در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش اهانت به تماشاگر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:35:22
امکان خرید پایان یافته
۰۲ تا ۱۶ تیر ۱۳۹۴
۱۹:۰۰  |  ۴۵ دقیقه
بها: ۱۲,۰۰۰ تومان

یادداشت کارگردان
اولین روز آذر،اولین روز(( پیاده ها ))بود. روزی که 3 نفره راه را پاپتی آغاز کردیم میدانستیم که باید شروع کرد تنها چیزی که داشتیم ذوق بود، پیاده هایی که در میان راه به دنبال همپا میگشتند دست ما را گرفتند،  دلگرم شدیم و محکم تر ادامه دادیم، شش ماهی است که راه می آییم که به اولین ایستگاه برسیم،  ما پیاده ها چشم انتظار اولین ایستگاه هستیم، ایستگاهی که قرار است چند روز دیگر در آن ذوق خود را با شما تقسیم کنیم، نام اولین ایستگاه ((اهانت به تماشاگر))است، نام ما ((پیاده ها))است.


گزارش تصویری تیوال از نمایش اهانت به تماشاگر / عکاس: گلشن قربانیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان انقلاب، فلسطین جنوبی، خیابان لبافی نژاد، کوچه زحل، بن بست اول، پلاک ۲، طبقه یکم
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۱۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آهااای شما سه تا ... نه آهای شما چهارتا با کارگردانتون ... اصلا نه آهاااای شما حدودا بیست تا با همۀ دست اندرکاران ... خجالت بکشین ...
.
.
.
.
.
.
:)
شوخی بود. اما دلم خنک شد :)))
خلاصه بگم که از پیتر هاندکه نمی شه جز این انتظار داشت. متفاوت خالص. به نظر من عالی بود. خب به هر حال ... دیدن ادامه ›› از بر و بچه هایی که تازه دارن کار می کنن نمی شه انتظار داشت کار کاملی ارائه بشه و من در ذهن خودم برای چنین متنی بازیهای خیلی پخته و جاافتاده رو ترجیح می دم. اما در هر حال بازیگرای خوب این نمایش هم خوب کار کردن.
این سوژه نماهای مسخره :)))
آقا من فکر نمی کردم به خاطر نگاه تماشاگرا این قدر فشار روی بازیگر باشه ... البته خودشون تفاوتی بین تماشا و نگاه رو مطرح کردن که برام جالب بود. نور که دیگه هیچچی. یه نورافکن تو چشم من بود درست که چشمم درد گرفت و مجبور شدم وسط نمایش عینک آفتابی بزنم :))
اما یک چیزی که منو اذیت می کرد این بود که در این نمایش ما تماشاگرا به عنوان یک طرف نمایش مثل همیشه آزاد در فکر و قضاوت بودیم اما خاموش اما بازیگرها باز هم مثل نمایشهای معمولی اسیر متن و کارگردان اما گویا. یعنی نمی شه انتظار داشت اونها چیزی جز اونچه بهشون گفته شده و دیکته شده به زبون بیارن. درحالی که نوع برخوردشون طوریه که انگار این دروغه و اونها آزادانه دارن با ما حرف می زنن. اما نه. این یک بازی بیش نیست. نمی دونم شاید این باعث بشه قدر و منزلت تئاتر در نظر من قدری کاهش پیدا کنه. شاید هم باعث بشه نوعی از تئاتر رو در خیال خودم متصور بشم که بازیگرهاش همه در حد نویسندۀ متن هستن و در نمایش دخل و تصرف می کنن.
در هر حال از ارائۀ این کار واقعا متفاوت و تأثیرگذار متشکرم.
امیر اخوان این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من به نمایش امروز نرسیدم. اگر بخواهید مهمان من باشین:
۱۷۳۵۲۱
ردیف یک صندلی ۹
جناب فرزین شما هر موقع دوست داشتین تشریف بیارین بگین به گیشه موردتون رو من هماهنگ میکنم که بلیت شما محفوظ بمونه....
۰۸ تیر ۱۳۹۴
ممنونم خیلی به من محبت دارین. حتما به تماشای نمایش خواهم اومد ... سپاس
۰۹ تیر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
وقتی بعد نمایش از تماشاخانه دراما امدم بیرون هم احساس میکردم بازیگرم انگار یه اسپات لایت گنده افتاده رو سرم.. و هرجا میرم زیر نظرم ..میخواستم نفس نکشم فکر نکنم نشنوم نمیشد میخواستم نباشم نفهمم انجام ندم باز هم نمیشد
چقدر خوبه که دیگه مجبورم و سعی کنم بهتر ببینم بهتر رفتار کنم بهتر بازی کنم بهتر زندگی کنم

اولن به کارگردان به خاطر جسارت و ریسک بالا برای انتخاب این کار برای اولین تجربه کارگردانیش تبریک میگم
دومن یه ستایش دوست داشتنی به پیرهانتکه جانان
سومن اگه میخوایین یه حس جدید تو وجودتونو کشف کنیین به این تیاتر بیرید
چهارمن من بوروشو کارو مساوی کل ٤٥ دقیقه و کل حرف هانتکه میدونم ممنون از طراحیش
پنجمن این قشنگ ترین اهانطی بود که تاحالا به من شده