در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش به فرمان من
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:53:47
امکان خرید پایان یافته
۱۸ فروردین تا ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۸
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
در فاصله بین دو جنگ جهانی در پادگانی نزدیک تهران، چند سرباز جوخه اعدام پس از هر عملیات تیرباران محکومان به یاغی‌گری، به داخل آسایشگاه برگشته و جرقه اختلاف نظرها و تنش های فزاینده شان سرنوشت های مختلفی را برای یک یک آنها رقم میزند.

در جوخه های اعدام پس از فرمان آتش سربازی هست که زودتر از همه ماشه می چکاند سربازی آخر و سربازانی میان این دو به مکث !
به اختلاف میان شلیک ها ما همه سربازیم ...

(فرازی از سروده حسن آذری ئر: سپیده دمی که بوی لیمو میدهد)

گزارش تصویری تیوال از نمایش به فرمان من / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

خیابان آیت اله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی (فرصت سابق)، باغ هنر، خانه‌ی هنرمندان ایران، تماشاخانه استاد عزت‌اله انتظامی
تلفن:  ۸۸۳۱۰۴۵۷، ۸۸۳۱۰۴۵۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به دیدن نمایش به فرمان من نشستم. وارد سالن که شدم از طراحی صحنه لذت بردم ولی فکر کردم که شاید با یک کار ضد جنگ کلیشه ای رو برو میشم. وقتی کار شروع شد بر عکس به قدری متنِ نمایش قوی بود که منو بعد از اجرا به فکر فرو برد. به فرمان من یک نمایش فوق العاده با کارگردانیه خوب و بازی های درست بازیگران باعث شد که خاطره خوبی از این نمایش در ذهنم باقی بمونه.
کمدی به اندازه ای که در این نمایش وجود داشت باعث میشد چالش غم انگیزی که در بطن نمایشنامه هست را برای ذهن مخاطب قابل هضم کنه،
به فرمان من نمایشی هست که مخاطب خاص خود را می طلبه، کسانی که به دنبال صلح در سرتاسر جهان هستن.
خسته نباشید میگم به همه ی عوامل گروه نمایش به فرمان من.
R 0 y a این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
من دو بار این اجرا رو دیدم یکبار از طرف دوستم ک بلیط اضافی داشت دعوت شدم وخوشم اومد.
بار دوم چند تا از دوستامو با خودم بردم.
در مورد این اجرا در ابتدا باید بگم ک کار خوش ساختیه (نوردهی صدا لباسها و غیره).
البته یه کارایی تو اجرا دیدم ک خوشم نیومد یکم لومپن بازی یا لوده بازی بود بیشتر و بنظرم اقای کارگردان یا شاید نویسنده میخواسته مخاطب رو راضی کنه رک بخوام بگم سناریو یکم دیالوگهای ابکی داشت چند مورد سوتی هم بازیگرا داشتن ک البته تو اجرای زنده اجتناب ناپذیره نکته دیگه این ک نظم سالن زمان اجرا خیلی جالب نبود سر و صدای اضافی و عکاسی مداوم و رفت و امد و..
در اخر از کلیه عوامل تشکر میکنم و خسته نباشید میگم بهشون بویژه اقای کارگردان و خانوم دستیار کارگردان ک اتفاقا افتخار اینو پیدا کردم قبل از اینکه اجرای بار دوم رو ببینم صحبت کنم باهشون و جالب بود برام خیلی جوان متین و خوش ... دیدن ادامه ›› آتیه بودن.
ی تشکر ویژه هم از منشی صحنه بکنم بابت چیدمان صحنه و همینطور طراح لباس.
امیدوا م انتقادهای من باعث رنجش کسی نشه و بدونن ک من و بقیه منتقدین فقط تعالی این هنر رو میخوایم.
ارادتمند شما وحید حاتمی
