۱- پس از اکران فیلمها در صورت حضور مخاطبان علاقهمند، فیلم مورد نقد و بررسی قرار میگیرد
۲- باشگاه فیلم رج همواره از بالاترین کیفیت فیلمها و زیرنویس فارسی وام میبرد
۳- باشگاه فیلم رج پرده عریض ۵ متری هم اندازه برخی سینماها دارد اما نباید پاتوق فیلمها را با سینما اشتباه گرفت (توضیح سینماتک در تیوال)
۴- لطفا حتما ۳۰ دقیقه پیش از اکران در محل حاضر شوید جای پارک بسیار مناسب جنب دیوارهای مصلی و کافه در محل گالری وجود دارد
۵- مسیر دسترسی گالری مترو شهید بهشتی و اتوبان مدرس است
به گزارش بخش تجسمی آکادمی هنر، تقوایی در این نمایشگاه ۲۵ اثر در ابعاد متغیر کوچک تا بزرگ را در معرض نمایش علاقهمندان در گالری رج از تاریخ جمعه ۱۱ اسفندماه خواهد گذاشت. این آثار را میتوان همچون دیگر آثار تقوایی در راستای پاپ آرت و حتی پست پاپ آرت دسته بندی کرد.
تقوایی که کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره دارد از سال ۱۳۹۴ با نمایشگاه «اشتباهات و ترس ریختنها» اولین نمایشگاه انفرادی خود را در گالری خورشید گذاشت و تا به حال در چند نمایشگاه انفرادی و گروهی شرکت داشته است. او علاوه بر مدیوم نقاشی، تصویرسازی را نیز دنبال کرده است که میتوان به همکاری او و انتشارات نیماژ اشاره کرد. تقوایی در کارنامه هنری خود آهنگسازی برای نمایش و فیلمهای کوتاه را نیز داشته است.
او در بخشی از مقدمهای بر نمایشگاه خود آورده است: «سالها از جنگ بزرگِ شمالیها میگذشت. روزی که اجسام غولآسا اولین بار در آسمان دیده شدند، مدتها بود که مردم از یادِ جنگِ موحش دور شده بودند. و بازهم سالها طول کشید که دریابند این سایهی جنگ بزرگ دیگر است. پس بزم و عیش و رقص به پا شد، چه آنکه سایهای وسیع حالا در آسمان بود و صاحب سایه مبهم، پس اضطراب چیره شد، تنش پیروز شد و رقصی بیپایان درگرفت. رفتگان هنوز رنگی بودند که ترس نیامده ی بزرگ هم رنگبهرنگ ظاهر شد. افسارگسیخته. قضاوت حالا روزبهروز محوتر و بیجانتر میشد، جزییترینها به نفع کلیات هم تقلیل و هم اعتلا یافته و در فضایی دورادور پشت ابرهای بسیارِ هر شبِ بارانی مأوایشان بود. به هم سایش، لغزش و غلتش داشتند.»
سالها از جنگ بزرگِ شمالیها میگذشت. روزی که اجسام غولآسا اولین بار در آسمان دیده شدند، مدت ها بود که مردم از یادِ جنگِ موحش دور شده بودند. و بازهم سالها طول کشید که دریابند این سایهی جنگ بزرگ دیگر است.
پس بزم و عیش و رقص به پا شد، چه آنکه سایهای وسیع حالا در آسمان بود و صاحب سایه مبهم، پس اضطراب چیره شد، تنش پیروز شد و رقصی بیپایان درگرفت. رفتگان هنوز رنگی بودند که ترس نیامده ی بزرگ هم رنگبهرنگ ظاهر شد. افسارگسیخته. قضاوت حالا روزبهروز محوتر و بیجانتر میشد، جزییترینها به نفع کلیات هم تقلیل و هم اعتلا یافته و در فضایی دورادور پشت ابرهای بسیارِ هر شبِ بارانی مأوایشان بود. به هم سایش، لغزش و غلتش داشتند.
قضات یکبهیک جان دادند.
تاب این فرار بزرگ را نداشتند.
هرچه رنگها واضح تر و یکدستتر شدند و هرچه دَوَرانِ سایه¬ها شدت گرفت، اصلِ قضاوت بیشتر گیج شد. قضات بزرگ تکتک در سایهی جنگ دیگر و رقص ابدیِ خلایق جان دادند. چه آنکه آسمان نواحی شمالی حالا دیگر مرکز ثقلی نداشت.
هزار جسم غولآسای نامعلوم بودند که هرکدام مرکزِ دَوَرانِ زمانه شده بودند.
مراکزی که به آنی دیگر تهی از مرکزیتشان بودند.
قضاوت سختترین کار زمین بود، قضات همه مردند، همه قاضی شدند، سپس قضاوت بیمایهترین کار زمین شد.
مجتبی تقوایی . اسفند ۹۶