در روزگاری که "عشق" را خودفریبی ذهن و سوءتفاهمی بیدلیل میخوانند یا آن را به بالا و پایین شدنِ هورمونهایی چند تقلیل میدهند یا به تعبیر اندیشمندی، آن را "تقدیمکردن چیزی که نیست به کسی که آن را نمیخواهد"، میپندارند، سخن از عشق و عاشقی گفتن، سخت و عجیب مینماید. با این همه، نگاه زیبا و زبان شگفت انگیز سعدی، آنچنان ما را سر ذوق میآورد و برمیانگیزد تا دوباره در مجلس درس او بنشینیم و این مفهوم زیبا را از میان هنرسازههای او بیرون بکشیم و بر صدر بنشانیم، تا با پاسداشت آن، انسان و رابطهی انسانی را پاس بداریم.