل تماشاگر در بازسازی فضاهای داستانی و موقعیت‌های نمایشی از طریق روایت و داستان‌گوییشکل گرفته و به پیش می‌رود.
شیوه‌ی اجرای دو سویه‌ی این نمایش (که در عمل با چینش بازیگران در دو سوی دیگر صحنه،همان سنت صحنه‌ی گرد نمایشهای ایرانی را تداعی می‌کند) حاکی ... دیدن ادامه ›› از انتخاب هوشمندانه‌ی کارگردان برای اجرای این اثر بوده و به درستی نیز از این امکان در طراحی خود بهره گرفته به نحوی که به نظر می‌رسد هر فرم اجرایی دیگر چنین قابلیتی را به کارگردان نمی‌داده.
خیرالله تقیانی با نمایش بوقلمون نشان داد که شناخت خوبی از فضای طنز و نمایش‌های ایرانی دارد. اجرایی دیدنی از متنی جذاب و خوش ساخت، با زبانی روان و گاه شاعرانه و موزون و آهنگین، در حد نیاز و لزوم ساختار اثر و البته بی تکلف به دور از تفخر زبانی در قد و قواره‌ی شخصیتهای داستان و طنزِجاری در آن، و البته به اندازه و به دور از هجو و هزل‌، از جمله نکات برجسته و قابل اعتنای متن این نمایش است. تقیانی با آگاهی از عناصر نمایشهای ایرانی، و بهره گیری درست از ابزار بسیار ساده‌ی صحنه‌، و طراحی میزان‌سنهای دقیق، به خوبی توانسته روی مفاهیم اثر تاکید و فضای متنوع ایجاد و مخاطبانش را با خود را همراه کند.
بازی قابل تعمق بازیگران این نمایش نشانگر شناخت آنان از شیوه‌ی بازی در گونه‌های نمایش ایرانی و تبحر آنان در نقش پوشی و ارائه‌ی شخصیتهای نمایش داشته و از هماهنگی قابل توجه‌ای نیز برخورداراند. روانی، یکدستی، بیان درست و انعطاف بدنی مناسب بازیگران با تحلیلی درست از نقشها و گاه با بازیهای استرلیزه و به تناسب موقعیت‌ها و شخصیت‌ها، بعضاً غلو آمیز و طنزآمیز، از نقاط مثبت این نمایش است.از دیگر نکات قابل توجه نمایش بوقلمون، هوشیاری گروه اجرایی در استفاده‌ی به اندازه از عنصر طنز، موسیقی و رقص و همچنین پرهیز از وسوسه‌ی افتادن در ورطه‌ی هجو و هزل و اطوارهای متداول امروز می‌باشد که شوربختانه گریبان‌گیر اغلب آثار نمایشی شده و هدفی نیز جز جذب مخاطب را دنبال نمی‌کند.
در آخر ضمن گفتن دست مریزاد به این گروه، دیدن این نمایش زیبا را به همه‌ی دوستدارن نمایشهای ایرانی توصیه می‌کنم.
حسن باستانی
احسان زیورعالم
چند نکته مثبت نمایش «بوقلمون»

«بوقلمون» اثر تحسین شده جشنواره فجری است که از عمرش یک سال گذشته است؛ اما با وجود گذشت یک سال، باز هم می‌شود نکات مثبت «بوقلمون» را دریافت و آن را الگویی برای نمایش‌های ایرانی خواند.

نمایش «بوقلمون» کاری از گروه نقاب، روایتی است از سقوط پهلوانی پهلوان اکبر خراسانی. طبق این روایت، پهلوان اکبر، پهلون شاخص دوره ناصری با ناجوانمردی و البته حمایت درباریان موفق به حذف تمام رقبای خود می‌شود و بازوبند پهلوانی را به بازویش می‌بندند. اما این نقطه آغاز داستان «بوقلمون» است. تا بدین جای ماجرا در حکایات و داستان‌ها نقل‌ها بسیار است. «بوقلمون» داستان سقوط پهلوان اکبر است، نه ... دیدن ادامه ›› اوج‌گیری او.
«بوقلمون» نام نوچه‌ای است که رفتار بوقلمون‌صفتانه‌اش، او را به چهره‌ای نامطبوع در میان مریدها و نوچه‌های پهلوان اکبر تبدیل کرده است. او در محافل لوطی‌گری‌های این پهلوانان دروغین جایگاهی ندارد و اوج این تضارب زمانی است که پهلوان غریبه‌ای در شهر میان مردم محبوبیت می‌یابد. درباره این غریبه بعدتر درمی‌یابیم که پدرش یکی از همان پهلوانان رکب خورده در جدال با پهلوان اکبر است. این غریبه زنی است که در قامت مردان و برای رسیدن به مقصود خود از «بوقلمون» کمک می‌خواهد، مردی که در یک مورد با وی هم‌داستان است: عداوت با جماعت پهلوان اکبر.

