به گزارش تیوال به نقل از ایران تئاتر
شناسه مطلب: 91682
ایران تئاتر:فرید سجاد حسینی بیش از آنی که سینمایی باشد یک تئاتری اصیل و با سابقه است که از سال ۴۲ بازی در تئاتر را در زادگاهش شهر اهوازبه صورت جدی شروع کرد و دردهه پنجاه به تهران آمد و فعالیت نمایشی خود در تئاتر را به شکل حرفه ای با مهین اسکویی دنبال کرد. سپس دردهه شصت در سینما و تلویزیون به عنوان برنامه ریز و دستیار کارگردان مشغول فعالیت شد.
سجاد حسینی در نمایش ترن نقش یک مهندس راه و ساختمان با وجدان وشراقتمند را درست و تحسین برانگیز بازی می کند .مدرسه پیرمردها، دندون طلا، سکوت، امام علی ،مسافری ری ، دراعماق ، فروشنده، مهرآباد. و سه خواهر از جمله کارهای مهم کارنامه بازیگری و دستیار کارگردانی و کارگردانیش است. نمایش ترن مضمونی دفاع مقدسی دارد و در خلاصه داستان ترن آمده : آیا این زمین است که آدم را فراموشکار می کند یا این آدم ها هستند که با گذر زمان همه چیز روی زمین را به فراموشی می سپارند؟. امیر جعفری، مهراوه شریفی نیا، نسیم ادبی، نادر برهانی مرند، سید علی صالحی، حسین سلیمانی، بهرنگ علوی، مجید رحمتی، وحید آقاپور، علی عامل هاشمی، سیاوش جامع، آذین نظری، باران شادی پور،فریده سپاه منصور، خسرو احمدی، فرید سجادی حسینی،هروز سرو علیشاهی، عباس امیری، سجاد محمودی، فرزین طاهری، فرزاد صبوری، محمد فرجی ، پیام میر مصطفی، عماد قلی پور(بازیگران) ،.رضا مهدی زاده (طراح صحنه)، افسانه صرفه جو(طراح لباس)، روزبه سجادی حسینی(برنامه ریز)، راحیل مرشدی(دستیار کارگردان)، عکاس: سیامک زمردی مطلق، مریم نراقی(مشاور رسانهای و مدیر روابط عمومی)، تبلیغات مجازی( ایلیا شمس) و وحید لک(مجری طرح و مدیر تولید) عوامل اجرایی این نمایش هستند. با فرید سجاد حسینی در باره بازیش در نمایش ترن گفت وگویی انجام داده ایم.
تئاتر را در دهه چهل آغاز کردید؟
بله، در اوایل دهه چهل تئاتر در دبیرستان های اهواز شروع کردم.
دهه ای که اوج تئاتر ایران با حضورنام هایی مثل استاد سمندریان ، نصیریان ، انتظامی و ... بود؟
بله، دوران رونق تئاتر در آن دهه بود. بعد از اتمام تحصیل به تهران آمدم.و رفتم نزد استاد مهین اسکویی شاگردی و مشق بازیگری وتئاتر کردم.
بنابراین از هنرکده آناهیتا کارتان را در تهران جدی دنبال کردید؟
نه، درآن زمان مهین اسکویی ازمصطفی اسکویی جدا شده بود و من در گروه تئاتر زمان مهین اسکویی کارم را شروع کردم.در اواسط دهه چهل نمایش دراعماق ماکسیم گروکی اولین تجربه جدیم به عنوان بازیگر دریک نمایش حرفه ای و پر مخاطب بود.ضمن بازیگری دستیار کارگردان هم درنمایش بودم. درآن دوران در تئاتردستیارکارگردان زیاد متداوال نبود وکمترهم جدی گرفته می شد.و تمام امورات هماهنگی حضور بازیگران برای تمرینات را انجام می دادم.
در اعماق چه نقشی را بازی کردید؟
نقش مدودوف را بازی کردم. در نمایش سه خواهر هم دوباره برای خانم اسکویی بازی کردم و بازیم تا حد زیادی دیده شد.با پیروزی انقلاب دوباره به اهواز برگشتم وچند نمایش را روی صحنه بردم و در اواسط دهه شصت با بازگشت مجددم به تهران مقداری از تئاتر فاصله گرفتم و بیشتر در سینما و تلویزیون فعالیت کردم.
با اجرای نمایش دندون طلای داود مر باقری دوباره ارتباطتان با تئاتر وصل شد؟
بله، در دندون طلا دستیار و برنامه ریز داود میر باقری بودم و چند شب هم نقش سیاه نمایش را بازی کردم.سال بعد دندون طلا را در حوزه هنری خودم کارگردانی کردم.
بعد از حضورو درخشش در فیلم فروشنده در سینما تبدیل به بازیگر پرکاری شدید و امسال هم در دو فیلم جشنواره فیلم فجر بازی داشتید. براساس چه ویژگی در نمایش ترن بازی کردید؟
بعد از بازی در فروشنده تعداد زیادی نقش برای بازی پیشنهاد داشتم . اما سن و سالم به من اجازه نمی دهد که بخواهم زیاد پر کار باشم و هر نقشی را قبول کنم. سعی می کنم اگر نقشی را دوست داشته باشم بروم سمتش.ممکن است این نقش خوب در حوزه فیلم کوتاه هم باشد و موقعی که حمید آذرنگ پیشنهاد باز در ترن را داد، دوباره آمدم به خانه ام ، جایی که دوستش دارم. مضمون و داستان ترن هم خیلی ارزشمند و دراماتیک است و درضمن آذرنگ جزو خوب های تئاتر در حوزه کارگردانی است و به توانایی هایش اعتقاد دارم.در کست ترن هم یک تیم حرفه ای از بهترین های بازیگری حضور داشتند . نقش مهندس هم بازیش برایم پر از جذابیت بود.
بعد از اینکه بعد از بیست دوباره روی سن تئاتر آمدید ودر سالن اصلی روبه روی تعداد زیادی تماشاگر قرار گرفتید .چه حس و حالی داشتید؟
با استرس درشب اول اجرا روی صحنه رفتم و هنوز هم بعد از یک هفته این استرس بازهم با من است.بزرگان اعتقاد دارند" بازیگری که قبل ازآمدن روی صحنه استرس نداشته باشد. یک جای کارش اشکال دارد." این استرس در حقیقت یک احترام به مردم برای تلاش در جهت ارائه یک بازی درست است.
مهندس نمایش ترن که شما نقشش را بازی می کنید. به نظر می رسد سوای رفتارهای پدرانش نسبت به کارگرانش ، خودش را در قبال سلامت آن ها مسئول می داند؟
من هم این جوری کاراکتر مهندس را دیدم و کارگردان هم نگاهش منطبق بر چنین ویژگی هایی بود. اگر آدم های نمایش را به دوگروه تقسیم کنیم . گروه اول شامل آدم هایی است که دلسوز مردم ، شهدا ، مفقودین و بچه های جنگ و ارزش های انقلابی هستند. گروه دوم هم شامل ریا کارهایی هستند که می خواهند حتی از موقعیتی که قرار است برای عده ای از مفقودین جنگ مراسم و بنای یاد ساخت شود به نفع خود و اهدافشان سو استفاده کنند. مهندس، خانواده شهدای نمایش وکارگران و مدیر پروژه در گروه اول قرار می گیرند.
حمید رضا آذرنگ سوای تبحرش در کارگردانی و نوشتن بازیگر توانایی است. در بحث هدایت بازیگران چه شیوه ای را مورد استفاده قرار داد؟
آذررنگ کارگردان باهوشی است و در ابتدا توانایی بازیگر را رصد می کند و برخی از توانایی مغفول مانده بازیگر را در ضمن کشف می کند. درکنار سنجش میزان کارایی و تحلیل بازیگر نسبت به نقش ، استباط و خواسته خودش را در مورد نقش به بازیگر توضیح می دهد ودر ادامه نقش سرو شکل جدی به خودش می گیرد. این شیوه کاری کارگردان های بزرگ است.درطول تمرینات هم هیچ وقت بحث جدی نداشتیم و جایی در تمرین به من گفت دربازیت ریتم تند تری نیاز دارم و من برای اینک ریتم بازیم تند ترشود. در ذهنم به چرایی این قضیه فکر کردم و طبق آن بازی کردم.
با توجه به موقعیت پیش آمده برای کارگر افغانی و قطع دستش و کمبود زمان برای پیوند آن ، وجود این ریتم تند در بازی برای کاراکتر شما در نمایش نیاز بود؟
درست است.. البته در بخش اول حضور مهندس و کارگران در نمایش مقدای ریتم بازیم نسبت به بخش دوم آهسته تر ودرونی تراست.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی