در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بیانیه کمیسیون صندلی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:55:08
امکان خرید پایان یافته
۰۲ تا ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه
بها: ۱۵۰,۰۰۰، ۱۳۰,۰۰۰ و ۱۲۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده  |  جزییات
از ردیف ۱ تا ۳: ۱۵۰،۰۰۰ تومان
ردیف ۴ تا ۷: ۱۳۰،۰۰۰ تومان
ردیف ۸ تا ۹: ۱۲۰،۰۰۰ تومان
در یک روز به همه‌ی اصناف، نامه‌ای ارسال می‌شود: از نشستن روی صندلی جدا خودداری کنید!

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

مکان

خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۲۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من با یک حال خیلی خوب وارد نمایش شدم و ناامید و عصبانی خارج. این نمایش عملا احترامی به مخاطب نمیگذاشت چرا که لحظه لحظه ی زمان رو به یک هزل افتضاح میگذروند تا جایی که واقعا از جایی به بعد آدم فکر میکرد بازیگران دارن بداهه هر چیزی که به ذهنشون میاد رو برای پر شدن زمان میگن و هیچ حساب و کتاب و سر و تهی نداره.
بیهوده طولانی و بی دلیل پر بازیگر، بازیگران فرعی ای که حضورشون در نمایش به هیچ وجه دلیلی نداشت، هیچ شخصیتی را نمیساخت و هرگز قطعه ای از این داستان شلخته رو پر نمیکرد. شاید در نگاه اول ایده خلاقانه باشد ولی به طرز فجیعی در نطفه این ایده به قتل میرسه و حتی مثله میشه.
شخصیت ها نماینده ی هیچ قشری نبودند بلکه فقط یک وجه از هزاران وجه هر قشر را به شکل یک کاریکاتور دست دوم و چرک و تک بعدی نشان میدادن. واقعا لحظه ای که یکی از بازیگران داشت به ظاهر به زبان محلی حرف میزد خشم آدم رو از این شکل نشون دادن این قشر لبریز میکرد.
به سختی میشه این به ظاهر نمایش رو هم رده با نمایش های موزیکال و مبتذلی که همیشه در بعضی سینماها در حال اجراست حتی برابر دونست چرا که به اون نمایش ها توهین میشه.
خسته نباشید میگم واقعا، کار سختیه همچین سخافتی رو ساختن.
جای خوشحالی است که کارگردان جوان و خوش رو و بی ادعا از مردم خنده میگیرد کاملا اصیل و محترمانه به گونه ای که من اصلا نگران دختربچه خوشگل و نازنینی که ردیف جلوی من با مادر و پدرش نشسته بود، نبودم .
به خاطر ایده ی کار، نمایش را انتخاب کردم و انتظارم در پرداخت داستان بیشتر بود.این انتظار وقتی نفسهای اورول و ساراماگو را در پی کار می دیدم ( حداقل با دید من)بیشتر شد. فکر میکنم نقطه اوج میتوانست نهایت درنده خویی انسان باشد اما چرا درنده خویی؟ وقتی در جامعه ای اجازه نداری روی صندلی بنشینی!؟ دیگر ممکن است چه چیزهایی عادی باشد؟! این جامعه( یا خود انسان) چقدر در لبه ی فروپاشی قرار دارد؟ چقدر منتظر یک بهانه است تا فوران نیروهای اصیل و عصیانگر و در طرف دیگر نیرو های خبیث مکبث وار را ببیند؟ ‌کارگردان عزیز راه درازی در پیش دارند امید آنکه بمانند و راه را با عرق شریف جبین صحنه هموار سازند. شاید بالاخره یک کمدی خفن چند لایه ی درست و حسابی دیدیم.
در نمایش سه کتاب واضح نام برده شد؟
نمیدانم چند نفر از عزیزان عوامل تصویری کلی از این کتاب ها در ذهن دارن؟
پاسخ این سوالات اگر در خود صورت گیرد شاید روشن کننده ی خیلی ... دیدن ادامه ›› مسائل باشد.
مثلاروشن کند چرا ما اکثرا بهرنگ مان(یک از شخصیتها) قوی تر است، تا آرزو مان(یک از شخصیتها)؟!!
چون در نمایش اسم کریم باقری را بردید یادی کنم از سلطان علی دایی که خود به تنهایی یک ملت است.
سرافراز و سربلند باشید
جاری چون رود
استوار چون کوه
جاویدان چون ایران


نمایش جذاب با بازی بسیار زیبا، دیالوگ‌های جذاب و روند داستانی خیلی خوب.