بدن های ریخته/ شورهای آگاهمند
عرفان شهیاد ، در گالری ویستا هفتهی گذشته، آثاری از خود را به نمایش گذاشت که علاوه بر وجه زیباشناسی، وجهی فلسفی نیز از آنها قابل ادارک ست.
تمرکز بر بدن/پیکرهایی که درهم ریخته، دفرمه شده و جهانی را به نمایش میگذارد که از تکثر تنها، در همآمیخته و ممزوج شده و حتی درآستانهی فروپاشیست ..
رگ و پی ، استخوانها و اسکلت، در شمایلی محو اما عریان، بی پوستی که هستی غایب آنان را از نظرها دور نگه دارد، بی تاکید جنسیتی، به ترکیبی رسیدهاست که بیدرنگ نقطهثقل نگاه ببینده را به عمقی میبرد که ذهن از استتار همیشگی آن توسط لایهای بیرونی، گرچه آگاه اما مسدودست و جهتی را دنبال میکند تا به هستندهای از خویش برسد که پیش از آن ارتباط بیواسطهای با آن نداشته یا اندک
... دیدن ادامه ››
داشته است.
دفرمیتیهای سوژههای شهیاد، نه مانند سوژههای بیکن گوشت ریخته ، بلکه از نوعی اسپینوزاییست، که نیروهای درونی و جسمی او را فاش می کند. معلق در فضا یا در تکثیر تعددیست که حکایت از ربطِ روشنی از پیکر/تن با سیالیت ذهن یا نفْس در فلسفهی اسپینوزایی نشان میدهد که هیچ انفکاکی میانشان وجود ندارد. همان نظریهی بدن و ذهن اسپینوزا که برتری ذهن بر بدن وجود ندارد وهیچکدام بر دیگری مسلط نیست بلکه کنشها معطوف به هردو بخش ذهن و بدن و در تعامل با یکدیگرست .. ونیروها از هردو منشاء میگیرد
در جهان سوژههای شهیاد، هر بدن/پیکر کنشهایی ازخویش را بروز میدهد که جنون وار، شوری را بازنمایی می کند که همراستا با ذهن است. و همواره مورد غفلت حس و ادراک قرار می گیرد. شورِ بدن/پیکر در سطحی از آگاهی رخ می دهد که خود تولیدگر قدرتهای کنشزا وتوانمندیهاییست که ضرورتا به توانایی و کنش ذهن می انجامد.
آنچه در آثار شهیاد بر بوم می توان دید و درک کرد، وجهی از شورمندی و رهایی بدن/پیکرهاییست که منبعِ عظیمی از سیلانهای ادارک، با آمیختگی به رنگ و طرح و قدرتِ انتزاعیِ درخشانیست که لذتی توام با فهمی شگفت می آفریند.
درعین حال در اغلب آنان تاثیرات شور و نیروهای هرکدام بر بدنهای دیگر قابل مشاهدهاست. تجربهای عمیق از تاثیر وتاثر پیکرها و سوژهها از یکدیگر..
این بینشِ هنرمندیست در خلق اثری که فرمی و معنایی، زیبایی و آگاهیِ سوژه را استعلایی در وجه تجریدی آن منتقل می کند.. .
نیلوفرثانی
مهر98