تهمینه میلانی قصد دارد «آتش بس» را تا پنج فیلم ادامه دهد و معتقد است: اسم «آتش بس» پتانسیل آن را دارد که با آن صد قصه میتوان نوشت و به روابط بیمار اجتماعی خانوادگی و حتی سیاسی، پایان داد.
این کارگردان که «آتش بس ۲» را در حال اکران دارد در گفت و گو با ایسنا، درباره انتخاب «آتش بس» به عنوان اولین فیلمش که آن را ادامه داده است، دلیل مهم این امر را اسم فیلم عنوان کرد و گفت: «دیگه چه خبر؟» هم چنین قابلیتی داشت. اما «دو زن» چنین پتانسیلی نداشت، مگر آنکه همان قصه ادامه پیدا میکرد. ما تصمیم گرفتیم برای ادامه ی آتش بس ها، روانشناس فیلم را نگاه داریم، ولی قصههای متفاوت را بررسی کنیم.
وی افزود: برخلاف «آتش بس 1» که تکیه فیلم برروی کودک درون بود، «آتش بس2» راه رسیدن به خوشبختی را نشان میدهد و اینکه چطور میشود زندگی خوبی را کنار هم داشته باشیم و چه چیزهایی به این روابط زوج ها لطمه میزند. در فیلم «آتش بس2» که یک فیلم طنز است، تئوری انتخاب را، که یک تئوری جذاب، مدرن و بهروزی نسبت به سایر تئوریهای پیش از خود است، پایه قرار دادهایم.
این کارگردان ادامه داد: بر مبنای این تئوری که کمتر در ایران شناخته شده است، برخلاف یکی از مهمترین نظریات فروید که تاثیر اتفاقات کودکی را در آیندهی هر انسانی برجسته میکند، معتقد است اگرچه گذشته هر فرد بر زندگی او اثر زیادی دارد، اما تعیین کننده رفتار امروز او نیست. تئوری انتخاب یک تئوری مبتنی بر روانشناسی کنترل درونی است که می گوید، ما برآیند و نتیجه ی نیروها و عوامل بیرونی نیستیم، ما قربانی گذشته خودمان نیستیم و رفتار خود مان را انتخاب می کنیم، بنابراین هرچه هستیم خودمان انتخاب کردهایم و می توانیم آن را تغییر دهیم.
میلانی خاطرنشان کرد: بنابراین بر اساس این تئوری، عوامل بیرونی در رفتار و در نتیجه سرنوشت ما نقش مهمی ندارند و مسئولیت اتفاقات متوجه فرد و انتخابهای او ست. با این اوصاف، ما فیلمی ساختیم که در آن، از انتخاب های بهتر حرف بزنیم یا بهتر بگویم، مخاطبانی را که فیلم ما را می بینند، از داخل جعبه ای که گیر افتاده اند، بیرون بیاوریم و در حالیکه می خندند، از تغییر در رفتار و انتخاب های بهتر حرف بزنیم. به آنها بهطور غیر مستقیم می گوییم خودت را نگاه کن، نقد کن و در باره آن فکر کن.
وی خارج کردن مشاور از دفتر کارش را نوآوری دیگر این فیلم عنوان کرد و گفت: امروزه روانشناسی در جهان غرب رشد بسیاری کرده است؛ تا جایی که گاه روانشناس از کلینک بیرون می آید، تا با همراهی مراجعان، بهتر و عملی تر به آنها کمک های لازم را انجام بدهد. با این نگرش، در فیلم «آتش بس 2» روانشناس (مشاور) را از کلینیک بیرون آوردیم، تا همچنان که به زوج جوان فیلم آموزش لازم برای انتخاب های بهتر رفتاری و کلامی را می دهد، با همراهی با خسرو، به رنجی که او از فوبیای پرواز دارد، خاتمه بدهد.
