در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش بروخا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:45:42
امکان خرید پایان یافته
۰۲ تا ۱۱ دی ۱۴۰۰
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت و ۴۵ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰ تومان
همسر برناردا آلبا به تازگی از دنیا رفته است و دختر بزرگش در فکر آماده سازی مراسم ازدواج خود است ولی خواهران او در فکر رهایی از ...

- از ساعت ۱۷:۳۰ به بعد، برای خرید بلیت «همان روز» لطفا به گیشه تالار فخرالدین اسعد گرگانی مراجعه نمایید.


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

مکان

گرگان، تالار فخرالدین اسعد گرگانی
تلفن:  ۰۱۷۳۲۲۲۵۲۴۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
...
سلام و خدا قوت به کارگردان محترم تئاتر بروخا
2 نقطه قوت در این اثر وجود داشت که تقریبا هر دو از دست رفت. اولی قدرت شاعرانگی لورکا که با ترجمه، ناخواسته از بین می رود. و دومی فضای رئالیستی جامعه اسپانیا که در این اجرا تا حدود زیادی حذف شده بود.
درک کامل از این نمایش نامه نیازمند اطلاع از وضعیت اجتماعی اسپانیا در آن دوره است. عشق در این نمایش نامه صرفا امری غریزی و مادی است که به سختی شاید بتوان نامش را عشق گذاشت. دخترکانی که بنا بر سنت منتظر می شوند تا یک مرد شیاد و بی بند و بار از راه برسد و صرفا عطش غریزی دختران را سیراب نماید.
علاوه بر رفتار شیادانه پپه نسبت به خواهران و طمع وی به مال دختر بزرگ در دو قسمت دیگر نمایش نامه اصلی متنی بود که نمایانگر دید جامعه به رابطه می توان بود:
مارتیریو به آدلایدا وقتی راجع به دختر همسایه که نامزدش بهش اجازه آرایش و خروج از خانه را نمیدهد. یا پدری که در کوبا با زنی شوهردار ارتباط ایجاد می کند و حتی با دختر همسرش. یا دیالوگ: واسه اونا خوشگلی بدگلی مهم نیست. چیزی که واسشون مهمه زمینه و یوغ و ورزا.
حتی خواهران هم نسبت به هم صداقت ... دیدن ادامه ›› ندارند و هرکدام در تلاش است تا به هر طریقی پپه را به دست آورد.
اما آدلایدا طبق برداشت شخصی من این چنین شورشی و سرکش نباید می بود. آدلایدا قربانی این سنت است. معصومیت از دست رفته است و به وطنی می ماند که قربانی قوائد جامعه و جنگ های داخلی اسپانیا شده است. او در اوایل داستان با طبیعت هم زیستی خاصی دارد. جوان و کم تجربه و سرخوش است. با مرغ و جوجه ها وقت می گذارند و آمیخته با طبیعت است.به هنگام آمدن پپه حیا دارد و به سوی پنجره نمی دود و دو به شک می شود. (بر خلاف سایر خواهرانش) حتی طبق متن اصلی لباس سبز به تن می کند نه قرمز. اما در نمایش بروخا ما با یک یاغی و شورشی مواجهیم که فریاد می زند و صدایش را کلفت می کند. آدلایدا بر اثر دیدگاهش که رها بودن است و شاید کنجکاوی اش قربانی می شود و بعد از هم خوابگی عصیان و شورش می کند.
ماگداله نا هم تقریبا قوه عاقله خواهران به نظر می رسید و به پدر فقید نزدیک ترین شخصیت را داشت که در نمایش نامه بروخا بنا بر سلیقه به آن پرداخته نشده بود و عملا بود و نبود او توفیقی نداشت.
البته روابط عاطفی غریزی این چنینی به زندگی شخصی کارسیا لورکا نزدیک است...
در پایان ما با خشم زنان مواجهیم. و سنتی که به آتش کشیده می شود. زنان بر علیه ...؟ . شاید به تعبیری با فمنیسم مواجه می شویم. اما خاصیت داستان رئالیستی این است که مناسبات زنان را از منظر اجتماعی نیز به نمایش می گذارد. نسبت برناردا با پون چا( که ارباب و رعیتی است) - نسبت پون چا با خدمتکار زیر دست ( که در همین فضا هم به زیبایی تضاد منافع طبقاتی را نشان می دهد.) و در رابطه با برخورد خدمتکار زیر دست با فقیری که با بچه ای گرسنه به دم خانه ی برناردا می آید.(خدمتکار می گوید: سگ ها هم کسی رو ندارن و از گشنگی قزل قورت نمی کنن)(که در نمایش بروخا خدمتکار زیر دست ستمدیده معرفی می شود)
اما این نمای رئالیستی خود گواه عدم کارایی این نگاه فمینیستی است چرا که در واقع تضاد منافع این زنان در طبقات مختلف جامعه و حتی در بین خواهران یک خانواده ظهور می کند. و این دیدگاه خود باعث آسیب به زنان می شود.
.
بازی خوب بازیگر نقش برناردا و پون چا قابل تقدیر بود. همچنین دکور، نور، چیدمان و موسیقی.
این ها همه امکاناتی است که باید از آنها بهره گرفت، اما گاه موسیقی ، دکور و نور خود باعث می شود تماشاگر دچار احساسات شود و کاستی متن را به فراموشی بسپارد.