به وقت شام نوزدهمین ساخته ابراهیم حاتمی کیا اثری است جنگی که به یکی از موضوعات مهم روز که در سالهای اخیر جهان پرداخته استداستان فیلم روایتی است ازوظیفه دو خلبان ایرانی یک هواپیمای نظامی سوری که می بایست از شهر تدمر که در اشغال گروه تروریستی داعش بوده، تعدادی مجروح ،اسیر و مرده را به دمشق منتقل کنند. هادی حجازی فر نقش پدر و بابک حمیدیان در نقش پسر بازیگران اصلی فیلم هستند و تعدادی از بازیگران ایرانی به همراه بازیگران سوری و لبنانی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
فیلم جدید حاتمی کیا دارای فیلمنامه ای تند و کاملا نفسگیر است و مثل خیلی از فیلمهای دیگر این فیلمساز دارای غافلگیری است اما همین فیلمنامه ایراداتی هم دارد تکلیف هواپیماهای روس چه شد؟ آنها نمیتوانستند به کمک این هواپیما بیایند و آنها را تا تدمر اسکورت کنند و همچنین در آخر فیلم وقتی پسر خلبان که نقش آن را بابک حمیدیان ایفا کرده است نمیتوانست با پرتاب خود از هواپیما با چتر نجات همانند اسیرانی که آزاد کرد و زدن انتحاری در هوا و بیرون از هواپیما جان خود را نجات دهد؟ چرا قهرمان حاتمی کیا اینگونه عمل کرد؟
شاید بتوان گفت که یکی از نکات مثبت جدیدترین فیلم حاتمیکیا دکوپاژ های حرفه ای این فیلم باشد که در کنار قاب های خوب و زیبایی که مهدی جعفری فیلمبردار سینمای ایران به تصویر کشیده نقش مکمل هم در ارائه صحیح از وضعیت آدمهای داستان را بر عهده دارند.
بازی دو شخصیت اصلی فیلم (حمیدیان و حجازی فر) اما به موازات دکوپاژ، فیلمبرداری و داستان پر کشش فیلم راضی کننده نیست و هر دو به گونه ای به جای آنکه نقش پیش برندگی داستان را بر عهده داشته باشند به نوعی به جای ترمز عمل کرده و ریتم را کاهش داده اند.
جلوه های ویژه فیلم نیز با توجه به امکانات موجود جلوه های ویژه در ایران و تاکید حاتمی کیا بر استفاده از متخصصان ایرانی و پرهیز از متخصصان خارجی نیز خوب و قابل قبول است و البته اگر قرار بود که فیلم بخواهد جایگاهی در عرصه جهانی برای خود دست و پا کند بدون تردید استفاده از تکنولوژی های روز دنیا در حوزه جلوه های ویژه بصری فیلم ضروری می بود.
در پایان می توان گفت فیلم به وقت شام به کارگردانی حاتمی کیا اگرچه دارای گروه حرفه ای است و تمام افراد حاضر در فیلم از تمام نیروی خود استفاده کردند تا فیلم خوب و در خور سینمای ایران بسازند و البته تلاش و دغدغه حاتمی کیا در ارائه تصویری از مساله داعش و اشغال سوریه و مساله فداکاری های مدافعان حریم که تاکنون سینمای ایران در این حد به آن نپرداخته بسیار ستودنی است و البته سینمای ما می بایست خییلی پیشتر از اینها به مسائل یاد شده می پرداخت تا حداقل اکنون دارای اندوخته مناسبی از نگاه سینمای ایران به مساله داعش و مدافعان حرم می بودیم اما در مجموع احساس می شود که حاتمی کیا نتوانسته تلاش، هدف و دیدگاه متعالی خود را آنتگونه که باید به نتیجه برساند و میتوان گفت آخرین ساخته حاتمی کیا آن چیزی که باید باشد نیست.