در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بیگانه در خانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:27:32
امکان خرید پایان یافته
۰۱ دی تا ۰۷ بهمن ۱۳۹۸
۱۸:۳۰  |  ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۶۰,۰۰۰ تومان

شبکه‌های اجتماعی تئاتر مستقل تهران: اینستاگرام

مکان

ضلع شرقی چهارراه ولیعصر (تئاترشهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰ (خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰)
تلفن:  ۶۶۹۷۹۷۴۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به آگاهی می‌رسد اجرای این نمایش در سالن مستقل تهران لغو شده است.
وضعیت ادامه اجرا در سالنی دیگر و چگونگی جابجایی بلیت‌ها پس از مشخص شدن روند آن به اطلاع خریداران محترم خواهد رسید.
لطفاْ منتظر اعلان بعدی از سوی تیوال باشید.
ما برای پنجشنبه ۱۰ بهمن بلیط داریم، لغو شده؟
۰۷ بهمن ۱۳۹۸
چرا گزینه خرید بلیط وجود نداره؟بلیط روزهای مونده تموم شده؟تمدید نمیشه نمایش؟
۱۱ بهمن ۱۳۹۸
گروه همیاری (support)
درود بر شما
اجرای این نمایش در سالن مستقل پایان یافته و به سالن اصلی تئاترشهر منتقل شده... برگه اجرای تازه:

اجرا در چارچوب جشنواره:
https://www.tiwall.com/p/biganehdarkhaneh2

اجرای عمومی:
https://www.tiwall.com/p/biganehdarkhaneh3
۱۱ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر دوستش داشتم/چقدر اون ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه‌ی لعنتی رو دوست داشتم/چقدر موزیک کار رو دوست داشتم/چقدر دینو خوب بود، با همه‌ی نقش‌هایی که بازی کرده متفاوت بود و چقدر اینکه اسم خودش رو توی اطلاعات کار نیوردن خوب بود/چقدر ارجاعات به «این یک پیپ نیست» رو دوست داشتم/و دیالوگ‌هایی که بعد نمایش هم با خودت تکرار می‌کردیشون/و محمد مساوات.... /محمد مساوات دست مریزاد

نوشته‌ای بر نمایش "بیگانه در خانه " / محمد مساوات
منتشرشده در روزنامه اعتماد/ 7 بهمن 98

"تئاتر در تصرف مونتاژ و بیگانگی"

اروین پیسکاتور در یاداشتی به این مضمون اشاره می‌کند که "تئاتر مدرن متعلق به چه قرنی است؟" وقتی در روزگار معاصر بسیاری از حوزه‌ها به ویژه سینما، دستخوش تغییرات اساسی، متنوع و متعدد شده‌اند، چطور می‌توان تئاتر را همانند قرن‌ها پیش، همچنان بر یک صحنه‌ی ایستا و دکور و جایگاه تماشاچیان، عرضه کنیم. امروز تئاتر مدرن به دکورهای غول‌آسا و موزیکالی محدود می‌شود که تنها در قسمت‌های فنی پخش صدا و موسیقی تغییر کرده‌اند. پیسکاتور ادامه ... دیدن ادامه ›› می‌دهد که حضور "صنعت نو" یعنی بکارگیری از عناصر متعدد صحنه همچون آسانسورها، سکوهای چرخنده، جرثقیل و پل‌های خودکار، در کنار بهره‌مندی از نماهای نزدیک تصویری از فیلم و تلویزیون و ترکیب مواد چندبعدی با استفاده از پروژکتورها و ارجاعات بیرونی، سبب آزادشدن نیروهای خلاقانه‌ی نمایشنامه‌نویسان، کارگردانان و بازیگران با محتوای نمایشی خواهدشد.

"بیگانه در خانه‌" جدیدترین اثر محمد مساوات، کاملا بر چنین الگویی ساخته و پرداخته شده‌است و در صدد است تئاتری در ترکیب جلوه‌های بصری متعدد و بکارگیری مدیوم‌های تصویری دیگر، یعنی حضور غالب دوربین و پخش فیلم و نماهایی که مختص به پلان‌های سینمایی‌ست، به تماشاگر عرضه کند.
تطابق و حضور همزمان دو مدیوم تصویری یعنی فیلم و تئاتر، از خلاقیت‌ها و شگفتی‌های "بیگانه در خانه" است که از تکنیک فیلمبرداری در لحظه، بهره می‌برد تا هنر زنده‌ی تئاتر را زیر ذره‌بین دوربین و پلان‌ها، به چالش بکشد. و وضعیتی چندوجهی از تمام زوایا و ابعاد یک اجرای صحنه‌ای با تمام رخدادهای غیرقابل پیش‌بینی و بدون کات و تکرار، به معرض دید بگذارد. بدین شکل تئاتر در مسلخ‌گاهی از بزرگنمایی مضاعف، بر لبه‌ی تیغی‌ست که می‌تواند منجر به قربانی‌شدنش شود.

"بیگانه درخانه" بر محوریت اصلیِ معنای "بیگانگی" و ابژ‌کتیویته‌ای که با ابزار مهمی چون فیلم، مونتاژ و حضور شات‌های کلوزآپ و لانگ، با وجود نمایِ ثابتِ تمام عرض لوکیشن(دکور) بیرونی، هنجارشکنانه مفاهیمش را منتقل می‌کند هرچند دراین امر موفق‌ست اما گسست مشهودی با تئاتر را نیز همراه دارد. چراکه همواره تئاتر بعنوان هنر زنده، مقرر بر بازنمایی جهانی حقیقی و نمونه‌ای از آن است که دراین اجرا با حضور متخاصمانه‌ی دوربین و فیلم و دستکاریِ ابژکتیویته‌، تبدیل به دیدفریبی مجهز به ابزارِماشینی (دوربین) برای ژرفایی‌ست که قرارست از نگاه و ارتباط مستقیم مواجهه‌گری تماشاگر با صحنه بدست بیاید نه محصولی از مونتاژ و تصویربرداری دیجیتال.
این دوپارگی یعنی بخشی واقعی و زنده و بخش تصنعی و با واسطه‌ی جعبه جادویی، درجهت پیوند و تکمیل تئاتری نبوده و ریسک بزرگی‌ست که نمودش در حس‌دریافت مخاطبین تاثیر متفاوتی دارد و مساوات آنرا پذیرفته‌است.

"بیگانه در خانه" چندین وجه از بیگانگی را پیش می‌آورد: از لحظه‌ی آغاز، با دکور خانه‌ای که تنها از پنجره‌هایش می‌توان داخل آن را دید و با دیوارهایی مرزبندی شده‌، حضور و نفوذ "بیگانه" یعنی نگاه‌ بیرونی یا تماشاگران را، به آن حریم به معرض می‌گذارد. نگاهی که در عین آنکه ناظرست خود نیز دستخوش تغییر به مدد نما و حرکت دوربین می‌شود و در پلان‌ها گیر می‌افتد. پس از آن، با پخش فیلمی که به نظر می‌رسد همزمان در حال فیلمبرداری‌ست و دوربینی که دارد در هرکجای خانه، تا خصوصی‌ترین قسمت‌ها و زمان‌های کاراکترهای نمایش سرک می‌کشد، دومین عنصر "بیگانه" را مطرح می‌کند؛ رسانه، چشم‌ نامرئی که همواره در حریم‌های خصوصی افراد نفوذ کرده و حتی تاثیرات واضح دارد.
اما شاید بارزتر و تمرکز بیشتر به عنصربیگانه‌ای‌ست که داستان بر محوریت مفهومی آن پیش‌ می‌رود، وضعیت افرادی‌ست که با وجود نزدیک‌ترین پیوندها و بی‌واسطه‌ترین ارتباط‌ ها، موجودات بیگانه‌ای هستند که حتی قادر نیستند از تله‌ی بیگانگی‌ بگریزند و علی‌رغم آنکه هرکدام چنان به جزئیات یکدیگر واردند که در پوشش اکانت‌های مجازی بازهم می‌توانند همدیگر را شناسایی کنند، با اینحال به آن وجه بیگانگی بیشتر وفادار و متمایل‌ند تا حقیقتی که در کنارشان حی و حاضرست.

