مطلع یک غزل ناب امشب
دو کمان ابروی زیبای تو بود
شاه بیت غزل و دفتر من
دیده ی مست و فریبای تو بود
لف و نشری که به دیوان دارم
تاری از سلسله آسای تو بود
شعر با درج فصاحت دارد
درج ما هم لب مینای تو بود
بی نقاب ازسربرزن رفتی؟
که قیام از قد رعنای تو بود؟
ماهرویان همه تحسین گویان
همه جا صحبت شهلای تو بود
چو به مهتاب گذشتی دیدم
ماه هم محـــو تماشای تو بود
صله ی شعر علی را تو بده
صله ام نیز تمنــای تــو بود