در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | یک تماشاچی درباره نمایش یه دورهمی ساده با سیمین: با سلام خسته نباشید خدمت گروه نمایشی : من سه شنبه شب موفق به دیدن این
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:33:05
با سلام خسته نباشید خدمت گروه نمایشی :
من سه شنبه شب موفق به دیدن این نمایش شدم و در مجموع جزو نمایشات محبوب من به حساب نمی آمد کار دارای نقاط ضعفی بودکه مشروحا به عرض می رسونم :


1- در مجموع تیپ کار محمد یعقوبی مانند یک امضا برای ایشان هست و چون خودشان خالق آثارشان هستند این امضا و بهتر بگم این لباس برای خودشان کاملا اندازه است اما اخیرا ما با یک موج یعقوبی نویسی آشنا شدیم که اکثرا در میان دانشجویان و طرفداران ایشون به چشم می خوره در درجه اول باید گفت بنده تحت هیچ شرایط و تاکید می کنم هیچ شرایطی قصد توهین و یا زیر سئوال بردن ایشون و دوستان را ندارم اما وقتی از ایشون برای نوشتن الهام گرفته میشه حداقل باید یک ایده ناب تر و کم اشکال تری گرفته بشه مثلا صحنه های عرق خوری چیزی هست که کسانی که دنبال کار آثار آقای یعقوبی و دانشجویانشان باشند دقیقا می توانند آن را مورد نقد قرار بدن البته من شخصا با این موضوع مشکلی ندارم اما باید به جا باشه تئاتر زبان اشاره و نشانه هست مثلا بازیگر آرمان می تونست کمی گیج باشه تا من تماشاچی بتونم یک سری اتفاقات رو کشف کنم نه اینکه کارگردان بخواد با ضرب و زور این رو به من تلقین ... دیدن ادامه ›› و تزریق کنه.
2-در مورد بازی ها ، بازی آقای حنفی که یک خط راست بود و هیچ فراز و فرودی نداشت گویی این شخصیت فقط دیالوگ گفتن و قهر کردن باد بود یعنی احساساتی مثل ناز کشیدن ، عصبی شدن ، مشورت با دیگری در کتاب آقای حنفی تعریف نشده بود در مورد خانم نازی باز کمی بهتر بود اما در صحنه ی اول که تماشاچی با بازیگر مواجه میشه یک فرد رو می بینیم که داره از سوسک میترسه اما از کجا به واسطه ی چاقو و دیالوگ نه نقش آفرینی بازیگر در صورتی که اون پوزیشن و رفتار و دیالوگ احتمال یک فوبیای فرد به سوسک رو میتونست نشون بده این در جایی بیشتر به چشم میخوره که وقتی آقای حنفی سوسک رو می گیرند باز می بینیم بازیگر همون اکت ثابت رو داره و منتظره تا بازیگر مقابل سوسک رو بیاره تا جیغ بزنه و احتمالا اگر نیاره ؟؟؟!!! در مورد خانم کیخایی باز این اتفاقات بهتر بود و همچنین خانم ابراهیمی و همین طور آقای یحیی زاده
3-در مورد کارگردانی خوب اتاق ها و منزل با نور از هم جدا می شدند که پر ضعف بود چون بعضی جاها طوری بود که اتاق نور به بازیگر نمی رسید !!! از طرفی وقتی در یک اتاق اتفاقی رخ میداد در داخل اتاق دیگه ما اکت افراد رو می دیدیم که با یک پچ پچ کردن دارند اتفاقات اونجا رو نمایش می دن که در حالت کارگردانی به این کار چرک کردن صحنه می گن و فوکوس از تماشاچی گرفته می شه.
در صحنه ی حمام وقتی فرد تقاضای حوله می کنه یک حوله ی کتی بسیار بهتر هست چون بعد کثری از ثانیه ما می بینیم فرد با لباس و حتی کفش !!! وارد صحنه میشه یعنی فرد با لباس حمام کرده ؟؟!!!
در اتاقی که مربوط به دوخت و دوز لباس هست یک چوب لباسی حداقل است چون پارچه ای که در ابتدای کار به اون به عنوان یک پارچه ی گرون قیمت اطلاق میشه در صحنه های بعدی به عنوان پارچه نشیمن و بی مصرف داره استفاده میشه که بازیگر روش دائم میشینه !!!
بازی آخر فرانک و آرمان کاملا مصنوعی بود و نیاز به جنجال بیشتری داشت چون فرد به گواهی خودش دو ساله که سرکار هست و بعد از اون میاد و همه چیز رو به هم میریزه در صورتی که در آشپزخانه ما یه جر و بحث کاملا معمولی رو می بینیم.
در جایی که بازیگر فرانک موهاشو کوتاه کرده ما می بینیم که به بازیگر روبرو امر مشتبه میشه که تو موهاتو کوتاه کردی و من نمی دونستم در صورتی که اولا بازیگر حجاب داره و اگر هم حجاب نداشت یعنی طوری که بازیگر مقابل متوجه کوتاهی مو میشد اون هیجان رو نباید به اون شیوه ابراز می کرد و این دو صورتی بود که دو بازیگر همزمان با هم وارد شدند مثلا می تونست پشت به تماشاچی موهاشو به بازیگر زن نشون بده و باقی ماجرا یا بازیگر در بدو ورود بگه راستی فلانی موهاشو کوتاه کرده

4-در مورد گریم که اتفاقی نیافتاده بود و فقط کمی شقیقه های آقای حنفی سفید شده بود که ای کاش اون هم نمی شد

اما در مجموع و به عنوان یک کار دانشجویی نسبت به کارهایی که من در چند وقت اخیر دیدم کار مسنجم و قابل دفاعی هست و واقعا باید خسته نباشید خوبی به گروه نمایشی گفت امیدوارم در آینده شاهد کارهای بیشتر و قوی تری ازتون باشم.
درباره ى مورد اول باید بگم من از هیچ کس تقلید نکردم و اینکه متن منو امضایى از کاراى آقاى یعقوبى میدونید صرفا نظر شخصى شماست.
و اینکه میزانسنى مبنى بر مستى و عرق خورى به بازیگرم ندادم و متاسفانه خلاقیت سر اجراى خود بازیگر بود که باید حذف بشه و در این مورد با شما موافقم.
۱۱ تیر ۱۳۹۴
مرسى از شما که وقت گذاشتین و نقد و جواب رو خوندین.هیچ کارگردانى دوست نداره رزرمه ى بدى براى خودش جمع کنه.بازهم میگم،مسائلى هست که بیانش در اینجا صحیح نیست.خیلى اتفاقا از طرف سالن باید میوفتاده که نیوفتاده و مستقیم روى اجراى ما تاثیر منفى گذاشته.اتفاقات پیش بینى نشده.مرسى از اینکه در این تجربه همراه ما بودین.

مهشید بدرنیا
۱۱ تیر ۱۳۹۴
درود بر شما دوست عزیز که نقد کردید
دست نوشته شما رو دوست دارم و از اینکه به تمام لحظات کار دقت کردید سپاسگذارم
موفق و پیروز باشید
حق جو
۱۳ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید