خلاصه داستان: باباخندون قصه ما تصمیم می گیرد یک آدمک چوبی بسازد، اما باباخندون فراموش می کند که به آدمک چوبی یاد بدهد که چطور به دیگران احترام بگذارد و به آدمهای غریبه اعتماد نکند.
بامبول و خنگول دو ناقلای بدجنس از سادگی آدمک چوبی استفاده می کنند و سکه های آدمک را از چنگش در می آورند و آدمک چوبی را گول می زنند. اما درنهایت آدمک چوبی می فهمد که بامبول و خنگول فقط دو حقهباز هستند و برای جبران اشتباهاتش به دنبال باباخندون می رود تا از او عذرخواهی کند. آدمک نقشه ای می کشد و بامبول و خنگول رو تحویل آقای پاسبان می دهد
ژانر: کودک و نوجوان