میلانی با بیان اینکه در «آتش بس۲» بیشتر بر روی روان زوج تمرکز شده است، اظهار کرد: این بار هم زوج فیلم را از نظر سن، تحصیلات و طبقه اجتماعی برابر قرار دادیم تا بررسی ظرایف ارتباطی آنها آسانتر باشد. مسئله مهم در این فیلم بچه است که معضلی در جامعه جوان ما شده است. متأسفانه ارتباط با کودکان در جوامع شهری حتی تحصیلکردهها بسیار نادرست و حتی گاه بیمارگونه است. در این فیلم تأکید ما بر این است که با مسئله کودکان و روش بزرگ شدن آنها نمیتوان شوخی کرد. تربیت و نگهداری از بچهها مسئولیت صد درصدی از طرف زن و شوهر را می طلبد و نمی توان با آن برخورد پنجاه - پنجاه کرد.
این کارگردان با بیان اینکه تا قبل از ساخت «آتش بس» فکر ادامه آن را نداشته است، افزود: فیلم بازتاب های خیلی خوبی داشت. تا حدی که حتی خانم لوچیا که کانسپت «آتش بس 1» را از کتاب او اقتباس کردم، در سایتش اعلام کرده است که مراجعان علاقمند به شفای کودک درون، ابتدا فیلم را ببینید، بعد کتاب من را بخوانید. برخی از مشاوران ایرانی خانواده در ایران و آمریکا هم در کلاسهای های روانشناسی، هنگام آموزش کودک درون، «آتش بس» را نشان میدهند تا برای دانشجوها مسئله کودک درون را جا بیاندازند. سال گذشته دیداری با دکتر هولاکویی در لسآنجلس داشتیم و درباره ادامه «آتش بس» مشورت می کردیم، ایشان تجربیات گرانقدری در اختیار ما گذاشتند و در ادامه با تحقیقات وسیع و استفاده از تجربیات دیگر متخصصین، تصمیم گرفتیم فیلم را بسازیم و به زوج های جوانی که درارتباط بایکدیگر دچار مشکل هستند، انتخاب های بهتر را در زندگی پیشنهاد بدهیم.
میلانی با اشاره به حضور نداشتن محمدرضا گلزار و مهناز افشار در این فیلم گفت: در ابتدا فکر کردم با همان زوج ادامه دهم. البته قبل از نوشتن فیلمنامه با رضا و مهناز صحبت هم داشتیم. فکر اولیه هم با پیشنهاد آنها در دفترم مطرح شد. اما بعد ها به دلیل شرایط ویژهای که پیش آمد و بازنویسی های مکرر فیلمنامه، دیدیم تأثیرفیلم با یک زوج دیگر بیشتر خواهد بود؛ بخصوص اینکه حتما باید همسن میبودند. در واقع فکر اولیه بچهدار شدن همان زوج بود اما دیدم کاراکترهای جدید امکانات بالقوه بیشتری خواهند داشت.
این کارگردان با بیان اینکه در همان تیتراژ ابتدایی تغییر زوج اصلی مشخص می شود، گفت: یک بار که با همسر و دخترم فیلم را بهصورت راف کات میدیدم، دخترم گفت مامان این فیلم که به «آتش بس1» ربطی ندارد و ممکن است مردم فکر کنند قرار است ادامه زندگی آن زوج قبلی را ببینند. برای همین پیشنهاد تیتراژ فیلم را داد تا این ارتباط تداشتن در همان تیتراژ مشخص شود و همان ابتدا به تماشاگر شخصیتهای جدید معرفی شوند تا گیج نشود. پیشنهاد خوبی که خودش متن آن را نوشت و من اصلاح کردم.
میلانی با اشاره به برخی معضلات جامعه که در فیلم اشاره می شود، اظهار کرد: سیستم ما حقایق را نادیده میگیرد. از دید من جامعه در حال حرکت است و فیلمسازان دو سال و تلویزیون 20 سال از آن عقبتر هستند. جامعه راه خودش را میرود و دچار معضلات و مشکلاتی میشود که کسی به آنها اهمیت نمی دهد، بنابراین مسئل اجتماعی و خانوادگی به جای حل شدن پیچیدهتر می شود و در ادامه فرهنگ جدیدی شکل می گیرد که در هیچ جای جهان نمونه ندارد. بهطور مثال، همین مسئله «جاست فرند» که در جامعه شهری مطرح است. تفکر اشتباهی که ویرانگر زندگی زناشویی است. اغلب طرفداران این فرهنگ نادرست، تصور غلطی از فرهنگ مدرن در جوامع غربی دارند و هیچ یک از مسئولین هم در جهت رفع این نگرش نادرست اقدام نمی کنند. درصورتیکه در جوامع غربی این نوع بی بند و باری و تفکر نادرست مربوط به بیماران اجتماعی است و آدم های سالم غربی به هیچ عنوان دوست دختر و نامزد قبلی خود را به زندگی زناشویی خود وارد نمی کنند.
وی ادامه داد: همسرم میگوید وقتی در سینما «آتش بس۲» را میبینند زن و شوهر مدام با آرنج به هم میزنند و مدام یاد اتفاقات زندگیشان میافتند. این چیزها وقتی از طریق من گفته میشود، به دل جوانها می نشند، چون میدانند این حرفها را از موضع مذهبی یا نصیحت اخلاقگرایانه دمدهنمیزنم ، بلکه با استفاده از تئوری های مدرن روانشناسی که متناسب با زندگی امروز است، این درست نیست که تلویزیون مدام برای زن نقش سنتی تعریف کند و بهزور بخواهد این نقش را تحمیل کند، آن هم در حالی که الان در خیلی از زندگیها زن یکی از ستون اقتصادی خانواده است و اگر کار نکند، خانواده از نظر اقتصادی لنگ میماند. بنابراین فرهنگ ارتباط زوجین با این تغییرات تغییر می کند و بین زن و مرد رابطه دیگری برقرار می شود؛ رابطه ای که در آن برتری معنی ندارد. برای همین «آتش بس۲» را ساختیم تا شاید زوج های جوان را به مراجعه به مشاور تشویق کنیم.
میلانی با اشاره به اینکه حرف هایش را در این فیلم با زبانی شیرین و طنز مطرح کرده است، گفت: میتوانیم مردم را بخندانیم، بدون آنکه کلام زشت و شوخی رکیکی بین شخصیت های فیلم جاری باشد. میبینیم در جاهایی از فیلم تماشاگر قهقهه میزند، در عین حال که تماشاگر دست خالی از سینما خارج نمیشود و به خودش می خندند که این تاثیر بیشتری هم دارد. کاری که در «دیگه چه خبر؟» هم کردم.
این کارگردان درباره انتخاب بازیگران فیلم، بویژه زوج بهرام رادان و میترا حجار، با بیان اینکه انتخاب اولش بوده اند، اظهار کرد: با بهرام پیش از این در فیلم "یکی از ما دو نفر" همکاری خوبی داشتیم. فکر میکنم او در این فیلم از قالب خودش خارج شده و با فیلمهای دیگرش فاصله دارد. اما میترا را از نزدیک نمی شناختم و بهدنبال بازیگری بودم که از نظر سن و سال به بهرام بخورد که یکی از دوستان، گفت خانم حجار به ایران برگشته است. «متولد ماه مهر» و «فریاد» را را از او دیده بودم و از کاراکتر صورتش خوشم میآمد. قرار ملاقات گذاشتم تا آشنا شویم، فیلمنامه را دادم و گفتم اگر دوست داشتی بیا قرارداد بنویسیم. به همین راحتی، و خوشحالم که اشتباه نکردم. دوست نداشتم این نقش کلیشه باشد، میترا دختر باسواد و باشعوری است. کنترل زیادی بر روی صورت و اعضای بدنش دارد و ریاکشنهای درستی میدهد. با بهرام و میترا یک بار بعد از قرارداد روخوانی کردیم و به قطعیت رسیدم.
وی همچنین درباره سایر بازیگران فیلم گفت: به مهرانه مهین ترابی علاقه خاصی دارم. سریال «زایندهرود» را بیشتر بهخاطر ایشان تماشا می کردم. با گوهر خیراندیش هم قبلا در فیلم «واکنش پنجم» همکاری خوبی داشتیم. ایشان را هم درآمریکا دیدم و پیشنهاد بازی در این فیلم را دادم که با روی خوش قبول کرد.
این کارگردان همچنین درباره فضاسازی خاص فیلمهایش توضیح داد: طراحی صحنه و دکور و لباس کار خواهرم آزیتا میلانی است. نکتهای که دوست دارم در فیلمهایم توجه شود، این است که بهطور عملی نشان بدهیم که زیبایی فضای خانه را پول نمی سازد، سلیقه و ذوق می سازد. معتقدم سلیقه حاصل فکر است نه پول. ضمن آنکه ما به تاثیرگذاری سینما در رفتار و سلیقه تماشاگر اعتقاد زیادی داریم.
میلانی که تصمیم دارد «آتش بس» را تا پنج قسمت ادامه دهد، اظهار کرد: «آتش بس»های بعدی را نوشتهام که تنها وجه مشترکشان دکتر روانشناس است. «آتش بس 3» داستان دخترهایی است که ازدواج نکردند و همسر مطابق سنشان را پیدا نمیکنند که این به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است. در این فیلمنامه همه خانواده و دوستان و آشنایان بسیج می شوند تا برای یک دختر 37 ساله شوهر پیدا کنند.
وی افزود: «آتش بس 4» درباره نوجوانان است. درباره اینکه ما در مسئول رفتار نوجوانانمان هستیم. داستان یک نوجوان با خانوادهاش است. «آتش بس 5» سیاسی است که به نوجوانها و زوجها ربطی ندارد.
این کارگردان با بیان اینکه فیلم های مورد اشاره را با فاصله خواهد ساخت، گفت: دوست ندارم پشت سر هم فیلم طنزساز باشم. تجارب نو با مضامین نو چالش هیجان انگیزتری برای من است. برای همین هیچکدام از فیلمهایم شبیه هم نیست. تکرار حالم را بد میکند و چالش را دوست دارم. «آتش بس 2» هم تکرار شخصیتها نیست و تنها دکتر روانشناس در آنها مشترک است.
میلانی در ادامه گفت و گو با ایسنا درباره اینکه چرا از ساخت آثاری مانند «نیمه پنهان» فاصله گرفته است، اظهار کرد: فاصله نگرفتهام، بلکه اجازه نمی دهند. رمان مفصلی در این باره نوشتهام و معتقدم جامعه ما زمانی روی تعادل را خواهد دید که مسائل گذشته را با هم مرور کنیم و حساب هایمان را با هم صاف کنیم. تا زمانی که با کینه جامعه را نگاه میکنیم، تعادلی در جامعه وجود نخواهد داشت. کینه کار دست جامعه داده است.
این کارگردان درباره فیلم «فری کثیف» که قصد داشت در دولت قبلی بسازد اما به نتیجه نرسید، گفت: «فری کثیف» که موضوعی اجتماعی و بهروزی دارد، اگر ساخته شود بر بخشی از جامعه تاثیر مهمی خواهد داشت. اما متاسفانه یک بار پروانه دادند و دوباره پشیمان شدند و پس گرفتند. همچنین فیلمنامههای دیگری نوشتم که آنها هم در ارشاد متوقف ماندند؛ مثل «عاشق کشی». خوشبختانه نوشتن برای من آسانترین کار است اما خب حیف که نوشته هایم در محاق می مانند.
وی افزود: هشت سال گذشته در روند فیلمسازی من و همکارانم تاثیرات منفی زیادی گذاشت. امروز هم با تمام تغییراتی که انجام شده است، هنوز تا به جایی که دوست داریم برگردیم، فاصله داریم. چون یک بار به ته چاه سقوط کرده ایم، بیرون آمدن از آن زمان میبرد.
میلانی همچنین درباره همکاری نکردناش با تلویزیون اظهار کرد: یک بار قرار بود با سیمافیلم کار کنم اما بعد از برنامه «هفت» و به خاطر صحبتهایم با فراستی، همه چیز را منتفی کردند.
این کارگردان که تاکنون تعداد معدودی از فیلمنامه هایش را برای ساخت به کارگردانان دیگری داده است، درباره ادامه نیافتن این روند نیز گفت: چند بار این اتفاق افتاد اما نتیجه آن خوب نبود. ترجیح می دهم برای نتیجه بهتر، فیلمنامههایی را که نوشتم، تهیه کنم و کارگردان دیگری آن را بسازد، تا تهیه کننده نظرش را بر فیلمنامه من اعمال نکند.
وی با اشاره به فیلمنامه های آماده ای که به لحاظ مضمون و کانسپت شبیه «آتش بس 2» درباره خوشبختی دارد، اظهار کرد: یکی با عنوان «راه میانبر بدبختی» نوشته ام که درباره دو مرد جوان است که فارغالتحصیل معماری هستند و کار ندارند. فیلمنامه دیگری با عنوان «راه میانبر خوشبختی» درباره دو مرد لمپن که بی فرهنگ هستند. میخواستم آن را شروع کنم و حتی برای بازی به عطاران و مدیری فکر کرده بودم. فرهنگ شهرنشینی و آپارتماننشینی را با این دو مانند ادب از که آموختی از بیادبان نشان میدادیم. تقابل این دو بسیار خوب از آب در امده است. حتی در فکر این بودم که دعوت کنم رامبد جوان آنرا بسازد. کار فضای مردانهای دارد که زنها در حاشیه هستند. برای ساخت ایرج طهماسب هم گزینه خوبی بود که فکر میکنم قصه را هم خواند.
میلانی که با فیلم های «بچه های طلاق» و «دو زن» حضور موفقی را در جشنواره فیلم فجر داشته است، درباره شرکت نکردن بیشتر آثارش در این جشنواره گفت: سهم خواهی در این مملکت ویرانگر شده است. الان دو جناح در ایران داریم که یا این قدرت میگیرد یا آن و ما جزو هیچکدام از اینها نیستیم. جشنواره فجر هم تابع این جریان است و نمی توانیم بگوییم سیاسی نیست. در این فضا جایی برای من نمی ماند. «دو زن» هم مورد علاقه این دو جریان نبود اما فکر میکنم داورها در آن دوره مستقل بودند و فضا باز بود، برای همین موفق شدند یک جایزه هم به من بدهند.
این کارگردان ادامه داد: هیچ وقت بهدنبال جایزه نبودم. فضای جشنواره در اکران هم تاثیر خاصی ندارد. جشنواره واقعا مانند جشن است. من در آن شرکت میکنم تا همکاران و دوستانم را ببینم. هیچ وقت هم گلهای نداشتم، اعتراض هم نمیکنم و برایم مهم نیست. حتی خارجیها هم به من جایزه میدهند، سورپرایز میشوم و از این کارشان تعجب میکنم. به قول فروغ، جایزه مانند عروسکی است که به تو میدهند و اگر یکی از داورن عوض شود، آن عروسک در آغوش شخص دیگری خواهد بود.
وی افزود: در ایران داورها انتخابی هستند و با ذهنیتی خاص انتخاب میشوند. حتی برای «بچههای طلاق» که بهترین فیلم اول را گرفتم، وقتی صدایم کردند فکر میکردم اشتباه شده است. بعدها وقتی آقای عزتالله انتظامی را دیدم، گفتند این جایزه را دولت به تو نداد، بلکه من و تورج منصوری دادیم. گفته بودند بهتر است فلان آقا بگیرد، گفتم اگر این اتفاق بیافتد وسط سالن داد میزنم جایزه را به «بچههای طلاق» داده بودیم. گفت تو به عنوان یک فیلمساز مستقل جایزه گرفتی.
میلانی با اشاره به فیلم «افسانه آه» اظهار کرد: حتی این فیلم را در جشنواره شرکت ندادند، در حالیکه فیلم مضمون نویی داشت و تجربه جدیدی محسوب میشد. تجاری نبود و جایش در جشنواره بود که باید دیده میشد، که نشد. هر چند که دو تن از اعضای هیئت انتخاب بعد از پخش فیلم از تلویزیون به من زنگ زدند و بهقول خودشان حلالیت خواستند و گفتند فیلم را نیمه شب با خستگی تماشا کرده و از آن سرسری گذشتیم. اگر "افسانه آه" در زمان ساخت که من خیلی جوان بودم تشویق میشد، شاید الان شما یک کارگردان فلسفیساز داشتید. علاقه زیادی به فلسفه دارم اما راهم عوض شد و اجتماعیساز شدم. البته هنوز هم دلم میخواهد «افسانه آه» را با تکنولوژی جدید بسازم. با شناختی که امروز از سینما دارم، اگر همان را دوباره بسازم، فوق العاده خواهد شد.
وی با اظهار نظر درباره کارگردانان زن جدیدی که وارد سینما شده اند، گفت: «آیینه های روبهرو» کار نگار آذربایجانی را دیدم و پسندیدم. از کار «میگرن» ساخته مانلی شجاعیفر بسیار خوشم آمد و حتی به او زنگ زدم. «خانوم» و «شیار143» را بهخاطر اینکه بهمن ماه سر فیلمبرداری بودم نتوانستم در جشنواره ببینم اما شنیده ام که بازی مریلا در شیار خیلی خوب بوده است. همینطور فیلم خانوم خانم پاکروان که حتما در اکران خواهم دید. یک کار فوق العاده زیبا هم از آناهیتا قزوینیزاده دیدم که جایزه فیلم کوتاه فستیوال کن را چند سال پیش گرفت.
میلانی همچنین درباره ساخت نسخه هندی فیلم «آتش بس» اظهار کرد: کپی رایت فیلم را از ما برای ساخت خریده اند و قرار است فیلمبرداری را شروع کنند و از من و محمد هم دعوت کرده اند تا به هند برویم یک هفته مهمانشان باشیم. قرار است صحنه به صحنه درست عین «آتش بس1» ساخته شود و با توجه به اینکه تایم فیلم باید بیشتر باشد، کارگردان از من خواسته تصاویر اضافه هم به او بدهم. قرار است یکی دو آهنگ هم وسط کار بگذارند.
این کارگردان که علاوه بر ساخت فیلم درحوزه تالیف و شاخه های دیگر هنری نیز فعالیت دارد درباره پرکاریاش به خبرنگار ایسنا گفت: من یک روح ناآرام دارم و نمیتوانم بیکار بمانم. آدم شلوغ اجتماعی نیستم و دنیای من مد و خیلی چیزها نیست. فیلم نسازم، ساختمان طراحی میکنم و می سازم، رمان مینویسم، نقاشی میکشم و فیلمنامههای مختلف مینویسم.
وی درباره کار سینمایی آینده اش اظهار کرد: فیلم سینمایی «تنهایی پرهیاهو» در مرحله پیش تولید است و احتمالا اواخر آبان ماه کلید میخورد.
این کارگردان در پایان درباره وضعیت اکران «آتش بس۲» گفت: من آدم قانونمندی هستم. هرچه باشد همین است. ای کاش همه به اندازه من و همسرم قانونمدار بودند. هیچ موقع سر زمان اکران جنجال نداشتیم. هنگام اکران «سوپر استار» واقعا فاجعه بود و میدیدم سینماهای ما را به «اخراجی ها» دادند. «یکی از ما دو نفر» هم در اکران نابود شد. معمولا صدمات زیادی در اکران دیدهام.
وی افزود: اما معتقدم تماشاگر از «آتش بس۲» استقبال میکند، چون مسائل خودش را در فیلم میبیند. فضای فیلم مدرن وشخصیتهای فیلم کمی اغراق شده و کاریکاتورگونه هستند که باعث جذابیت فیلم شده است و قطعا موفق خواهد شد. تصور می کنم این فیلم هم همانند فیلم «آتش بس 1» برای بچه 10 ساله گرفته تا دختر 20 ساله و خانم 80 ساله مورد پسند خواهد بود و طبع مخالفینی هم که این نوع فیلم را دوست ندارند، خواهد داشت. خوشبختانه این فیلم بار منفی بد و بدآموزی ندارد و سراسر تشویق تماشگر به تجدید نظر در افکار و انتخابهای بهتر دارد. مخاطب اصلی فیلم زوجهای جوان بین 25 تا 40 سال است اما هر گروه سنی هم میتواند از آن لذت ببرد.
میلانی درباره تاثیر همزمانی اکران فیلمش با «شهرموشها۲» خاطرنشان کرد: به هر حال کنجاوی درباره «شهر موشها» وجود دارد و خود من عاشق کپل و سرمایی بودم. خانم مرضیه برومند را هم خیلی دوست دارم. من با همه کارگردانها رابطه دوستانه دارم و همه آنها را دوست دارم و معتقدم کسی نمیتواند جای دیگری را بگیرد و اگر تنگنظر نباشیم، جای کافی برای همه هست.