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از دیشب دارم فکر می کنم چه جوری نظرم رو بنویسم که خستگی تمرین و اجرا و ... به تن عوامل گروه نمونه.
با احترام به همه عوامل من کار رو به هیچ وجه دوست نداشتم.
در کنار مشکلات خود نمایش که حادترینش اجراهای اغراق آمیز با داد و بیدادهای غیر لازم و واقعاااااا بلند (من تا صبح سر درد داشتم)، بود، مسائل دیگه هم وجود داشت که لذت نبردن رو دو چندان می کرد.
هنگام ورود به سالن متوجه شدم که صندلی من و دوستانم که وسط ردیف اول بود رو به مهمانان ویژه اختصاص دادند و طبیعتا این حق ما بود که بخواهیم روی صندلی خودمون بشینیم و نه ردیف سوم یا انتهای ردیف اول. عقیده دستیار کارگردان این بود که " ما نمی تونیم که به مهمانانمون بگیم برن جای دیگه بشینن، حالا فرقی هم نداره یه جای دیگه بشینین". البته نظر من کاملا با ایشون مخالف بود و به خودشون هم گفتم "اتفاقا خیلی هم فرق داره و ما می خواهیم سر جای خودمون بشینیم و اگر مهمان دعوت کردید نباید صندلی هاشون رو می فروختید"
یکی از مهمان ایشون (دیدارشون تنها اتفاق خوب این نمایش بود)، بهنام شرفی عزیز و با شخصیت بود که خودشون مداخله کردند که وقتی کسی بلیط خریده ما نباید جای ایشون بشینیم و در نهایت با کمی جا به جایی هم جایگاه مهمانان حفظ ... دیدن ادامه ›› شد هم ما.
یکی از مواردی که اصلا دوست نداشتم و فکر می کردم که خوشبختانه دیگه دوره اش گذشته لودگی هایی از جنس بادگلو، خاراندن اغراق آمیز و خجالت آور پشت، اسهال، پاک کردن چشم و در دهان گذاشتن آن و از این جنس شوخی های تئاتر گلریزی بود.
مسئله بعدی عکاسی از نمایش بود، تا این حد بگم که عکاس دقیقا کنار من سمت چپ نشسته بودند و بی اغراق فکر می کنم بالغ بر 250-300 تا عکس در این یکساعت گرفتند و گاهی 10 تا عکس در 10 ثانیه که صداش فارغ از اختلال در تمرکز، اعصابی هم دیگه برامون نذاشته بود.
در کنار این مسائل تماشاچی هایی که هنگام یکی از احساسی ترین صحنه ها خنده های بلند بلند سر داده بودند و گروهی که انقدر بلند صحبت می کردند که صداشون رو کل سالن می شنیدند.
برخورد کارگردان انتهای نمایش به قدری صمیمانه و دلجویانه بود که نوشتن این نظر رو تا امروز به تعویق انداخت که بتونم با جبهه ننویسم. (مطالبی که نوشتم نظر واقعی ام هست که از دیشب روشون فکر کردم که منصفانه بنویسم، متاسفم اگر باعث ناراحتی کسی شد)

در مجموع اگر قانون شخصیم نبود که وسط هیچ اجرایی به خاطر احترام به عوامل سالن رو ترک نکنم فکر کنم تقریبا دقیقه پانزده نهایت تحملم برای این کار بود.
دوست عزیز امیدوارم این دفعه به حق مسلمتون که نشستن سر جای خود وسط ردیف اول هست برسید و از نمایش لذت ببرید
۲۸ فروردین ۱۳۹۸
ما هم در نمایش شاپرک خانوم با مشکل ردیف اول و مهمانان ویژه برخورد کردیم متأسفانه!
عجیبه این موضوع!
راه حل ساده ای هم داره، ردیف اول رو برای فروش نگذارند اگر میهمان ویژه دارند!
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
از دو حالت خارج نیست به نظر من، یا سودجویی تا لحظه آخر هست یا بی برنامگی که در هر دو صورت مورد قبول و توجیه نیست و توهین به مهمان و تماشاچیه.
امیدوارم دیگه پیش نیاد.
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید