مرگ انسانیت ؛ اولین قربانی سیاست است ؛ آنگاه که صداقت به جرم عدول از ضروریات سعادتی کثیف ، در انزوای یک گور ؛ یک حجله گاه ؛ یک ماوای زیر زمین با طنابی از باورهایی عمیق؛ به دار آویخته و به تمام تاریخ لبخند میزند...
در روزگاری که کشتی سرنوشت، گرفتار طوفان جهل و نادانی ست ، انسانیت و عشق ؛ سعادتی ست دروغین و بی نام که با کالبدی از موهای فری روبان زده ؛ محبت های مادرانه ی یک دایه ، عاشقی که نمیداند چرا میمیرد ، بوی چرم پوتین یک نگهبان گوش به فرمان و تخت سلطنت حاکمی تنها و بی کس که حتی از قصر خود نیز بوی گند جسد میشنود ؛ زینت داده شده است .
آری ؛ این چنین است برادر ، ما گفته ایم قبول و باید تا انتها تقاص پس بدهیم ....
_{#}_یادداشت_کارگردان_نمایش_آنتیگون
_{#}_مهدی_اصغریان