در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مستند خط باریک قرمز
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:36:28
امکان خرید پایان یافته
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان
یک گروه زندانی نوجوان تصمیم می‌گیرند با کمک چند مربی نمایش، تأتری را روی صحنه ببرند تا اگر موفق بود، به بهانه‌ی اجرا در یک جشنواره بزرگ تأتر در تهران، یک روز از زندان خارج شوند؛ اما روز قبل از اجرا عده‌ای از آنها نقشه فرار دارند.

اخبار

›› مهدی آخرین بازیگر «خط باریک قرمز» از حبس آزاد شد

ویدیوها

آواها

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تئاتر تئاتر تئاتر

توماج دانش بهزادی عزیز چقدر حسش خوب بود

خیلی ارزش دیدن داره?
خلاصه همون برنامه تلوزیونی هست دیگه، درسته؟
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
سید حسام حجازیان
خلاصه همون برنامه تلوزیونی هست دیگه، درسته؟
برنامشو ندیدم من سید ، ولی خیلی کشش داره
۱۵ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من بعنوان یک مخاطب ساده و عام (غیرهنری) این فیلم مستند را در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر دیدم. موضوعی که به آن پرداخته شده بود و جسارت کارگردان ... دیدن ادامه ›› و عوامل فیلم در انجام چنین کاری جای تحسین دارد. ماسکهای بچه های زندان خوب طراحی و ساخته شده بود ولی بنظرم بهتر بود رنگی بودند و هر کدامشان هم یک رنگ جدا. نقش بازی کردن نیمه آکروباتیک بازیگر لاغر و آذربایجانی که جرم معاونت در قتل را داشت در صحنه سازی جرمش چقدر دلنشین بود. ایده سایکودرام و تاتر درمانی و خود رفتن به اون محیط و شاد کردن بچه ها یک کار معنوی بزرگ بود چون این بچه ها اگر از هر دیدی غیر از دید قضایی نگاه گنیم معصوم و بیگناهند و همه جامعه بنوعی در بزهکار شدن اینها سهیمند و بنابراین بنوعی کل جامعه هم باید با کمک به اینها بکنه -جه وقتی زندانی هستند و چه وقتی آزاد شدند- و بار جرم اینها را بطور غیرمستقیم و مجازی بدوش بکشد. چیزی که بیشتر از همه توی این مستند در خورد تقدیر بود بحث فیلمبرداری بود. فیلمبردار واقعا ٌ حرفه ای بود و در ضمن عکسهای جالبی که در حین انجام و تمرین حرکات نمایشی و بویژه اکروباتیک از بجه ها گرفته میشد جالب بود. اون شخصی که سرپرست گروه بود که هدایت بچه ها رو به عهده داشت (که نمیدونم شاید خود کارگردان هم بود) خوب بازی میکرد ولی یه کم زمخت و خشن شده بود بخصوص چهره اش و بویژه لباسشو حتی طرز حرف زدنش که گاهی فرمانده گروهان رو تداعی میکرد. آدم با عوامل یا بازجوهای زندان اشتباه میگرفتش! بنظرم مگر انیکه با جبر یا سیاست! خاصی بوده باشه نباید اینقدر با ظاهری خشن میرفت پیش بچه ها و ظاهرا ً آخراش دیگه مجبور شد به صفایی بخودش بده و لباسشم تغییر بده که شایدم به اصرار بچه ها بوده. گریمهای رنگی خیمه شب بازی که بچه ها رو کرده بودند خیلی حرفه ای و تمیز میزد و بنظرم از اون ماسکای زمخت بهتر بود. موزیک هم عالی و متناسب بود و و اقعا ٌ ادمو تو حس میبرد. گریم و صدا هم خیلی خوب و قابل قبول (البته به غیر از گریم خود کارگردان). یه مساله هم استفاده از نام مناسب برای این فیلم بود که میشه استنباطهای مختلفی ازش کرد مثلا ً اینکه این بچه ها یه خطوط قرمزی رو رد کردن که گاهی خیلی پر رنگ و ضخیمند ولی چون بچه اند باید اون خطوط را باریک دید. بازیگر نقش مادر بنظرم زیادی مصنوعی بازی میکرد و بیشتر شبیه مددکارا و مشاروا بود و حتی طریقه حرف زدنش باعث شده بود این بچه ها خشک و مودب شده بودند درست مثل وقتیکه جلوی خانم دکتران. باید واقعا ً تو حس میرفت که هیچ حتی بلکه با هر بچه ای هم متناسب با خودش و جرمش و شرایطش یه جور دیگه بازی میکرد و حتی گریمش هم در هر مکالمه عوض میشد یا لااقل از چند بازیگر مونث برای این نقش (مادر مجازی) استفاده میشد. یک خلاقیت در این فیلم فیلمبرداری صامت از سوژه های مختلف تو زندان مثل غذاها , تختها , وسایل , حمام و ادوات و ... بود که با توجه به اینکه زندان یک محیط جدیدی است ایده در خورد توجهی بود. اشاره به برخی از برخوردهای خشن فیزیکی که با مجرمین شلوغ کار و باصطلاح شیطون توی کانون مشابه زندانهای بزرگسالان میشه هم ایده خوبی بود چون این برخوردها بویژه برای مجرمینی که مشغول گذراندن دوران حبس و بازداشتی دائمشون هستند درزندان نوجوانان کار صحیحی نیست هر چند در نقطه مقابل آن ایکاش کارگردان بنوعی اشاره ای هم به سختی و پرمشقت بودن کار باصطلاح زندانبانان و دست اندرکاران و ضابطان زندان میکرد و حتی پای یکی دو تا از اینها رو هم با دریافت مجوز باز میکرد و میشست پای در دلشون و نشون میداد تو فیلمش. چه زیبا بود اون صحنه های خاموش شدن کامل یا نسبی چراغها و سکوت و خلا نیمه شب زندان . کارگردان بنظرم اگه اینجور پیش بره کارگردان آینده داری است و حتی میتونه فیلمای بلند غیرمستند خوبی بسازه با همین گروه. در ضمن ای کاش حضور دلنشین آقای اصلانی بیشتر و طولانیتر بود. واقعا ٌ این فیلم به ما ثابت کرد که هنر حد و مرز و حصار نداره و هرجایی و با هر کسی قابل اجراست هر چند این منافاتی با ضرورت یادگیریهای علمی و آکادمیک نداره که هیچ و تازه اینا شرط لازم هم هست. منتها سوای از این بحثها یک نقطه جدا ً منفی و قابل سرزنش بحث ورود به حریم خصوصی آدمها و مطرح ساختن مسائل جنسی که در شان مخاطب عمومی داخل سینما نیست بود و سوای این جدا ً از حیث حیثیتی هم مشکل داشت و اتفاقا ًعوض اینکه اهالی فرهنگ اینجور طرح دادنها رو نقد کنند نباید خودشون بر این خطا صحه بذارند. بنظرم سازمان زندانها باید جلوی این قضیه را میگرفت و یا لااقل ناظرین جشنواره باید دستور موکد اعمال سانسور و تصحیح رو این فیلم رو میدادند. من خیلی عذرخواهی میکنم ولی این قبیح بود! اینقدر که حتی مسئولین برگزاری جشنواره بنظرم یا باید همین الان دستور سانسور فوری برای باقیمانده اکرانها را بدهند یا از اکران فیلم منبعد جلوگیری بشه! ببینید یک کارگردان باید همیشه فرض کنه که فیلمشو رئیس جمهور و وزیر و پروفسور و پزشک متخصص یا یک شخص روحانی یا حتی یک فقیه داره میبینه. من و بقیه نفهمیدیم این نامه اعتراضی بچه ها برای چی بود و نمیدونم جناب کارگردان چرا پس محتویات اونو سانسور کرد! یا شایدم یادش رفته ولی من بعید نمیدونم که هیچ, حتی از متلک زشت و البته نامربوطی که یکی از زندانیان به آقای سرپرست گروه (کارگردان؟؟) تو یک صحنه ها انداخت یه کم بوش میومد که همین اعتراض اونها علنا ً یا مخفی بنوعی اعتراض به این جسارت افراطی کارگردان و فیلمنامه نویس در هتک حیثیت دوستاشون بوده. حتی میشد بطور مصلحتی نوع جرم انتصابی برخی از این بازگیرا رو تغییر داد. اینو به این خاطر میگم که ظاهرا ً عوامل فیلم زحمت زیادی برای انتخاب افراد مستعد از میان خیل کثیر داشته اند و پرواضح بود که همونطور که در خود فیلم هم نشان داده میشد زحمت زیادی هم کشیده بودند برای تربیت هنری اینها. مهمترین چیزی که من دلواپسش هستم اینه که آیا از ورود افراد زیر 16 سال بسالن برای دیدن این فیلم جلوگیری میشه؟ اگر اینطوری نیست من واقعا برای زعمای جشنواره از این بابت متاسفم! در ضمن اگر اینطور نیست (که ظاهرا ً چنین محدودیتی وجود نداره) در آنصورت با وجودی که حقیر نه سر پیازم و نه ته پیاز ولی پیشنهاد میکنم اگر کسی مصلحت دونست و از دستش بر میومد و احیانا ً جایگاهی داشت دفتر یکی از آیات محترم عظامو در جریان قرار بده! چون اینجور بدآموزیها خط قرمز کلفتیه. من واقعا ً خوشایند نمیدونم اینگونه خطاها مجددا ً تکرا بشه. در جریان باشید که حتی بعضی از خانواده ها تو جامعه بطور مصلحتی مجرم بودن و یا زندانی بودن و یا نوع جرم عزیزشون ر و از اطرافیانشون پنهان میکنند. چون این بحث مربوط به ایران فقط نیست و بنظرم اگه مشابه این فیلم و این ایراد اساسی در کشور غربی هم اتفاق می افتاد با همچین واکنشی مواجه میشد. در مجموع فکر کنم از حیث ارزش دیدن این فیلم مستند خیلی خوب بود ولی نه اینکه عالی.