در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم طلا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:37:01
بها: ۵,۱۰۰ تا ۷,۰۰۰ تومان
چند جوان قصد راه‌اندازی رستورانی را دارند در این میان پدر یکی از آن‌ها فوت کرده و مبلغ قابل توجهی پول نیز مفقود می‌شود.

فیلم جدید سازندهٔ «نفس عمیق» و «دربند»
از کاندیداهای بهترین فیلمنامه در جشنواره فجر

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری فیلم طلا / عکاس: آرمین احمری

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› گام هفتم همچنان با بچه های دهه شصت

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به لطف بسته بودن سینما این فیلم رو در فیلیمو دیدم ،
نهایت تلاش یک فیلم برای اینکه مثلا خوش ریتم و خوش ساخت باشه و با این همه بسیار سطحی و دم دستی ! و همه چی بدون عمق، تصمیماتی که قرار کل داستان رو شکل بده بسیار ساده بدون دلیل شکل میگیره ! چند تا جوون که هیچی از کاری که میخوان بکنن نمیدونن و مثل دهه 40 راه میفتن تو خیابون دنبال مغازه خالی گشتن !!! من که تا آخر ندیدم اما به نظرم تنها نکته مثبت فیلم شباهت هومن سیدی به برادرش در فیلم بود.
خیلی طول کشید تا فیلم به ریتم بیفته و کشش پیدا کنه (1/3پایانی).
اما در کل به نظرم ارزش دیدن دارد.

3 از 5
لحن یک فیلم عنصر تعیین کننده ای است که در طلا ساده انگارانه گرفته شده است. در قصه ای که قرار است منجر به تراژدی مرگ دو نفر شود و کنشها عمدتا ریسک بالایی دارند چرا التهاب فضا آن قدر که باید جدی نیست؟ کاراکترها گویی متوجه تصمیم هایشان نیستند سرمایه گذاری در کاری که تجربه اش را ندارید امر کمی نیست که به سادگی با چند جمله دور یک میز به یکباره قطعی شود. تصمیم برداشتن پول از صندوق کارفرما بر فرض اینکه قرار است به زودی برگردد چرا انقدر ساده توسط لیلا مطرح میشود و بقیه گروه هم ساده می پذیرند. مکث و نگرانی در تصمیمات این آدمها در فیلم چندان نمودی ندارد و هومن سیدی چرا نقش تعیین کننده منصور را اینگونه بازی میکند گویی او هنوز دربند تیپ شناخته شده اش است و متوجه جدیت نقش نیست. فارغ از لحن روایت، مهندسی جزئیات در فیلمنامه، باگهایی جدی ای دارد. جزئیاتی که فیلمساز برای سببیت بخشیدن به روایت در فیلم قرار میدهد جاهایی قانع کننده نیست (مثل عدم پذیرش طلا از طرف مادر یا منصرف شدن از پس دادن مغازه به خاطر ترس عصبانیت صاحب مغازه.) یا جزئیات در یک نقطه از فیلم کارایی دارند و در نقطه ای دیگر از فیلم حفره ایجاد میکنند (به طور مثال پدربزرگی که مشاهیر درستی ندارد برای گرفتن بدون دردسر امضا برای ضمانت علیت می یاید اما در جلوتر این پدربزرگ با چنین وضعیتی سببیتی غیرمنطقی دارد چرا باید به شک او نسبت به قتل استناد کرد و اصلا چرا باید پسرش مقدار دلارهای مخفی کرده اش را به او بگوید و اصلا چرا او مقدار دقیق مبلغ یادش باشد) حذف صحنه مرگ دلیلی ندارد و مشخص نمیشود که پدر بر اثر سکته مرده یا ضربه. رابطه ی احساسی منصور و دریا جا نمیافتد شروعش مشخص نیست و مکثی جدی هم روی آن نمیشود چرا که این رابطه به خصوص از طرف دریا هزینه بر است.
در مجوع طلا عیار فیلمهای مهم شهبازی را ندارد اصولا عیار سینمای شهبازی در فضاسازیست تا قصه پردازی در اینجا فضاسازی تراز لازم را ندارد تا ایرادات فیلمنامه هم کمتر به چشم بیاید. طلا اما جزو خوش ریتم های جشنواره است.

چقدر نکات رو خوب بیان کردید
۱۶ بهمن ۱۳۹۷
من این فیلم را ندیدم، ولی با عیاری که در جمع بندی تان استفاده کردید، یاد فیلم عیار ۱۴ افتادم. یکی از بهترین فیلم هایی که دیدم و هنوز که هنوزه داستانش برای من جذابیت دارد.
۱۷ بهمن ۱۳۹۷
کاملا موافقم
۲۱ بهمن ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید