در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم تی تی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:30:48
بها: ۱۰,۰۰۰ تا ۱۴,۰۰۰ تومان
ابراهیم، استاد فیزیک دانشگاه در آستانه مرگ با زنی روستایی آشنا میشود به طوریکه، هوتن زندگی و مرگ ابراهیم را از نو معنا میکند.

گزارش تصویری تیوال از مراسم اکران مردمی فیلم تی تی / عکاس: درسا زنده دل

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری فیلم سینمایی تی تی / عکاس: امیر حسین غضنفری

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از فوتوکال فیلم سینمایی تی تی / عکاس: امیر حسین غضنفری

... دیدن همه عکس‌ها ››
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اسپویل:

یونگ روانشناس سوئیسی معتقد بود می‌توان در تحلیل روان، عناصر نمادین را یافت. این نمادها در ناخودآگاه فرد حضور دارند و به نوعی به او ... دیدن ادامه ›› ارث می‌رسند.او معتقد است همه چیز در جهان دو قطبی است و انسان در کهن‌الگوها به عنوان یک موجود هرمافرودیت حضور دارد.
*[هرمافرودیت: دو جنسی/ در وجود هر انسان هم مردانگی وجود دارد و هم زنانگی.]
.
تی‌تی فیلمی سرشار از نمادها و نشانه‌ها است.
در این فیلم شاهد حرکت دایره‌ای از شخصیت مرد به زن و بالعکس هستیم.
در ابتدای فیلم دختر ابراهیم در حال لاک زدن به پای پدر است. پدر به دختر تاکید می‌کند که لاک زدن مخصوص خانم‌های بزرگ است. در میانه فیلم تی‌تی در حال آماده‌شدن برای دیدار امیرساسان به دستانش لاک می‌زند اما وقتی از جانب نامزدش رفتاری در شأن یک زن با او نمی‌شود لاک‌هایش را پاک می‌کند.
اگر باز هم به ابتدای فیلم بازگردیم ابراهیم دسته‌گل خود را به تی‌تی می‌دهد زیرا بوی گل برای او اذیت‌کننده است. تی‌تی گل‌ها را در خانه‌اش نگهداری می‌کند. در میانه فیلم تی‌تی به ابراهیم یک گل مصنوعی می‌دهد؛ گلی که بویی ندارد تا برای ابراهیم ناراحت‌کننده باشد. ابراهیم این گل را در جیبش نگهداری می‌کند. ابراهیم موقع دریافت گل به تی‌تی می‌گوید تو زن نیستی و به نوعی به آنیموس تی‌تی اشاره می‌کند. در ادامه هر دو رقیب ابراهیم به او می‌گویند تو مرد نیستی و به آنیمای ابراهیم تاکید می‌کنند.
هر دو شخصیت در ابتدای فیلم به نوعی می‌میرند و هر دو از نو زنده می‌شوند. هر دو بر دروغ نگفتن خود تاکید دارند.هر دو کار خودشان را کمک و حیات بخشیدن به بشریت می‌دانند.
از دیگر نمادهای جالب توجه این فیلم می‌توان به علاقه تی‌تی به داستان پیامبران اشاره کرد. او همچون نوح به دل دریا می‌زند و برای اثبات بی‌گناهی خود همچون ابراهیم بر دل آتش می‌رود. تی‌تی علاقه‌مند است مانند مریم مقدس زندگی کند و همچون او در طویله زایمان می‌کند.
تی‌تی نماد باروری،عشق، حیات و ابراهیم نماد علم، دانش و‌منطق است. در واقع این دو شخصیت سعی دارند به نوعی لوگوس و میتوس را به یکدیگر نزدیک کنند.
زنِ اول ابراهیم از شغل او بیزار است و همواره سعی بر آن دارد که آرمان‌های شغلی ابراهیم را نابود کند اما تی‌تی عاشق شغل ابراهیم است و برای تحقق رویای ابراهیم دست به هر تلاشی میزند. حتی از زمینی که برای آن خون‌دل خورده دست می‌کشد. ابراهیم نیز در نهایت رویای علمی خود را فدای رسیدن به تی‌تی می‌کند. تی‌تی و ابراهیم مکمل یکدیگر هستند.
از نمادهای جالب دیگر این فیلم غاز است. غاز همواره به عنوان یک حیوان معنوی دارای اهمیت بوده است. این حیوان نمادی از ایثار، شجاعت، باروری و وفاداری است. غاز حیوانی است که همواره مسیر صحیح را بلد است. تی‌تی در سکانسی از فیلم غازی را در بغل خود نگه می‌دارد. در سکانس‌های پایانی فیلم تی‌تی از تخم این غاز به ابراهیم هدیه می‌دهد. هدیه‌ای که تا زمان غیبت تی‌تی برای ابراهیم معنای خاصی ندارد اما در لحظه‌ای که پلیس از ابراهیم در مورد علت حضور تی‌تی در منزلش سوال می‌کند او در پاسخ می‌گوید تی‌تی برایم تخم غاز آورده است. از اینجا به بعد ابراهیم مسیر جدیدی پیدا می‌کند. مسیری که شبیه زندگی گذشته‌اش نیست.
در انتهای فیلم هر دو به نوعی از فرزندان خود چشم‌پوشی می‌کنند. بچه نمادی از عدم بلوغ این دو کاراکتر است و در پایان هر دو تصمیم می‌گیرند بالغ شوند. ابراهیم با سوار شدن بر ماشینِ خود سعی می‌کند خود فرمان و کنترل زندگی خویش را در دست بگیرد. مسیری که تی‌تی چراغِ راه آن بوده‌ است.
تی‌تی فیلم شریفی است که با قاب‌های لطیف، شرافت و انسانیت را به تصویر کشیده است. انسانیتی که این روزها در کمتر کسی یافت می‌شود. ساده‌انگارانه است اگر تصور کنیم همه‌ی این نمادها تصادفی خلق شده‌اند و نویسندگان بر این موارد توجهی نداشته‌اند. در تیتراژ پایانی آیدا پناهنده با استفاده از لوکیشن دریا امضای نهایی خود را بر این اثر ثبت می‌کند.
تحلیل جالبی بود، ممنون که به اشتراک گذاشتید.
۲۹ مرداد ۱۴۰۱
مریم اسکندری
کیف کردم با خوندن این پست....از دیدن خود فیلم بیشتر...مرسی 😍😍😍🙏🏻🙏🏻🙏🏻
زنده باشی♥️
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تی تی فقط به عشق ژست های پارسا پیروزفر و بازی مثه همیشه خوب هوتن شکیبا ⭐⭐
استارت فیلم رو خیلی دوست داشتم ولی جلوتر که رفت آیدا پناهنده بیماری ... دیدن ادامه ›› و مرگ و سیاهچاله و پایان دنیا و متافیزیک و طلاق و حضانت و عشق و غیرت و حسادت و پوچی و مهربانی و جنون و سادگی و فداکاری و خُلی! رو ریختن تو میکسر و تی تی رو از اون ور دادن بیرون!!
درضمن بعد از مدتها الناز شاکر دوست رو تو یه فیلم بد دیدم ،اونم به نظرم تقصیر خودش نبود، تقصیر کارگردان بود! چون ازش یه شخصیت بلاتکلیف ساخته بود! معلوم نبود قراره چی باشه؟! فرشته؟ آدم معمولی، دیوانه!! کاریکاتور جلسومینا تو فیلم جاده ی فلینی شده بود!! :/
نظر شخصیه، اما یا انتخاب هوتن شکیبا اشتباه بود یا تیپ رو خوب در نیاورده بود، برای من این شخصیت خیلی قابل باور نبود.
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
سید حسام حجازیان
نظر شخصیه، اما یا انتخاب هوتن شکیبا اشتباه بود یا تیپ رو خوب در نیاورده بود، برای من این شخصیت خیلی قابل باور نبود.
به نظرم اینی که میگی هم برمیگرده به شخصیت پردازی نامناسب کاراکترش و پیکان اتهام :)) سمت خانم کارگردانه :))
کلن شخصیت های ناباور از صفات بارز این فیلم بود :)))
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
فرزاد جعفریان
به نظرم اینی که میگی هم برمیگرده به شخصیت پردازی نامناسب کاراکترش و پیکان اتهام :)) سمت خانم کارگردانه :)) کلن شخصیت های ناباور از صفات بارز این فیلم بود :)))
بله دقیقا همینطوره که میگید به نظر من هم
چیزی که برام کارو تا حدی خوب میکرد به تصویر کشیدن حس تعلیق تو شخصیت ها بود، تعلیقی بین موندن و رفتن انجام دادن و ندادن این رو به نظرم به خوبی انجام داد.
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آیدا پناهنده دوست داشتنی! تمام فیلم های خانم پناهنده رو دوست دارم. فیلم هایی در مورد زن های آشفته و مقهور و منفعل، در هوای سرد و سربی و سبز گیلان. ... دیدن ادامه ›› یک فمینیسم افشاکننده و بی پرخاش.
شخصیت پردازی تی تی شگفت زده ام کرد. زن ساده لوح (مشابه کابیریا در "شب های کابیریا"ی فلینی) که دارد خانه ای با بلوک سیمانی وسط دشت می سازد. بدکاره و معصوم، خیالاتی، گرفتار، محکوم به مستقل بودن.
یک بار دیگه هم دوست دارم ببینم، در یک روز غیر سه شنبه در یک سینمای خلوت.
فرهاد آقارضائی، تانیا، سپهر، آرمین و امیر مسعود این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید