نمایش›قلاده های سرخ

عرض ادب
نمایش با ۴۰ دقیقه تاخیر آغاز شد.(اجرای ۲۰ مردادماه)
این فاجعه ست که برای مخاطب ارزش قائل نیستید. من، مخاطب اجرای نیم ساعته یا یک ساعته نیستم که حالا یه تاخیر کوچیک (اونم نه در حد ۴۰ دقیقه) داشته باشید قابل اغماض باشه، نمایش دو ساعت و نیمه، شوخی نیست واقعا!!!
این نمایش مختص خانم هاست و خانم ها قاعدتا یه برنامه ریزی ای دارن! من اون روز اوایل قسمت محاکمه ی قاضی بلند شدم و سالن رو ترک کردم که به اجرای ساعت ۱۹(کرگدن خوانی) که در پارک هنرمندان داشتم برسم اما نرسیدم و سوال اینجاست که این اتفاق اگر حق‌الناس نیست، پس چیه؟؟؟؟ قطعا اگر قرار بوده کار شما اجری معنوی داشته باشه با حق الناس سوزوندینش.
فاجعه بارتر این که بعد از ورود دادن به سالن یه ربع مداحی پخش می‌کنید!؟ چه خبره؟!!!؟!؟!!!!
تا جایی که من به دو نفر از خانم ها که فکر می‌کنم یکی‌شون کارگردان بود تذکر دادم که نمایش ... دیدن ادامه ›› رو شروع کنن!

از نظر من شروع نمایش بد بود، کاش این طور شروع نمی‌کردید، اما شکستن دیوار چهارم در اپیزود اول عالی بود، عاااالی🤌🏻👌🏻
تقریبا بیان همه‌ی بازیگران خوب بود و این نکته مهمیه که نشان از حساسیت و ظرافت کارگردان دارد. این که در نمایش پربازیگری مثل قلاده های سرخ، تا این میزان هماهنگی در اجرا وجود داشته باشه و نقصی به چشم من مخاطب نیاد، نشون دهنده تمرینات گسترده گروهه…
فراز صدای بازیگر نقش شیطان خیلی خوب بود.
کاش برای صحنه آتش زدن خانه ی حضرت زهرا(س) از ویدیو آرت استفاده می‌شد(بهترین ویدیو آرتی که دیدم برای نمایش دایره بود و تمام مدت می‌گفتم اصلا کاش این گروه همون رو استفاده کرده بودن! چون خیلی جاش خالی بود)
از بازی درخشان نقش قاضی نمیشه گذشت و نادیده‌اش گرفت.
لباس ها عمدتا خاکستری بودن، چرا؟! به نظرم یه نقش هایی اصلا نباید این طور می‌بود!

در قسمت هایی که نریتور از زبان خاندان پیامبر(ص) صحبت می‌کرد صدای مداحی به قدری زیاااااد بود که صدای نریتور اصلا به گوش نمی‌رسید. تقریبا از هر دوازده کلمه شاید یک کلمه با زحمت شنیده می‌شد!!

تهویه سالن بسیااااااار نامناسب بود ‌و تقریبا از شدت گرما کربلا داشت تو پردیس تئاتر تهران اتفاق میفتاد!

آخ آخ آخ….امان از بلیط های صلواتی که بسیج و مسجد و این جور جاها داده بودن که خدا لعنتشون کنه! یه مشت آدم بدوی ریخته بودن تو سالن…گوشی زنگ می زد، بچه جیغ می‌کشید مامانشو می‌خواست، تماشاگرا حرف می زدن انگار دورهمیه! و نگم از پنج تا دختر بچه ای که پشت سر من تخمه می‌شکستن😐😐😐😐 بله واقعا داشتن تخمه می‌شکستن و با هم حرف می‌زدن! دو بار بهشون تذکر دادم و نهایتا جام رو عوض کردم. بعد از اون دیدم مسئول اجرایی سالن(اون خانمی که یه کم درشت بودن و بلیط هارو تو گیشه می‌دادن) چند بار بهشون تذکر دادن و دفعه ی آخر دیگه در حد اعتراض بود تا اون افراد تخمه شکستن رو بی‌خیال شدن🤦🏻‍♀️
واقعا بازیگران توانمندی دارید خانم حیدری که لحظه‌ای تمرکزشونو از دست ندادن و ریتم نمایش نیفتاد.

در کل از ۱۰۰ به اجرا ۸۵ میدم
به کارگردانی ۹۰
به مسئول اجرایی ۴۰
به نظم که حلقه ی مفقوده ی سالن بود ۲ هم فکر می‌کنم اضافیه!
خواهشا نمایشی به این قدری رو حیف نکنید، و نگذارید هر کسی وارد سالن نمایش بشه. من اگر بودم می‌ذاشتم نمایشم با ۲۰ تا تماشاگر تو اون سالن بزرگ اجرا بره ولی یه اجرای تمیز و شسته رفته باشه، من مخاطب جدی تئاترم و خیلی تمرکز کردم تا همه نکات رو ببینم که قطعا خیلی از بخش هارو هم از دست دادم اما همه مخاطب ها این طور نیستن. به قول یکی از اساتیدم: “به همون میزان که تمرکز بازیگر مهمه، تمرکز تماشاچی ها هم مهمه”
حداقل به تماشاگران این‌چنینی تون تذکر بدید همون طور که رفتن به مسجد آدابی داره، رفتن به سالن نمایش هم آدابی داره

با احترام/