خیراللّه تقیانی‌پور، کارگردان و نویسنده نمایش و گروه نقاب پس از فارغ شدن گروهش از کاوش ترور نادر افشار، مخاطب را در این اثر ترغیب می‌کند تا در ساحت جهان نمایش، یک واقعه تاریخی را دنبال کند، واقعه‌ای که شاید کمتر مورد توجه مدیومی همانند سینما یا تلویزیون قرار گیرد. این مسئله را باید یکی از مولفه‌هایی دانست که «بوقلمون» را مهم می‌سازد و این اهمیت را در انتقال داده‌های گذشته و انتقال آن به امروز باید دنبال کرد.
حسین پاکدل
بوقلمون
ساختار نمایش‌های سنتی و آیینی در برخورد نظری سهل ولی در شکل عملی و اجرایی ممتنع است- فارغ از اشکال مختلف تعزیه یا نمایش‌های برخاسته از آیین‌های محلی یا استوار بر کهن الگوها- آنچه لازم دارد شهری خیالی و همه‌جایی، حاکمی و داروغه‌ای و گزمه‌هایی، پهلوان نامی شهر و تعدادی شاگرد و مرید، بدخواه یا به نوعی کاکارستم شهر، و نوچه‌هایش، بازاری و تعدادی تن‌لش که زالووار به زندگی چسبیده‌اند. مرشدی و قاضی شهر و انبوهی از رعایا که هستند تا شاهدی باشند بر باروری درام. و البته غریبه‌ای مرموز که با بهانه‌ای رمز و رازگونه وارد قصه می‌شود؛ و حالا بستری آماده که درام سر بر بالین پرورش آن گذارد. دیگر بسته به ذوق و سلیقه خالق اثر باید پیش برود، درجا بزند و یا پس‌رفت کند.
خیرالله تقیانی‌پور با بهره گیری از همین نمادها و نشانه‌ها نمایشی ساخته خلاف جهت آن‌چه رایج است. هیچ‌کدام از شخصیت‌های نمایشی بر حسب تعریف تثبیت شده همان نیستند که باید باشند. نه گزمه‌اش آن است که باید نه پهلوانش، نه غریبه‌اش و نه لات‌های آسمان جل بی پناهش و نه حتی مرشد و قاضی‌اش. تنها حاجب‌الدوله‌اش آن است که به باور مدرن باید باشد. شخصیت بوقلمونش چنان با روح و روان و قضاوت‌های عادت شده ما بازی می‌کند که در پایان علی‌رغم خنده‌های و زهرخندهای بیشمار در طول کار چنان حیران میمانیم که تا روزها ذهن و فکر را درگیر می‌کند. بوقلمون نیاز نمایشی امروز ماست. حرف مغفول مانده هنر نمایشی ماست. استواری و محکمی اثر مدیون نوشته و ساختمان درست درام و بعد کارگردانی هوشمندانه، انتخاب دقیق و درست عوامل بویژه بازیگران اثر که خیلی حساب شده درجای خود نشسته‌اند. ... دیدن ادامه ›› اگر قرار بر این باشد که نمونه‌ای شاخص و مدلی ممکن برای هنر نمایشی سنتی به همگان نشان دهیم بهتر است شرایطی فراهم شود این اثر در نقطه نقطه کشور در داخل و جشنواره‌های آیینی و مبتنی بر اسطوره‌ها به اجرا درآید. تک‌تک بازیگران بر صحنه بوقلمون کلاس درس‌اند برای آموختن ظرافت‌های بازیگری شرافتمندانه. بدن‌ها و بیان‌های تربیت شده و آماده همه همراه با موسیقی‌ی به اندازه و حرکات موجز و از پیش فکر شده بهترین نمونه از هماهنگی در آثاری از این دست است. امید که بعد از اجرای موفق آن در تالار چهارسوی تئاتر شهر در فضاهایی دیگر و در زمان‌های متعدد این اثر به صحنه برود تا جمع گسترده تری از این اثر فرح بخشِ عبرت آموز و پرمحتوا بهره ببرند. تنها یک نکته و آن این که به عمد قصه را باز نکردم تا تماشاگر این اثر برود، ببیند و به دنبال جای و جایگاه خود بگردد در این اثر. من تماشاگر کدامم، پهلون اکبر یا رقیبش، مرشد و غریبه، یا حاجب و لوطی و عیاران و یا بوقلمون؟

با احترام
حسین پاکدل