در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم بی رویا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:32:09
بها: ۱۲,۰۰۰ تا ۲۰,۰۰۰ تومان
رویا و بابک زوجی جوان هستند که قصد مهاجرت از ایران را دارند. دو هفته پیش از مهاجرت، رویا با دختری بی‌نام و نشان مواجه می‌شود. حضور دختر در زندگی آنها به اتفاقاتی عجیب منجر شده، به تدریج هویت رویا، دچار دگرگونی می‌شود.

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری فیلم‌ بی رویا / عکاس: درسا زنده دل

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از فوتوکال فیلم‌ بی رویا / عکاس: درسا زنده دل

... دیدن همه عکس‌ها ››
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چرا «بی رویا» یک شوخی بیمارگونه است؟

«بی رویا» اولین اثر بلند سینمایی آرین وزیردفتری است که در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، در بخش بهترین فیلم اول، نامزد شد ولی موفق به دریافت آن نشد و جایزه به فیلم موقعیت مهدی رسید.
روایت اصلی فیلم در مورد زنی به اسم رویا است که زندگی عادی‌ و معمولی‌اش – در حالی‌که با یک سری مشکلات شخصی که در زندگی همه‌مان وجود دارد دست‌وپنجه نرم می‌کند - با ورود دختری بی‌نام و نشان که بعدها اسم «زیبا» به‌خود می‌گیرد، به هرج‌ومرج تبدیل می‌شود. ممکن است زیبا یک کلاهبردار باشد، اما نکته عجیب این است که او حتا سعی نمی‌کند چیزی را بدزدد. اگرچه زیبا موفق می‌شود رمز و راز زندگی و هویت خود را پنهان نگه دارد، اما پس از مدتی پذیرش او برای رویا دشوار می‌شود. این در حالی است که دختر جوان به‌طور فزاینده‌ای جذب نقش رویا می‌شود. او فقط زندگی رویا را تسخیر می‌کند. رویا پس از دادن سرپناه، پول و اعتماد به او، از این‌که زیبا زندگی‌اش را دزدیده‌است شوکه می‌شود.
سوالی که فیلم می‌پرسد این است: آیا داستان‌هایی وجود دارد که درباره تشخیص هویت خود دچار شک و تردید و سردرگمی شویم و در عین‌حال در زندگی خارج از فیلم صحت داشته باشد؟
داستان «بی رویا» فانتزی است و در دنیای خیال اتفاق می‌افتد نه واقعیت. به‌عبارتی دیگر در زندگی واقعی نمی‌تواند وجود داشته باشد. ... دیدن ادامه ›› علمی-تخیلی نیست چراکه تزهای علمی-تخیلی می‌توانند روزی ممکن شوند. ولی در هر صورت فیلم چه فانتزی باشد چه علمی-تخیلی، طراحی صحنه‌ی فیلم رئالیستی است که باعث می‌شود مخاطب فیلم را در زندگی واقعی خود جست‌وجو کند اما موفق نمی‌شود به‌این دلیل که فیلم به طرز قاطعانه‌ای غیر واقعی است.
اگر موضوع مهمی در «بی رویا» وجود داشته باشد، آن موضوع جابه‌جایی تصادفی است. شخصیت‌ها، ابتدا به اجبار و با مقاومت و سپس از جایی به بعد با تسلیم‌شدن قبول می‌کنند که هویت قبلی خود را فراموش کنند و با شناسنامه‌ی جدیدی به زندگی ادامه دهند. شخصیت‌های اصلی، ابتدا «زیبا» و سپس «رویا» و در نهایت «آرش»، همگی شخصیت‌های پذیرفته شده‌ی خود را به اجبار دور می‌اندازند چراکه خود واقعی همه‌ی شخصیت‌های فیلم – از بچه تا بزرگسال – در زیر لایه‌هایی از فریب آشکار، پنهان شده است. همه‌چیز یک اجراست، همه تظاهر به چیزی می‌کنند که نیستند. همگی خودشان را برای عموم و برای یکدیگر ویرایش و بازنویسی می‌کنند.
چه چیزی بدتر از یک رابطه که قرار است دو نفر عاشق یکدیگر باشند ولی ممکن است با ورود تصادفی یک شخص، تعهد خود را زیر پا بگذارند و به‌راحتی شروع به طرد هم کنند؟
راه‌حل تصورشده در «بی رویا» ظالمانه است. بابک و دیگران تصمیم می‌گیرند نقش بازی کنند. بابک دیگر او (رویا) را به‌عنوان زنی که با او ازدواج کرده نمی‌شناسد. او به‌خاطر محبت‌های اجتماعی، هوش و مهارت زبان دانمارکی، مجذوب زیبا می‌شود. خانواده «زیبا» تصمیم می‌گیرند او را به‌جا نیاورند. مردی‌که همسرش گمشده است تصمیم می‌گیرد «رویا» را جایگزین «هانیه» قرار دهد. ظاهرا پسر کوچکش هم با این سناریو مشکلی ندارد! از آن ظالمانه‌تر این‌که ما به‌عنوان تماشاگر نمی‌دانیم گرفتار دوزخ چه‌کسی شده‌ایم؟ رویا؟ زیبا؟ یا بابک و دیگران؟
رویا با زیر سوال بردن هویت زیبا می‌توانست فیلم را به یک بازی جذاب برای تشخیص تفاوت از طریق سرنخ‌هایی که به‌طرز هوشمندانه‌ای در سرتاسر روایت پراکنده هستند تبدیل کند ولی به مخاطب فرصت زیادی برای حل معما نمی‌دهد.
از لحاظ تکنیکی چیزی‌که خیلی به‌چشم می‌آید بحث تدوین فیلم است. مهدی سعدی، تدوینگر، یک بار نیمه‌ی اول و بار دیگر اختتامیه‌ی فیلم را با یک برش ناگهانی به سیاه پایان می‌دهد که به‌درستی به‌معنای شکاف عمیق‌تری در جهان فیلم است.
من نمی‌گویم که فیلم واقعا افتضاح است یا قابل دفاع نیست (تعدادی از ایده‌ها خوب هستند) ولی می‌گویم «بی رویا» همان چیزی نیست که هست، نمی‌داند چیست و کار نمی‌کند. وقتی می‌بینید تماشاگر در ابتدا جذب فیلم می‌شود و پیگیرانه داستان را دنبال می‌کند می‌فهمید که فیلم خوب کار می‌کند، آن‌ها با کنجکاوی به‌دنبال پاسخی برای سوال «آیا این رویا است که روان‌پریش است یا زیبا؟ یا این‌که بابک چیز بدتری را پنهان می‌کند؟» می‌گردند ولی این شور و شوق جای خود را به گلوی پر می‌دهد: «من این دیوانگی را تایید نمی‌کنم!». بی‌راه هم نمی‌گویند. فضای رئالیستی فیلم به داستان غیرواقعی نمی‌خورد.
فیلم دنیایی احمقانه را به تصویر می‌کشد که در آن کپی جایگزین اصل می‌شود و شخصیت‌ها راه‌شان به خانه‌های خالی از صداقت ختم می‌شود. بااینکه نویسنده تلاش کرده بود فیلم را به مطب روانشناسی تبدیل کند ولی من عنوان روان‌پریش را برای هیچ‌کدام از شخصیت‌ها به‌کار نمی‌برم چراکه آن‌موقع باید به‌دنبال منطق در یک داستان غیرمنطقی بگردیم و به‌همین دلیل با این برچسب‌ها و اصطلاحات روانشناسی چندان موافق نیستم. از آن‌طرف شخصیت‌ها و رفتار آن‌ها نه تنها به زندگی – آن‌گونه که ما می‌شناسیم – بلکه با هر نوع ساختار درستی ارتباطی ندارد. این فیلم یک شوخی بیمارگونه است. با این گزاره موافق‌ترم.

فصلنامه «ماه کامل هنر» / شماره 1 / پاییز 1402
فیلم رو دیدم به شدت لذت بردم و بنظرم سینما ایران داره مسیر‌جدید و جذابی رو شروع میکنه و این یک شروع خوب میتونه باشه
فیلم بی رویا رو یکبار هم از منظر نقد مهاجرت نگاه‌کنید
*اسپویل*
انتهای فیلم شخصی که میتونست یک اختلاس گر باشه و با پول فراوان از کشورش مهاجرت کرده باشه که به یک مامور تامن امنیت پارک رسیده در ازای چیزی که برده
*
خوشحال میشم شما عزیزان هم نظرتون رو با این دیدگاه بهم بگید
من فیلم رو تو جشنواره دیدم و یادمه خیلی خیلی دوستش داشتم...
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی فیلم خوبی بود، آفرین به کارگردان👍🏻 خیلی لذت بردم
امیرمسعود فدائی و سپهر این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید