در علم پزشکی تعریق شبانه یا عرق سرد را اینگونه تعریف می کنند: عرق کردن ناگهانی که در اثر گرما یا فعالیت نباشد و در اصطلاح پزشکی به عرق سرد ( تعریق ) می گویند عرق سرد معمولاً به علت واکنش بدن به استرس رخ دهد. عرق سرد نیز می تواند نشانه یک بیماری یا آسیب دیدگی جدی باشد. که باید تشخیص و درمان لازم انجام گیرد تا علائم از بین برود.... دقت کنید: نشانه یک بیماری یا آسیب دیدگی جدی؛ در واقع سهیل بیرقی تلاش کرده تا از همان ابتدا با انتخاب نام فیلمش برخی قوانین موجود مرتبط با مساله زنان و خاواده را به عنوان یک آسیب دیدگی جدی معرفی کند و آن را به نقد بکشد.
فیلمنامه عرق سرد بر اساس یک داستان واقعی است که به مشکلات و حقوق زنان در جامعه می پردازد و داستان نیلوفر اردستانی کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران را به تصویر میکشد که با گلزنی در تیم ملی برای اولین بار به فینال بازیهای آسیایی راه پیدا کرده و عازم مالزی محل برگزاری مسابقه فینال می شود اما در فرودگاه متوجه می شود که همسرش که یک مجری برنامه های تلویزیونی است او را ممنوع الخروج کرده است.
بیرقی که پیش از این فیلم "من" را در کارنامه خود دارد و نوید حضور یک کارگردان خوب و با آتیه را در سینمای ایران داده بود متاسفانه نتوانسته حتی در اندازه فیلم قبلی خود ظاهر شود و فیلمنامه پر اشکال و سراسر شعار زده را روانه پرده سینما کرده است. فیلم با ریتم تندی آغاز میشود و مخاطب را درگیر خود میکند و نوید تماشای یک فیلم خوب و خوش ساخت را میدهد اما این امید فقط در یک سوم ابتدایی وجود دارد و پس از آن اسیر مانیفست های کارگردان در زمینه حقوق زنان، نقد بی رحمانه و دور از انصاف برخی افراد شاغل در جامعه و غیره شده و چند پاره می شود. این فیلم می توانست با دقت و تحقیق میدانی در موضوع، تبدیل به یک درام اجتماعی آسیب شناسانه مطلوب و یا یک ساختار روانشناسانه خوب شود. اما گویا کارگردان محترم فیلم صرفا دلش را به همان شعارها خوش کرده و در نتیجه عرق سرد تبدیل به یک فیلم دارای تاریخ مصرف و صد البته مطلوب نظربرخی جشنواره های خارجی شده است.
فیلم در ساختار نیز دچار ضعف است و گویی کارگردان فقط به تثبیت و تفهیم شعارهای خود به تماشاچی است بنابر این این اهداف به صورت بسیار گل درشت و بزرگنمایی شده در فیلم دیده می شوند و به آن لطمه جدی وارد می سازند. بازی باران کوثری نیز بسیار معمولی است و با وجود اینکه شنیده می شد باران کوثری برای ایفای مناسب نقش حدود 20 کیلو از وزن خود را کاسته باز هم ویژگی خاص و قابل اعتنایی در بازی وی به چشم نمی خورد. شاید در میان بازیگران امیر جدیدی و سحر دولتشاهی تا حدودی توانستند خود را از قید و بندهای کارگردان رها ساخته و بازی مناسب و خوبی را ارائه کنند تا فیلم با وجود ریتم نامناسب و کارگردانی ضعیف، در لحظات بازی ایشان دیدنی و قابل تحمل باشد.
در مجموع می توان اذعان داشت که در عرق سرد، سازنده اثر بجای قضاوت تماشاگر، خود بر مسند قضاوت نشسته و تلاش می کند تا رای و حکم خود را به مخاطب تحمیل کند که متاسفانه در این بخش هم توفیقی کسب نکرده و با وجود تحریف های فراوان در اصل همان ماجرای واقعی، باز هم تماشاگران بسیاری هستند که با نارضایتی فراوان و افسوس برای زمانی که بابت تماشای این فیلم از دست داده اند سالن سینما را ترک می کنند.