بیگانگی یک فرآیندست که در طی زمان و پروسه‌های متعدد، خود را آشکار می‌کند. به ویژه افرادی که دریک رابطه هستند، زمان می‌تواند عاملی برای بروز بیگانگی باشد؛ بیگانگی که بیشتر بازتابی از فاصله با خودست نه دیگری؛ هرچند در هیأت دیگری نمود می‌یابد. برای به صحنه آوردن چنین موضوعیتی، مساوات داستانی را شکل می‌دهد که با فرم ویژه‌ای که برای آن در نظرگرفته، یعنی تلفیق تئاتر و سینما، بتواند حداکثر انتقال مفاهیم را داشته باشد. و سرسختانه پیروِ مکمل بودن فرم و محتوا در اثر هنری با جلوه‌های ویژه و نوین به‌ویژه ورود به عرصه‌ی مونتاژ و سینما با تکیه بر تکنیک‌های هیچکاکی‌ست. اگرچه دراین مسیر وزنه‌ی حضور مدیوم سینما در صحنه‌‍‌ی تئاتر آنقدر سنگین‌ترست که عملا تئاتر را از هسته‌ی مرکزی اثر، دور و عقب می‌راند. هرچند با وجود نقاط کور بسیار در دید صحنه با دکوری نامناسب از لحاظ توزیع برابر افق دید جایگاه‌ها‌، برای بخش اعظمی از تماشاگرانی که در سمت راست سالن نشسته‌اند، همان بخش کوچک تئاتری نیز به حداقل رسیده و تمرکز به سمت فیلم و پرده بیشتر معطوف می‌شود.
حضور مدام دوربین در رفت و آمدهای متعدد بین دیوارها، راهروها، نشیمن، آشپزخانه، سرویس بهداشتی و اتاق خواب، و پخش آن بر پرده، از قرار آنکه نگاه بیگانه‌ی ناظر را با خود در تمام موقعیت‌ها همراه دارد، نه تنها فضایی وهم‌انگیز و دلهره‌آور نزدیک به سبک هیچکاک می‌سازد، بلکه می‌خواهد از فضای تخت و ایستای یک اجرای کلاسیک و روال رایجِ تئاتر فراتر رود. اما در این روند بیش از اندازه به سمت فرمِ روایی سینمایی نزدیک می‌شود و بیش از آنکه قائل به تکنیک و تلفیقی موثر و کارآمد باشد، منجر به "خودنمایی و به رخ کشیدن" می‌شود.
چنین ترکیبی از سوی کارگردان، در یک اثر نمایشی و تئاتری نیز بیگانه‌ی دیگری‌ست که خودش را به جهان تماشاگر، تحمیل می‌کند، یعنی فیلم خود بیگانه‌ای در هستیِ تئاتر می‌شود و مخاطبی را که به قصد دیدن اجرایی تمام زنده به سالن قدم گذاشته‌است، با حجم زیادی از فیلم و تصاویر ابزاری مواجه می‌کند، آنچنان که بخش‌های تئاتری، در کمترین تاثیر، کم اثر باقی می‌ماند.

پرده‌ی پخش فیلم نیز، با وسعت و اندازه‌اش، بشدت موجود بیگانه‌ای در صحنه‌ی تئاترست . آنقدر زیرکانه به تمرکز تماشاگر نفوذ می‌کند که برای توقف آن و برگشت به جریان تئاتر، مخاطب ناگزیر به کشمکش و مقاومت بسیاری‌ست که تمام توجه‌اش معطوف فیلم و پرده نباشد بلکه رخدادها را از زوایای محدود دید یعنی پنجره‌ها به دنیای آن زوج، در بازی‌های زنده بر صحنه ببیند. این بیگانه چنان نافذست که در اغلب زمانِ اجرا، قدرت بی چون وچراست و اغلب بیش از صحنه، نگاه تماشاگران را جلب می‌کند.

داستان نمایش نیز، بیگانگی‌ها متعددی دارد. مساوات در جریان بازی و اجرا، کاراکتری را وارد می‌کند که نقش بیگانه/فیلمبردار یا همان فرد حاضر نامرئی را ایفا کند.مصداقی معنایی و عملی از بیگانه‌ای در خانه و در ارتباط بین مرد و زن، که مدام از خود ردپایی بجا می‌گذارد و حضور دائم دارد، اما از دید آنها پنهان است. در بخش پایانی نمایش، هنگامی که بیگانگی آن زوج بطور واضحی برملا می‌شود، جای خود را با مرد تعویض می‌کند. که نمادی باشد بر تاکیدِ غربیگی آنان . این جابجایی کاراکتر ایده‌ی تکمیلی جذابی‌ست بر داستانی که هرچند می‌خواهد رازگونه پیش برود اما از همان ابتدا، لو رفته و دستش رو می‌شود. شاید کارگردان در صدد پنهانکاری نبوده باشد اما در فرم انتخابی‌اش، لزوم حفظ این غافلگیری ضروری به نظر می‌رسد تا همچنان تماشاگر در طول اجرا، در وضعیت تعلیق و هیجانی باقی بماند.

"بیگانه در خانه" اگرچه دارای جذابیت‌هایی منحصر به‌فردست اما چه در فرم که خلاقانه و درنوع خود کم‌نظیر بوده اما فاقد نسبتی متعادل و موزون از تلفیق فیلم و تئاترست، و چه در متن و محتوا که کم‌رمق و تکراری‌ و بیش از اندازه در اجرا خودنما و متظاهرست، از دیگر آثار موفق و پیشروی پیشینِ مساوات عقب می‌ماند. و بیش از آنکه دوستداران تئاتر را راضی و انتظارات‌شان را برآورده کند، برای علاقمندان هنر فیلم و سینما، مقبول و موردپسند واقع می‌شود.

نیلوفرثانی

منابع:
نظریه صحنه مدرن / مجموعه مقالات/ یدالله عباسی/ نشرقطره
جامعه شناسی تئاتر/ ژان دووینیو / جلال ستاری/ نشر مرکز
ژاک لاکان/ شون هومر/ م جعفری و م طاهایی / نشر ققنوس

http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/141878/%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B5%D8%B1%D9%81-%D9%85%D9%88%D9%86%D8%AA%D8%A7%DA%98-%D9%88-%D8%A8%D9%8A%DA%AF%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%8A
خانم ثانی عزیز،مثل همیشه نقداتون عالی و بی نظیره
۰۷ بهمن ۱۳۹۸
خانم ثانی عزیز
فقط همین چند خطی که نوشتید باعث شد بیشتر از گذشته بپذیرم نویسنده ای هستید که دنبال سلبریتی های جعلی ساختن نیستید. مجیز افرادی را که با لابی و پول و ارتباطات پشت پرده سعی در لاپوشانی بی دانشی و بی هنریشان هستند، نمی گویید.

ممنون از پاسخ آگاهانه شما
۲۴ بهمن ۱۳۹۸
سپاس از تو یسنا جان که با تیزهوشی مسیر اطلاع رسانی و آگاهی رو هموار می کنی و نتایج رو با ما به اشتراک می گذاری.. قطعا کمک بزرگی ست به تئاتربین ها...
درود دوست من
۲۵ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید