در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم قاتل اهلی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 00:27:06
این فیلم داستان زندگی حاج آقا دکتر جلال سروش است.

گزارش تصویری تیوال از نشست فیلم قاتل اهلی / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نشست «قاتل اهلی» در برج میلاد / فیلم نترس‌ها

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام واحترام
متاسفانه سینما به سمت آدم های تک شخصیته میره پرویز خان پرستویی بزرگ توی آژانس شیشه ای گیر میکنه و اصلا دلیل نوع صحبت کردن یک فرد تحصیل کرده که سالهاست هم صاحب منسبه هم با سواد به شکل یک لمپن لجام گسیخته معلوم نیست شخصیتی که دم از پاکی میزنه اما تا خرخره تویه لجنه از پولشویی دوری میکنه اما برای اینکه پسرش نجات پیدا کنه میخواد رشوه بده آدمی که قهرمان نیست و فقط برای انتقام همسرش داره با قاچاقچی های دارو میجنگه یک انتقام جو که به شدت سست عنصره چه در باب پسرش چه دخترش هیچ موضعی نداره و فقط با مسیر باد همسو میشه لوکیشن تکراری و بازی پولاد عزیز که تمشک رو داشت اگزجره ای به شدت مسخره مرد خواننده بی آرمانی که فقط شعر های یغمایی میخونه
اگه اشتباه نکنم استعاره حضرت استاد کیمیایی از نماد شخصیت پرویز خان وجه اشتراکش با انقلاب بود و حتی سمبل و نماد انقلاب 57 لمپنیزم با سواد و مبارز و گاهی فداکار و انتقام جو و آدمهایی که از یتیم خونه انقلاب آمدن و انقلاب به عنوان فرزند خونده قبولشون کرده و حالا بعضی وفادارن و برخی خائن هستند اما فاصله تفکر تا سینمای گیشه ای از اونجا شروع میشه که ماشین انقلاب یه خودرو چینی است و وابستگی نظام در قالب صنعتی به چینه اما رهروان باغیرت وبا وجدان بی چشمداشتش سوار بر بنز آلمانی هستن همون آلمانی ها که پسر اصلی انقلاب رو محکوم به پولشویی و اعتیاد کردن نسل نو اندیش قالبا یغمایی و عصیانگرند(پولاد) و فرزندان انقلاب هم علیرقم زندگی در سرسرا ها و کاخ هاشون با داشتن کلفت ها و نوکر ها اما تمایل به دگردیسی و همنشینی با نسل نو رو دارند هر چند که نو اندیشان و روشنفکر هایی مثل پدر خواننده قبولشون نمیکنن و اصلا ریشه هاشون رو منحط میدونند تقدیر انقلاب در دستان عده ای ملی مذهبی و مصدق اندیشه که با رخت تصوف در جانماز هدایتش میکنند .
در هرحال متاسفم که اسطوره و همه عشق من به صورت شخصی در قالب هنر استاد عالجناب کیمیایی هم دستخوش سفارش ها و باید و نباید ها و اسپانسر ها شده برای ایشون طول عمر از خدا میخوام و قلبا آرزو میکنم که کسی که گروهبان رو ساخته یا فیلم نسازه یا اگر ساخت کمتر از گروهبان نسازه
عاطفه گندم آبادی، امیر و میترا این را خواندند
سایه * و الهه این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آقای پرستویی شما چرا ؟ این چه نقشی بود ؟ این چه بازی ای بود این چه لهجه سازی ای بود ؟ فکر کنم همزمان نقش رو خوندی و بازی کردی والا قبولش نمیکردی !
اون چیزی که من دیدم یه سری شعار و کلمات قلمبه سلمبه بود که دورش رو یه نیمچه داستان پیچیده بودن ، با بازیهای بسیار بد
فقط خوبش شاید امیر جدیدی بود که گویش لاتی مصنوعی خرابش کرده بود و چند آهنگ به نسبت خوب
در ضمن این آقای حاج آقا دکتر که فقط پی حلال و کار درستی بودن اینهمه مال و ثروت رو از کجا اندوزیده ! بودن ؟!

بجان خودم ! آقای کیمیایی رو عوض کردن ! بعدن نگید نگفت .. !
دیدن این فیلما فقط آدمو ناامید تر میکنه که حتی تجربه و کسوت هم آلوده به شعار ومصلحت میشه ..
۰۴ تیر ۱۳۹۷
البته که کاملا احساس میشه آقای کیمیایی رو عوض کردن و صد البته بازی نچسب پولاد کیمیایی به پارنترهاشو کل فیلم بطور کل ضربه زده بود اما واقعاً حالت چشم های آقا پرستویی واقعاً عالی بود،صدا سازی ای که انجام داده بودن شاید بخاطر تفاوت برای نقش های قبلی ای مثل باردیگارد بوده باشه که تو صحنه سخنرانی اول فیلم خیلی اون لحن بجا بود، بخصوص برای اون دیالوگها...
۰۸ تیر ۱۳۹۷
با سلام و احترام
البته دراینکه بازیها بسیار ضعیف بود شکی نیست
اما لهجه پرویز خان بخاطر چیز دیگه ای بود پرویز خان نماد انقلاب بود لمپن های باسواد پولدار که در این رشد مالی و موقعیتی اصلش تغییر نکرده
انفاقا این آدم خیلی هم حلال و حرومی نبود اما موقعیت منابع روابط باعث ثروت اندوزی و دارایی اش شده بود دقیقا یکی از بارهای قصه همینه این آدم انتقام جو بود و همه مبارزش شخصی دردش همسرش بود نه مردم با کالای چینی مشکل داشت اما ماشین سواریش ... دیدن ادامه ›› چینی بود
البته که امیر جدیدی تنها بازیگر این فیلم بود که درست بازی میکرد و حتی پرویز خان پرستویی تکراری رو برای چندمین بار دیدیم
تنها نماد نامعلوم فیلم نور آقا بود که طرفدار مصدق بود از ملی مذهبی ها بود خانه محقر لباس صوفیانه ای داشت با تلفن زیمنس 1960 صحبت میکرد سجاده اش به راه بود ومثنوی رو کنار قران گذاشته بود اما به شدت سیاسی و پر قدرت وپر نفوذ بود و زیرک گرداننده بود بازی ساز .....
۰۳ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کیمیایی طرفدارهای سینه‎چاک و مخالفان سفت و سخت خودش را دارد. برای من اما با وجود همه فاصله‌ای که داریم، به خاطر آن رگه‌ حق پرستی و فتوت که همواره در جهان فیلم‌هایش دیده‌ام محترم بوده است. گیرم کلی ایراد تکنیکال به کارش وارد باشد و از قافله عقب افتاده به نظر برسد. این بار اما اتفاقی تازه رخ داده است. با وجود انتقادات اساسی که به فیلم وارد بود و پولاد زیادی‌ش، به نظرم با تغییر مهمی روبروییم. کیمیایی این بار قصه‌اش را در امروز و اینجا تعریف می‌کند، با قهرمانی از نسل انقلاب و جنگ. برای اولین بار –تا جایی‌که من می‌دانم- علنا از تعلقش به انقلاب پنجاه و هفت پرده برمی‌دارد و آسیمه‌سر از روند اضمحلالش فریاد می‌کشد. که قاتلی اهلی، قهرمان قصه -انقلاب اصیل- را به مذبح می‌برد.
امیر این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید