روزهای تعطیل گالری: شنبه ها
عصار نگاهش را از فرمالیسم نقاشی مدرن دهه ی پنجاه پاریس به سمت شرق دور چرخاند.
کاری که بسیاری از همدوره هایش هم دنبال کردند. در ایران ، هم زمان با او، سهراب سپهری هم این
نگاه را بر گزید ؛ گیرم سپهری محلی تر ماند ، اما آبشخور هر دو یکی بود: مکالمه ی میان رنگ های
رقیق وغلیظ ، تقلیل یافتن رنگ آمیزی به یکی دو رنگ ، تماشای طبیعت سحر آمیز ، و شگفت زده ی مهارت
ونرمی پر پیچ و تاب قلم موی استادان چینی ماندن. هیچکدامشان امابه تماشا وتحسین طبیعت اکتفا
نکردند : سپهری به سیب ها وچهار گوش ها و دایره ها هم نگاه کرد ، عصار هم صد ها بار صورت
همسرش را با خطوط پیچاپیچ و شتابنده کار کرد، اما بهت تغزلی شده ی هردو همچنان در تداوم
دست افشاندن آن مشتاق دامن از کف داده ی گلستان سعدی بود. درختان انبوه عصاربر پس زمینه های
در پایین کمرنگ شونده ی خوشرنگ و ملایم می نشینند و وقت هایی که بهانه ی درختان راکنار می گذارد ،
فقط چند خط نرم ورهارا - به شیوه ی خوشنویسی سهل نمای چینی - برسطح صفحه می دواند.
عصار موفق میشود بی هیچ ادایی دو جهان شرقی وغربی را در هم بیامیزد و با روانی خارق العاده ای،
نگاه صوفیانه ی مشرقی اش را با ذات خالص وبرهنه شده ی نقاشی تجریدی غربی ادغام کند.
نقاشی های بسیار خوشرنگ وخوش ساخت عصار، در هر قطعی که باشند ، پنجره هایی اند رو به
منظره های مه آلود وهم آلود آرام و مستقر ، اما نه ؛ پنجره هایی اند به سو وبه درون روحی پالایش یافته که
میتواند بر فراز و ماورای خشم و حرص و اضطراب دورانی چقر و پیچیده بلغزد و جاری شود و پرواز کند.
همین قدر است واما بسیار بیش از این قدر است. بسیار بیشتر.
آیدین آغداشلو
منبع: سایت گالریاینفو