چند روز پیش این نمایش رو دیدم ،فضای خیالی کاراکتر اصلی خیلی دقیق بازآفرینی شده بود و در کنارش فضای انتقادی به جامعه ، جالب طراحی شده بود . حرف اصلی این نمایش به نظرم سرگشتگی انسان معاصر در جامعه مدرن بود . پرده اول این نمایش ،تقارن جالبی با پرده پایانی نمایش داشت که کاراکتر ذهنی در خیال کاراکتر اصلی دوباره میمیرد و در تابوت قرار می گیرد . به نوعی پایان نمایش انگار کاراکتر ها به نقطه صفر رسیدند و لوپ تکرار نمایشنامه تکمیل شد . بازی سه کاراکتر این نمایش خیلی خوب بود مخصوصا بیتا طایی عزیز
من زیاد فنی بلد نیستم به تاتر نگاه کنم ولی از نظر من یه اجرا با یه ایده متفاوت و خوب بود که من فکر میکنم اونقدر که باید به حقش نرسید البته که ایرادهای زیاد سخت افزاری زیاد به چشمم میومد ولی هنرمندای روی صحنه با بازی خوبشون اجرا رو جذاب کرده بودن، بازی درخشان آقای میرزائیان و خصوصا خانم طایی قشنگ به چشم میومد
حقیقتش امشب با یه حال خراب ناشی از خشمِ هموطن بودن با یه مشت انساننمای نفرتانگیز که برای دخترای مردم توی مترو و اطرافش تونل وحشت درست کردن و یه کم ناراحتی از حذف تیم ملی نوجوانان و با یه توقع نسبتاً پائین به تماشای این نمایش نشستم؛ اما از بازیهای خیلی خوب بازیگران این نمایش شگفتزده شدم😊😊
متن اما خیلی برام دلچسب و دلنشین نبود و به خاطر گنگ بودن و باگهاش انتهای نمایش هم کمی برام خستهکننده شد. من دیگه انقدر سورئال رو نمیتونم هضم کنم😊😊
نور و صدا و ویدئوپرژکتور جا برای بهتر و هماهنگتر شدن دارند. طراحی صحنه و آکسسوار رو دوست داشتم. همینطور طراحی لباس دو تا از کاراکترها رو. یه جاهایی به نظرم میشد میزانسنها و کارگردانی با کمی دقت بیشتر صورت میگرفت.
در مجموع از دیدن این کار خوشحالم و به گروه محترم اجرایی خستهنباشید و خداقوت عرض میکنم و براشون آرزوی موفقیت و درخشش روزافزون دارم🌹🌹🙏🏻🙏🏻