روزهای تعطیل گالری: شنبه ها
میدانیم که انسان موجودی اجتماعی است و آنچه اجتماع مینامیم نه فقط حاصل گرد هم آمدن انسانها که در واقع نتیجهی مجموعهای از قوانین و قراردادهایی بوده که در طول تاریخ بارها تغییر کردهاند. سنت و فرهنگ ناشی از آن نیز که خود حاصل قراردادهای اولیه بوده است، عامل ایجاد قواعد ثانویه گردیده و به مرور شیوههای مختلف نظامهای اجتماعی امروز را سامان داده است. سنت همواره مسایلی را پیش روی بشر قرار داده که اغلب پرسش برانگیز اما بیپاسخ ماندهاند؛ زیرا که سنت اساساً پاسخ نمیدهد، فقط حکم میکند و این حکم اغلب کلی و همگانی است. چنین است که نظامهای برآمده از چنین سنتهایی به یکسانسازی افراد اجتماع انسانی تمایل بسیار دارند. این نظامها، از خانواده تا جامعه، قالبی یکدست را برای همهی افراد تعریف کرده و آن را به مثابه الگوی مثالین ترویج میکنند.
در چنین وضعیتی گویی پیروی از آن الگوی کلی در نفس خود عملی ارزشمند تلقی میشود و در مقابل آن، فردیت افراد نادیده گرفته شده و اساساً چندان ارزش محسوب نمیشود. این در حالی است که میدانیم هر انسانی به متفاوت بودن و خاص بودن متمایل است و هر قدر هم که بخواهد پیرو آن الگوی کلی اجتماع باشد، ناخودآگاه در امتداد فردیت خود، دست کم گاهی از مسیر آن قالب خارج میشود؛ گویی اگر هر دو پای وی را هم در راه نگه داریم، پای دیگری در میآورد از راه میگریزد.
در آثار محمدرضا خلجی آن دیگری همواره گریزان، با همان نشانههای قالب کلی نمایان شده است. بدنهای خلاصه شده در پاها به همراه پای سوم که هم هست و هم نیست، تمایل به عبور از مرزها و حدود قالب را تداعی میکنند. این در حالی است که هیچ تنی انگار از آن چارچوب الگووار رهایی ندارد. زن و مرد، ایستاده و افتاده، راست یا سر و ته، همه و همه گرفتار قالبی صلب و سخت هستند که با استناد به سنت و فرهنگی پر از تبختر، هیچ پاسخی به هیچ پرسشی نمیدهد؛ حکم را صادر کرده و آن را لازم الاجرا می-داند.
زروان روح بخشان
افتتاحیه: جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶ الی ۲۱