مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
وحید ابراهیمی
شهرام خلج
امیر زاغری
بهزاد آقابیگی
حسین جمشیدی گوهری
مسیح حدپور سراج
مهدی ملکوتی
مسعود سخاوت دوست
ایمان کرمیان
محمد برادران
شهردار ارومیه بعد از شماتتهای یک پیرزن سیلزده، خدمت را نه در شهرداری که در بازگشت به سپاه و عزیمت به جبهه میبیند. مهدی پیش از اعزام، به خواستگاری صفیه رفته، مراسم ساده ازدواجشان را هم برگزار میکند. مهدی که فرماندهی لشکر عاشورا شده پیش از عملیات خیبر از برادرش حمید میخواهد برای کمک به او بپیوندد و معاونش بشود.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من فیلم را دوست نداشتم.
به نظرم وقتی بازیگر کارگردان بشه و کارگردان بازیگر نتیجش میشه فاجعه :)
فقط آدم میترکوندن که یه حال و حوال جنگ بده و احساسات را تا میتونه تحریک کنه :)
انسجام هم که نداشت. داستان که هیچی :)
برای مقایسه این کار را میشه گذاشت کنار کارهایی که مهدویان کارگردانی کرده و خود حجازی فر بازیگرش بوده. (ایستاده در غبار - ماجراهای نیمروز)
که اصلا قابل مقایسه نیست.
موسیقی فیلم و گویش آذری در این فیلم برای من قابل ستایش بود . فیلم و اپیزود هایش گاهی به علت عدم انسجام به تماشاگر گوشزد میکرد که من قرار بود یک مینی سریال باشم و حالا تبدیل به فیلم شده ام . مونولوگ آخر فیلم را دوست نداشتم به نظر من خیلی مصنوعی بود برای فیلمی اینچنین . یاد شهدای عزیز میهن گرامی .