یادداشتی بر فیلم " بیگاه " / گروه هنر و تجربه
منتشر شده در روزنامه اعتماد پنجشنبه 24 مهر99
«در گاهنامه رنجِ و شفا»
به نظر میرسد در روزهای افول سینمای تجاری و اکرانهای محدود به فیلمهای درجه چندم کمدی، با وجود اپیدمی کرونا، بخش اکران فیلمهای هنر و تجربه روزهای اوج و درخششی را طی میکند که برای علاقمندان به این گروه سینمایی، تجربهی لحظاتی ناب، از هنر هفتم، را رقم زده است.
با حضور چند فیلم خوب، فیلمی دیگر در این بخش به تازگی اکران شده که میتواند در جای خود یکی از بهترینهای سالهای اخیر فیلمهای هنرو
... دیدن ادامه ››
تجربه باشد.
«بیگاه» به کارگردانی پویا اشتهاردی، فیلمی شایسته و قابل اعتنا، در منطقه بلوچستان میگذرد و همراه با قصهگویی قوی و سیال، بخشی از فرهنگ و زیست آن مردمان را به تصویر کشیده و به تماشاگر عرضه میکند. از طبیعت شگفتانگیز و کمنظیرش، ساحل و دریای جنوب تا رویارویی با بافت مردمی و شهری، لحظات درخشانی را ساخته و حتی غافلگیرکننده است.
فیلم با سکانسی جذاب از غرقشدن کودکی حین شنا در دریا آغاز میشود که سربازی او را نجات میدهد. این نقطه شروع و ربط پیوندهای اولیه است.
هامین، جوانی بلوچیست که خدمت سربازی را میگذارند و با لغو درخواست مرخصیِاش برای حضور در مراسم عروسی خواهرش، در یک درگیری، فرمانده پادگان، در برجکی که پست دیدهبانی اوست، سقوط می کند و کشته میشود. این حادثه در زنجیرهای قرار میگیرد که سرگذشت او و خواهر کوچکترش ماهین، مرور و واکاوی شود. سرگذشتی که از ترک پدر و خودسوزی مادر در کودکی آنها، تاثیرات عمیقی پذیرفته است.
آنچه در ادامه، بدنه فیلم را تشکیل میدهد، سکانسهایی متوالی و یک در میان اما معکوسست که از زمان حال، به توالی به زمان گذشته میرود. در هر سکانس، یک دوره زمانی به گذشتهی دورتری رجعت میکند که اتفاقات مهمی، همچون قطعات پازل را پیدا کرده و مجموعه تکمیل میشود.
هر کدام از این قطعات، خط زمانی را پیش میبرند که قالب فیلم در آن جای گرفته و از شکستهای زمانی، و رجعتها، به نقطه شروع اولیه باز میگردد.
پرداخت و رویکرد بیگاه در طرح دغدغهی خود، تعمیمپذیری گستردهای دارد. قصه، تنها سرگذشت یک جوان در منطقه بلوچستان نیست؛ بلکه داستان زندگی تمام جوانانیست که سلطه و اقتدار سنتهای خرافی و باورهای بومی و مرسوم، و بنیانهای خانوادگیِ مردسالاری، مسیر زندگیشان را تغییر میدهد و حتی تا مرز نابودی و فروپاشی میرساند. و آنها راهی جز تندادن به آن نظامِ سخت و ناعادلانه ندارند یا از آنجا کوچ کنند و بروند.
بیگاه، با هوشمندی حاوی تاریخ و قدمتی به طول فرهنگی است که با هممرزی کشورهای همجوار، ترکیبی ساخته است که این درهمآمیختگی و امتزاج، خود تولید ساختار فرهنگی و وضعیتِ ریشهای دیگری کرده است. چنانکه برای درک هرکدام ناگزیر میبایست به دیگری نیز نظری افکند و توجه داشت. که این منظر از نگاه نویسنده فیلمنامه دور نمانده و بخوبی به آن اشاره میکند.
بیگاه، تنها در صدد قصهگویی برنمیآید . اگرچه قصه هامین در مرور کودکی تا بزرگسالیاش ، از فراز و نشیبهای زیادی برخوردارست که برای جذابیت یک اثر سینمایی کافی و بسنده است اما با پرداخت به فضای بومی و فرهنگ غالب آن ناحیه، گوشهای از مراسم و آئینهای سنتی از جمله «پیرپَتَر» که به جهت شفای بیماران در میان بلوچهای ایران رواج دارد و همچون دیگر آیینهای مشابه با عناصری چون موسیقی، سماع و سلسله مراتب معنوی درهم تنیده شده، با مضامینی مستند و قوم نگاری نیز به تصویر میکشد و با تدوینی قوی و درست، در بافتار فیلم جاسازی میکند.
متن خوب، با پرداخت و کارگردانی حرفهای پویا اشتهاردی، که از قابها و میزانسهای طبیعی و جذابی بهره برده و از تکنیک فیلمبرداری با هلیشات و هلیکم، زیباترین تصاویر را ساخته است، ظرفیتهای دقیقی را بروز داده که توانسته طیف وسیعی از عوامل و زمینههای رخداد حادثهی تراژیک ابتدای فیلم را قابل فهم و درک کند. از ریشهیابیهای جامعهشناختی بومی تا نظریههای روانکاوی، قابل ردیابی و تفسیرست. تا جایی که نوعی همذات پنداری مخاطب با هامین نیز شکل میگیرد.
بیگاه، اگرچه فیلمی تجربی و اولین ساخته بلند کارگردان آنست اما از قوام و توانمندی زیادی برخوردار بوده که با همراهی تیم حرفهای، در حضور بینالمللی پر تعداد خود نیز، برنده جوایز و تقدیرهای بسیاری شده است.
بیگاه با ظرفیتهای متعدد فرمیک و محتوایی، به ویژه در سالگرد تاسیس بخش هنرو تجربه در حوزه سینما، یکی از پیشنهادهای خوب برای علاقمندان به سینمای تجربیست .
نیلوفرثانی
16 مهر99