«روال عادی» دقیقا راهی را میرود که بسیاری از کارگردانان و نمایشنامه نویسان ایرانی دوست دارند طی کنند ...
کسانی که علاقه دارند با نگارش متنی دیالوگ محور وجذاب و پر فراز و نشیب، در دام رادیویی شدن نیفتند ولی اغلب تلاشهایشان نتیجه نمی دهد و این اتفاق میافتد
«روال عادی» دیالوگ محور است ولی اگر لحظه ای حواست از دیالوگها پرت شود پازلی از نمایش را از دست داده ای .. نمیتوان از بازی بازیگرانش چشم برداشت و هر حرکت پیامی با خود دارد ... طراحی صحنه خاصی ندارد ولی همان چند برگ کاغذ و لیوان آب بهترین کارکرد را دارد...
این موارد دقیقا نکات ظریفی هستند که نویسندگان ایرانی از آن غافل هستند و نتیجه کارشان چیز دیگری می شود...