«تنهایی» چیست؟ «تنها» کیست؟
به استناد فرهنگهای فارسی دهخدا و عمید و معین،
«تنهایی»: یگانه بودن، خلوت و بی یار و همدم بودن معرفی شده که هریک از این مفاهیم وجهی از بار معنایی این لغت را بازگو میکند. از وجوه مثبت با آیند خوش تا وجوه منفی و بدآیند.
پس تنهایی هم میتواند زمینهساز وضعیتهایی ناخوب باشد و هم مقدمه نیل به کمالات روحی و معنوی. هم میتواند بکاهد و هم بیافزاید. کسانی هستند که آگاهانه و هدفدار سراغ «تنهایی» میروند، چون از تنها بودن لذت
میبرند، مثل بیشتر عرفا و صوفیان، برخی دانشمندان و هنرمندان و عالمان و شاعران. تنهایی این گروه را میتوان «تنهایی مثبت یا سازنده» تلقی کرد. دلیل بسیاری از انسانها برای پیوستن به جمع، هراس از «خود» است. خودی که در تنهایی بیشترین نمود را در نفس انسانی دارد. وقتی تنها میشویم، در واقع نزد خویشتن خویش حضور پیدا میکنیم و چون تصویری امیدوارکننده و نشاطآوراز خود نداریم و با خود بیگانهایم، قادر به تحمل و گفتگو با «خود» نیستیم و راهی برای فرار از این وضعیت میجوییم و دیگری را به مدد می گیریم. توجه انسان به ماهیت یگانه خود و تنهایی ذاتی و خدادادی و پرداختن به اعماق«درون»، به مرور و آرام آرام موجب آشتی او با خود میشود و همین امر همنشینی او با خویش را دلنشین میکند و به واقع آدمی را به «بیرون» کم نیاز یا بی نیاز میکند.
هدف این نمایشگاه بررسی آثار مثبت یا منفی تنهایی در زندگی افراد متعارف جوامع نیست بلکه کنکاشی در معانی پنهان آشکار این وضعیت پارادوکسیکال بشری است. پیشنهادات ارایه شدهی عکاسان این مجموعه نیز متنوع و متفاوت و از طیفها و نظرگاههای مختلف و گاه متناقض برخواسته است. اما نقطه اتصال همهی آثار کنجکاویهایی بصری است که از جستجو و تامل در واژه «تنهایی» سرچشمه میگیرد.
کورش ادیم، مهر 1395