در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم به دنیا آمدن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:45:17
زن و شوهری در آستانه میان‌سالگی برای ادامه مسیر زندگی‌شان با یکدیگر دچار مشکل می‌شوند.



گزارش تصویری تیوال از نشست خبری فیلم به دنیا آمدن / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› رونمایی از جدیدترین پوستر فیلم «به دنیا آمدن»

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ینی الان باید کار و زندگی مون رو ول کنیم بریم شهرستان بچه دار شیم ؟! و اونجا فرتی هم کار پیدا میکنیم تازه با حقوق و شرایط بهتر از تهران ؟؟؟؟؟ الان پیام فیلم همینه ؟ یا فقط باید اشاره به بازیهای خیلی خوب بکنیم تموم شه بره ؟ :))
هشتک عینک واقع بینی :((
آقای جعفریان عزیز کلی دیالوگ خوب داشت این فیلم بیچاره... نابودش کردین که :)))))))))
۱۰ مهر ۱۳۹۸
درسته ، نیمه ی هدایت هاشمی طورش منطقی بود ، حس الهام کردا هم قابل درک و احترام بود
۱۱ مهر ۱۳۹۸
فکر میکنم بخش پررنگی از جنبه انتقادی فیلم برمیگرده به سکانس اخر که هدایت هاشمی داره دیالوگ های فیلمش رو میشنوه: شهر من... تاول.. هر روز بزرگ تر میشود...، اگه قضیه مهاجرت از شهرستان ها رو در نظر بگیریم بنظر من پیام خوبی منتقل شده، درسته که در شهرستان ها کار کمه ولی در عین حال میشه شغل هم ایجاد کرد.
کاراکتر هدایت هاشمی مقابل همه افرادی که بهش گفتن باید این قضیه رو رها کنه و بپذیزه مقاوت کرد و دلیلش هم برای خودش کافی بود اما حقوق زنش رو نادیده گرفت برای اعتقادی که خودش فکر میکرد درسته، و الهام کردا هم رفت و برای خودش جنگید، باز هم من پیام اشتباهی نمیبینم.
بازی های خوب که میفرمایید دلیلش متن خوب و جونداریه که هم رئال و ملموسه و هم دغدغه اجتماع ... دیدن ادامه ›› حاضر‌.
بنظر من فیلم چیزی کم نداشت و قصه مردی بود که توی منحلاب افکارش (به حسب شرایط خیلی بد ) غرق شده بود.
یکی از بهترین قسمت های فیلم بزرگ شدن پسرش و شکل گیری تمنای ارتباط عاطفی با یک دختر هست در حالیکه خودش هر بار داره خودخواهانه تر(نابالغ ‌تر) رفتار میکنه.

قاعدتا خارج شدن از روتین زندگی و پذیرش تغییر برای هر کسی سخته. بیاد بیارید زن و شوهری رو که ناخوداگاه تابلوی روی دیوار و چین ملحفه رو صاف میکنند، حالا یکباره دومینویی که سال‌ ها روش کار کردند از جایی شروع به سر خوردن و از هم پاشیدن میکنه.
حالا الهام کردا میاد خونه و هراسان زودپز و توی سینک میگذازه .. هدایت به هر دری میزنه اوضاعش بغزنج تر میشه، در جایی دیگه کارکتر پسر خاله با وجود اینکه کاسبی عزیز دردانه ش و از دست میده مسافر کشی رو به چشم پایه ریزی رمان بعدیش میبینه، و نظریه فیلمساز اینحا مطرح میشه که من هم پذیرفتنی میبینم.
ماهیت دومینو ریختنه و ماهیت ما آدم ها ترس از تغییر.
۱۹ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ازینکه یک فیلم تفکری رو با بازی های خیلی خوب و فیلمنامه ای به نسبت خوب تو ذهن بیننده وارد کنه خوشم نمیاد.وقتی تو سینما ندیده بودم فکر میکردم اثر مهمی رو از دست دادم اما دقیقا همون چیزی بود که من از سینما نمیخوام.من نمیخوام کسی به زور تفکری رو با رنگ و لعاب تو ذهنم کنه.فیلم بیشتر ادای این رو در میاورد که ما رو به قضاوت نشونده.اتفاقا از همون لحظه که قلم برداشته شده خود نویسنده قضاوتش رو کرده.مرد ماجرا به حدی غلو شده از بدنیا آوردن بچه بیزار بود که ناخوداگاه من تماشاگر سوق داده میشدم سمت زن.در صورتیکه زن هم اشتباه بود.حد وسطی فیلم قایل نبود.
نقد منفی به این فیلم رو منی مینویسم که خودم عاشق مادر شدن هستم و همیشه میگم وقتی اولین کودک بدنیا اومد اگر شد تنها نباشه و دیگری هم بیاد اما اگر شرایط بود...و مشکل این فیلم همین اما اگر ...هست.تمام تلاش نویسنده این بود که تلقین کنه بدنیا آوردن تحت هر شرایطی مجاز و خوبه حتی اگر باعث بشه بزنی زیر تمام اعتقادات و تفکرات پیشینت.حتی اگر پدر بچه هات رو بذاری کنار و حق خودت بدونی که بچه بی پدر بزرگ شه.حتی اگر بدنبال استقلال شخصی از خانواده وارد زندگی دیگری شده باشی و دوباره خرجی بگیر پدرت بشی و هزاران حتی اگر دیگه که فرصت نداد نویسنده بهش فکر کنیم و در لحظه ای فیلم تموم شد که اون چیزی که میخواستن تو ذهن ما ثبت شه.
متاسفانه این روند داستان نویسی و تلقین تفکری که با روشنفکری مخالف هست توسط بازیگران خوب هر از گاهی به چشم میخوره.مثل فیلم تابستان داغ.فیلمی که با ادای روشنفکری دنبال تلقین این بود که زنی که سر کار میره عواقب داره و حتی سعی نکرده بود مشکل رو روی شونه ی مرد هم بذاره.فقط ادای دلسوزی برای زن رو فیلمنامه نویس درمیاورد.من به عنوان کسی هم شغل زن قصه ازین تفکر بیمارگونه ی ضد زن توی اون فیلم هم ... دیدن ادامه ›› شاکی بودم.
غمگینه دیدن این فیلمهای خوش آب و رنگ با هدف مشخص که از قبل به صورت بسته بندی زیبا آماده شده تا تو ذهن مخاطب تزریق بشه.اسم این کار رو میذارم بی معرفتی چون رو بازی نکردن با مخاطب!!!
حالا دیر نمیشد برای مخالفت آقای کیانی، چه عجله ای بود!:))
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
من عاشق مخالفانم هستم :) به ویژه شما آقای موسوی عزیز! این یاداشت تو جشنواره نوشته شده و باور کن الا حتی دیگه فیلمش هم یادم نمیاد:) ولی ممنون از مخالفت تون
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
حتما .با افتخار
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فیلم خوبی بود. به رغم اینکه حق سقط جنین را با زن میدانم، بیشترین کاراکتری که حرصم را درآورد، الهام کردا بود. بس که قشنگ بازی کرد. در کل طول فیلم، مغزم در حال تجزیه و تحلیل شرایط بود و اینکه نمی‌دانستم حق با کیست. شرایط بغرنجی بود و در آخر یک انسان به این دنیای آشفته اضافه شد!
امیر مسعود این را خواند
حمیدرضا مرادی، رضا بهکام و زهره مقدم این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید