کامران شیردل از پیشگامان و چهرههای اساسی سینمای نو و از پایهگذاران سینمای مستند اجتماعی-سیاسی در ایران است. او در سال ۱۳۱۸ شمسی (۱۹۳۹ میلادی) در تهران متولد شد، در سال ۱۳۳۶ در دانشگاه رم به تحصیل معماری و شهرسازی پرداخت، در سال ۱۳۴۱ بهعنوان اولین دانشجوی ایرانی در رشتهی کارگردانی به مرکز تجارب سینمایی شهر رم راه یافت و در سال ۱۳۴۳ در رشتهی کارگردانی سینما و تلویزیون فارغالتحصیل شد. اولین ساختهی او، فیلم کوتاه «آینهها» (۱۹۶۳)، موفق به کسب جایزه از جشنوارهی بینالمللی فیلمهای مدارس سینمایی جهان در توکیو گردید. از جمله اساتید او میتوان از بزرگانی چون چزاره زاواتینی، روبرتو روسلینی، پیر پائولو پازولینی، میکلآنجلو آنتونیونی، فرانچسکو رزی، جیلو پونتهکوروو، ویتوریو دسهتا و غیره نام برد.
شیردل در بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۵ ابتدا در وزارت فرهنگ و هنر به ساخت فیلمهای مستند پرداخت و پس از ساخت فیلم «بوم سیمین» به سفارش سازمان زنان ایران، ساخت مجموعهی «ندامتگاه»، «قلعه» و «تهران پایتخت ایران است» را آغاز کرد. لحن معترض و افشاگرانه و نیز جسارت و صراحت بیسابقهی او در ارائه و طرح واقعیات تلخ و تکاندهندهی اجتماعی-اقتصادی به توقیف و توقف این فیلمها انجامید و از اتمام آنها جلوگیری شد. در زمستان سال ۱۳۴۶ شیردل با دریافت یک سفارش کار جدید برای ساخت فیلمی شاد و مثبت به کارگردانی فیلم «حماسهی روستازادهی گرگانی یا اونشب که بارون اومد» پرداخت، اگرچه این اثر هم به دلیل شیوهی برخورد کارگردان با واقعیات اجتماعی و لحن طنزآمیز و گزندهاش توقیف شد و ادامهی فعالیت شیردل نیز در وزارت فرهنگ و هنر خاتمه یافت. شیردل در سال ۱۳۴۸ استودیوی شخصی خود «فیلم گرافیک» را تاسیس و راهاندازی کرد. او تا سالها بعد فیلمهای مستند و تبلیغاتی بسیاری را در این استودیو کارگردانی و تهیه کرد، از جمله فیلم «پیکان» که تجربهای نو و یکتا در زمینهی سینمای مستند صنعتی در ایران بهشمار میرود. شیردل براساس برنامهای از پیش اعلامشده در سال ۵۰-۵۱ اولین فیلم بلند سینمایی خود را به نام «صبح روز چهارم» تهیه و کارگردانی کرد، برداشتی آزاد از فیلم «از نفس افتاده» اثر معروف ژان لوک گدار. این فیلم نیز برندهی چندین جایزه از سومین دورهی جشنوارهی «سپاس» گردید. درسال ۱۳۵۳ فیلم «حماسهی روستازادهی گرگانی» بعد از شش سال توقیف به بخش مسابقهی سومین دورهی «جشنوارهی بینالمللی فیلم تهران» راه یافت و جایزهی بزرگ جشنواره را بهعنوان «بهترین فیلم مستند به مفهوم مطلق» به دست آورد. با پایان جشنواره و بازگشت هیئتداوران خارجی (از جمله جیلو پونته کوروو، الن ربگریه، میکلوش یانچو، روبن مامولیان و دیگران) و روزنامهنگاران، این فیلم مجددا توقیف شد و تنها پس از انقلاب مجوز کامل نمایش پیدا کرد و به شهرت و اعتباری جهانی دست یافت.
در سال ۱۳۵۴ با دعوت به کار مجدد، شیردل دستبهکار تهیه و کارگردانی اولین فیلم بلند سینمایی «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» شد. این فیلم «دوربین» نام داشت و برداشتی آزاد از اثر معروف نیکلای گوگول به نام «بازرس کل» بهشمار میرفت. این فیلم نیز در اواسط فیلمبرداری بهدلیل صراحت در طرح انتقادات اجتماعی از طریق لحنی طنزگونه و گزنده متوقف و از ادامهی ساخت آن جلوگیری شد.
پس از انقلاب و در سال ۱۳۵۹ با پیدا شدن بخشی از نگاتیوها و متعلقات مربوط به فیلمهای توقیفشده (صداها و غیره)، شیردل کار تدوین و صداگذاری این فیلمها را آغاز کرد و به مدد منابع و عکسهای موجود ـ از جمله عکسهای کمنظیر مرحوم کاوه گلستان از «شهرنو» ـ آنها را به اتمام رسانید. این فیلمها یعنی «تهران پایتخت ایران است» و «قلعه» پس از اتمام و نمایش در ایران موفق به کسب افتخارات و جوایز بسیاری از جشنوارههای مختلف سینمایی مستند و مراکز هنری و سینمایی جهان شدند.