روزهای تعطیل گالری: شنبهها
اگر به صورت سنتی تصویرکردن بدن ابزاری برای جستجو و بیان تمثیلی زیبایی و تمایلات بوده، در دهه های اخیر این دریافت دستخوش تغییر شده و تمرکز بر عیوب و نقص ها بخشی جدی از هنر معاصر جهانی است و بسیاری از هنرمندان از تعقیب سراب کمال گرایی، در نشان دادن بدن انسان خودداری می کنند.این نمایشگاه در نظر دارد که عیوب و "نا-کمال گرایی" و واقعیت مشهود در آثار سه هنرمندی که فیگور انسان در آثار آنان نقش به سزایی دارد را به نمایش بگذارد.در آثار این سه تن، بدن انسان با قصد مشخص ارایه خوانش و تعبیر شخصی شکل می گیرد. در این آثار بسیار احساسی، نقص و عیب در مرکز توجه قرار می گیرد: کاستی ها امتیاز محسوب میشوند، عیوب ستوده می شوند، ناکافی کافی و زشت زیبا میشود.
شقایق احمدیان، احساسات بیننده را با آثار خود به بازی می گیرد، صحنه هایی که به تصویر می کشد صحنه ها و اعمالی معمولی است: یک جشن تولد، عکس یادگاری با دوستی و یا خواهری و یا عکس حیوان خانگی. خاطرات ما از تجربیاتی مشابه میتوانند آمیخته به شادی یا ناراحتی و مثبت یا منفی باشند، و این شباهت است که آثار او را آشنا و دست یافتنی می کند. با خطوط و مواد ساده و با برخوردی آزاد و بازیگوشانه و در عین حال هوشمندانه، هنرمند ابهام را پیشنهاد می کند: چه خواهد شد، چرا، نتیجه چه خواهد بود. او بیننده را در تردید نگه می دارد و بیننده با امید به آخری خوش و درعین حال در انتظار اتفاقی بد به نظاره می نشیند.این تصاویر پایانی باز دارند، هیچ قطعیتی وجود ندارد و هیچ درس و پندی در میان نیست، تنها یک دم یک آه، یک کمی خوشحالی یا نه.
فرزاد شکاری در مجموعه هابیل و قابیل،ابهام و سوال را پیشنهاد می دهد. اولین سوالی که به ذهن می آید این است که کدام تصویر هابیل است و کدام قابیل. پایان این داستان اسطوره ای کاملآ مشخص است، ولی قبل از آن چه اتفاقی افتاد؟ چه گذشت؟ کدام یک کدام عمل را اول انجام داد؟ با برخوردی ساده ولی کاملا" کنترل شده، هنرمند روایتی از برادری، مردانگی، خیانت، گناه و پشیمانی را به تصویر می کشد. در این نقاشی های سیال تمرکز بر احساس است و بیننده میتواند با دنبال کردن نقاط به کنکاش در سرنوشت پسرانی که مرد میشوند بپردازد. در اقتباس از این داستان بسیار معروف، هنرمند از تصویر کردن بدنهای قهرمان گونه و یا حتی فیگورهای به زمین افتاده و شکست خورده خودداری میکند و به جای آن تنها قصه غمگین انسانهایی که قادر به گردهم آمدن و پرداختن به نقاط مشترک به جای ترسها و عقده های ذهنی خود، نیستند را به تصویر می کشد.
پریسا تقی پور، پیکره های زنان اسطوره ای تاریخ جهان و ایران را به نمایش می گذارد. حوا و آناهتیا و تهمینه قالبی می یابند تا داستان آنها به قرن بیست و یکم منتقل شود. حوا که مادر همگان است، آناهیتا که الهه آب و باروری و شفا است ، تهمینه که پیکر فرزند مقتول اش را به آغوش کشیده بود. بدن ناقص شده زن که پوشانیده میشود که "نامحرمان" نبینند، با غده ها و لنف ها، ردی از روح درهم شکسته زنانی دارند که در طی قرون در زیر سایه جامعه مردسالار در سکوت بار سنگینی را بر دوش کشیده اند. در ساختار جامعه ی مردسالار که تاکید بر عفت زنان دارد و نه مردان، این بدنهای زخمی، بیانگر و پرمعنا، جایگزین شایسته قهرمانان و الهه های اسطوره ای در جهان کنونی ما هستند.
افتتاحیه: جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷ ساعت ۱۶ الی ۲۰