نقد تئاتر, نمایش
نوشتاری بر نمایش عکس سفید اثر میلاد اخگر / منتقد هنرنت: نیلوفر ثانی
عکس سفید، موجودیت از دست رفته
نمایش عکس سفید با سوژه ای امروزی و دغدغه مند بسیاری از جوانانی ست که در رشد فکری و رفتاری ومواجهه با تغییرات روز ،به امکان انتخاب هایی بجز آنچه فرهنگ مسلط و عرف رایج، تحمیل میکند ، رسیده اند .
ازدواج رسمی ،ساختاری که اگرچه بدلایل زیاد ، تاکید و تایید میشود اما مملو از مخاطراتی ست که با تقیدهای قانونی ، رابطه ی دونفر را تحت تاثیر قرار میدهد بنابراین، ایجاد مدل ها و شکل های دیگری برای داشتن امنیت ِرابطه و ثبات پیوند و احساس فی مابین ، ضروری به نظر میرسد . که به تناسب نوع رابطه ، شرایط خودش
... دیدن ادامه ››
را دارد ..
این الگوها سالهاست در جوامع سکولار ، و پیشرفته، بعنوان آزادی های فردی وحقیقی ، محترم ومجاز شناخته شده اند اما در جوامعی با فرهنگ های سنتی ِقوی و وجود نفوذ پررنگ مذهب و ارزش های اخلاقی ، مردود و حتی جرم محسوب میشود .. ارتباط دونفر وهمزیستی نزدیک، بدون تایید وعقد شرعی،از نظر چنین اجتماعی چنان ناپسند شمرده میشود که حتی افراد آن رابطه را ،فاقد هرگونه صلاحدید اخلاقی و مستحق ِحدود وجزا میدانند .
این درحالی ست که این جوامع برای معضلات بسیار ِناشی از ازدواج های سنتی و بندهای قانونی ،هیچ راه حل مناسبی ندارد ،وبدین صورت همچنان آمارنزولی ازدواج ها و صعودی طلاق ها ،حاکی از اِشکالاتی ست که دراین نوع همزیستی و زوجیت وجود دارد
از سویی اگر افرادی ،چنانکه در “عکس سفید ” روایت میشود ،بخواهند خارج از این عرف و قاعده، رابطه ای دلخواه را انتخاب کنند، با قدرت ِمسلط و مردسالار چنین جامعه ای ، سرکوب و فشارهایی دریافت میکنند که اجازه ی ادامه ی آن شکل از رابطه را با مشکل روبرو میکند
قدرت برساخته با روشهای تاثیرگذار بر جنسیت ها نفوذ میکند تا کنترل افراد را بر طبق قوانین و تاییدات خود پیش ببرد.. و اجازه ی راحتی و مزایای آن، فراگیرنشود .
برای زنان ، باتحریک حس مادری و زنانگی ِتعریف شده و ضربات ناشی از پنهانکاری های خانوادگی وتعصبات قومی ، وبرای مردان ، خدشه دار شدن غیرت مردانگی در برابر وجوه برابری های جنسیتی ، و اختیارات مساوی فردی در یک رابطه ی آزاد بدون افسار ِقوانین شرعی که زنان را به تک همسری و تمکین ،و مردان را به چند همسری وخودمختاری مجاب ومجاز میداند، ملالیتی ایجاد میکند که از آن به ” ناشاد بودن ” از زبان کارکترها ابراز میشود .
“عکس سفید” توانسته است با مطرح کردن سوژه ای با موضوعیت روز درباره ی ” زوج بودن” که ازمهمترین و اصلی ترین جنبه های اجتماعی انسانی ست ، در برابر این شکل از رابطه، واقع بینی را نمایش دهد که موجب ایجاد تفکر و بینش در مخاطبی ست که نیازمند شناخت بیشتر از وضعیتی ست که با آن دراین موارد روبرو خواهد شد .هرچند شاید از نگاه برخی مخاطبان به نظر برسد که سوق و دیدگاه نویسنده تاکید بر منفی بودن شکل های رابطه بدون ازدواج ست اما درحقیقت آنچه بعنوان مضرات این دست روابط مطرح میشود، اغلب عوامل بیرونی و خارج دایره ی دونفرست …ونه اختلاف نظرها و عدم تفاهم و نابرابری حقوق جنسیتی که در ازدواج های سنتی ،بالاترین فاکتور متارکه ست .
عکس سفید ، داستان زن ومردی ست که 15 سال ست یکدیگر را می شناسند و بتازگی تصمیم گرفته اند زوجیت و همزیستی دریک خانه ی مشترک را بدون ثبت قانونی تجربه کنند ، اما آنچه مسیر ذهنی و روانی آنهارا تحت تاثیر قرار میدهد ، فشارهای خارجی بیرونی است که سنگ بنای ارزشهای اخلاقی اش را بر سنتی بنا نهاده که فراروی از آن، بامقاومت ،طرد و انگ های متعدد خواهد بود وتنها رابطه ای را موّجه میداند که در چهارچوب ازدواج رسمی و قانونی وشرعی باشد .وبجز این منفور و طرد شده است
وجود تختخوابی دونفره در طراحی صحنه هوشمندی کارگردانی ست که میخواهد به یکی از مهمترین دلایل زوجیت ، و ارتباط دونفره ،بعنوان نیازی که مشروعیت آن لازم نیست الزاما در چهارچوب قانونی و ازدواج رسمی باشد، بلکه بعنوان یکی از اصلی ترین عوامل ثبات یک رابطه ،وجود بسترهای مناسب و مورد تایید دونفر ست …
اگرچه به نظر میرسد فروکاستن کل رابطه ی زوجیت به این محدوده که تمام جریانات بروی تخت ویا درحول وحوش آن در نمایش رخ میدهد ، نادیده گرفتن سایر جنبه های رابطه است و وجود سایر اشیاء در صحنه میتوانست دال بر آن جنبه های دیگر باشد ..که فقدان آنها ،احساس میشود .
هرچند حتی اگر دیدگاهی بر مینیمالیستی دکور وجود دارد ، استفاده از خطوط مرزبندی ،برای تفکیک این محدوده از محل کار یا نشیمن یا …،قادربود هویت مندی ِعمیق تری به استفاده ی کارکردی طراحی صحنه ،بدهد که با وجوه مختلف یک رابطه ی دونفره منطبق تر است ..
استفاده از کارکتری غایب و تنها صدای او، انتخابی ویژه ای ست که میتواند نماینده ی افکار عمومی و نگاه مسلط جامعه که اگرچه ناپیدا اما “متنفذ” و “حاضر”ست باشد که تلنگرهای موثری در تمایلات روانی افراد و ناخودآگاهاشان، به همان روند سنتی وبومی و نقش های القاء شده ی سیستم حاکم ، وارد کند تا انقیاد افراد همچنان تحت سلطه باشد
عکس سفید، بازی های خوبی ارائه میدهد بخصوص بهاره کاتوزیان ، مانند همیشه نقش را از آن خود میکند اما به نظرشخصی نگارنده ،انتخاب امیرحسین طاهری ،نقطه ضعفی ست که توازن نقش هارا برهم میزند و نمیتواند پا به پای کاتوزیان، وحتی ترکیب ِمناسب ِمفاهیم و تجسم عینی پیش برود حتی بارها درطول اجرا، فاصله ی زیادی از سطح متوازن بازیها میگیرد ..
اگر چه در کلیت داستان ، به نظر میرسد ، دافعه و نهیبی از سوی نویسنده برای روشنگری ِمشکلات چنین ارتباط هایی وجود دارد اما ، دروجهی دیگر ، نقدی ست بر افرادی که هنوز در سیطره ی تفکرات سنتی و عرفی جامعه ی بسته و معتقد به پنهانکاری هستند اما روش های مدرن و امروزی و کاملا درجهت مخالف عموم را برمیگزینند و پیش از آنکه به آگاهی و تفکری بن دار ، رسیده باشند ، به انجام واجرای آن اقدام میکنند .. واین نااگاهی در شکلی از یک تجربه ی ِهیجانی تا آنجا پیش میرود که حتی هنوز ،نمیدانند نسبت و نوع رابطه ی دونفره اشان چگونه ست و در برابر این پرسش ِپیش پاافتاده ی “تو کی ِمن هستی ” قرار میگیرند که عملا انعکاس حماقت ذهنی و ناآگاهی اصولی به این شکل از رابطه است …به شدت از دل رفتار و برخورد کارکترها ،به این نکته میتوان رسید که پیش از افدام به هرحرکت ِآوانگارد و پیشرویی در جوامع بسته،بلوغ فکری و پذیرش مسئولیت از عواقب آن بی هیچ مخفی کاری و قبول تمام قد مناسب بودن این شکل از رابطه برای دونفر ،از ضروریاتی ست که نیازمند گفتگو و روشنگری و ارائه ی منطق و ایستادگی برآن، حتی به دیگران ست … نمیتوان فردی سنتی ونیمه سنتی بود اما روش های مدرن را برگزید … واز هراس قضاوت های خطی و ناآگاهانه خانوادگی و اجتماعی ، مدام در سایه ی “زندگی یواشکی” ماند.
عکس سفید متن و نمایشی با امر ِمعاصرشدگی ست که انتخاب درستی برای اجرای ِصحنه ای ست . باتقدیر از میلاد اخگر نویسنده وکارگردان این اثر که موجب تفکر و بینشی برای مخاطبی میشود که نیازمند تئاتر فکور و آگاهی دهنده است ..
با آرزوی موفقیت های بسیار برای گروه این نمایش و کارهای آتی بیشتر با همین نگاه و تلاش
نیلوفرثانی
31 فروردین97