روزهای تعطیل گالری: شنبه ها
افتتاحیه: ۳۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۳۰ الی ۲۰:۳۰
نمایشگاه نقاشی یحیی رویدل با عنوان«خارج از مرز» در گالری دیلمان جمعه ۳۰ آذر گشایش مییابد. آثار یحیی رویدل با رویکردی سمبولیستی و فیگوراتیو هستند و پیشتر در آخرین نمایشگاه انفرادی این هنرمند که سال ۹۵ با نام "گراند" در گالری ثالث برگزار شد، شاهد حضور عناصری چون کرگدن هایی عظیم الجثه در کنار هواپیماهایی اسقاطی بودیم.
این بار اما هنرمند در آثارش استفاده از رنگ را به حداقل رسانده و فیگورهایی از زن را بعضا وارد تابلوها کرده، اما هواپیما و پرواز همچنان سوژهی اصلی این آثار است، هواپیماهایی به گل نشسته و زمین گیر.
رویدل در کارنمای پیش رو در گالری دیلمان مجموعا ۲۸ اثر نقاشی و طراحی خود را در ابعاد مختلف با تکنیک رنگ روغن و با استفاده از تنالیتهی رنگهای خاکستری ارائه کرده و شاهد حضور کرگدنهایی مریض و معیوب که نماد رخوت و سنگینی هستند در برخی از آثار هستیم.
او خود را شبیه به کرگدنهایی می داند که نقاشی میکند، با همان سرسختی که گویی از انجام هر کار برمیآیند، آنها قوی هستند و میتوانند تخریب زیادی به وجود بیاورند اما در عین حال ساکت و آرامند. این کرگدنها در هر دو مجموعه حضور دارند و در مجموعه جدید نیز جسته و گریخته ظاهر شدهاند.»
نقطه مشترک بین آثار رویدل هواپیماست و آن را به مثابه زندگی، رفتن و پرواز توصیف میکند، او هواپیماها را عاشقانه دوست میدارد و میگوید اولین جرقه مجموعه «گراند» زمانی اتفاق افتاد که لاشه هواپیمایی قدیمی را جلوی چشمان من با سنگ تکه تکه کردند و آلومینیوم بدنه آن را به سرقت بردند. این منظره برای من خوابی را به همراه داشت که در آن تابلو من کرگدنی هستم که روی هواپیما ایستاده است.»
یحیی رویدل، متولد ۱۳۶۷ است که تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی گرافیک و کارشناسی ارشد نقاشی به پایان رسانده. از جمله موفقیتهای این هنرمند کسب رتبه اول نقاشی در بخش استانی طی سه سال پیاپی و تقدیر در دو دوره جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان میباشد. وی تا کنون در بیش از شش نمایشگاه گروهی از جمله آرت اکسپو تهران و نمایشگاه صد اثر صد هنرمند و... حضور داشته و پیش از این، سه نمایشگاه انفرادی با نام های «تاریخ مصرف»، «همین حوالی» و «گراند» برگزار کرده است.
در بیانیه ی این نمایشگاه به قلم هنرمند آمده است:
در ادامه این زمینگیر بودن به ظاهر همیشگی، سراسر جغرافیای هستیام مزین به لاشه زاریست پولادین و مدفون به زیر غبار و خاکستر.
رویای عبور از حقیقت این افق مرگ افکن و رهایی از همنشینی این ارواح عزادار مرا وامیدارد تا این میهمانی شبانه مرگ را پایان بخشم و هجوم سنگین طوفان این تباهی را پس زنم و در هم تنیدگی نا خوشایند را به سمت رهایی طی کنم.
کاوش کنم حس کامل را خارج از مرز، خارج از هرگونه تاج گذاری و یا انتخاب جمعی تا به دست آورم خویشتن باکرهام را در افق مطلق.