در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هم‌طناب
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:38:17
امکان خرید پایان یافته
۰۷ آذر تا ۲۵ دی ۱۳۹۲
۲۰:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان

خلاصه نمایش: این نمایش شش بازیگر مرد و یک بازیگر زن دارد و روایتی مستند از سقوط کوهنوردان ایرانی است که سال ۲۰۱۱ در قله ماناسلو رخ داد.
قله ماناسلو در سلسله جبال هیمالیا با ارتفاع ۸ هزار و ۱۶۳ م‌تر، هشتمین قله مرتفع جهان است. عیسی می‌رشکاری در روز ۲۹ آوریل سال ۲۰۱۱ در راه صعود به این قله جان خود را از دست داد و در روز ۱۱ می‌سال ۲۰۱۲ نیز جعفر ناصری دیگر کوهنورد ایرانی بود که در قله ماناسلو جان سپرد.

گروه تیاتر مهر که هم زمان دو نمایش ”سالگشتگی” و ” هم طناب” را به روی صحنه دارد تخفیف ویژه ای را  برای تماشاگرانی که هر دو نمایش را در یک شب ببینند در نظر گرفته است.تخفیف به این صورت می باشد که تماشاگران می توانند بلیت هر نمایش که به تنهایی 200.000 ریال است را مشترک برای یک شب با مبلغ 300.000 ریال خریداری نمایند.

خرید بسته مشترک با نمایش سالگشتگی با 25% تخفیف: www.tiwall.com/store/ham-sal

مشاهده نقشه گوگل از محل اجرا (تالار شمس) اینجا را کلیک نمایید.


گزارش تصویری تیوال از نمایش هم‌طناب / عکاس: آرزو بختیاری

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

اقدسیه (موحد دانش)، بعد از چهارراه آجودانیه، دومین کوچه سمت چپ، کوچه نیلوفر، پلاک ۳، سالن همایش دیپلماتیک اکو

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشتی بر همطناب به مناسبت نمایش "هم هوایی" اثر جدید بانو مهین صدری و پیداشدنِ حس و حال تکمیل یادداشتم بعد از سه ماه


---------------------- بازی با فرم در ارتفاع هشت هزارمتری ------------------


به گرداب خیره مشو
مبادا که گرداب در تو خیره شود
نیچه


صحنه ی آغازین: افرادی(ماقبلِ درام و تبدیل به شخصیتِ نمایشی) پابرهنه، با جامه هایِ خاص کوهنوردی ... دیدن ادامه ›› وارد صحنه می شوند.
دکورِ آغازین: سکوچه ایی در میانِ صحنه که ملزوماتِ کوهنوردی همچون پای افزارهایِ حرفه ای، طناب (که در ادامه نقشی تمثیلی خواهد داشت) و ... بر آن قرار دارند.
افراد با معرفیِ خود و پوشیدنِ پای افزار تبدیل به شخصیتهای نمایشِ "هم طناب" می شوند. درام از نقطه ی صفرِ زمین و با بالا رفتن نقش آفرینان از پله ها (افزایش تدریجی ارتفاعِ شخصیتها) به راه می افتد.

به طور کلی نحوه برخورد مولف تئاترِ مستند(نویسنده/کارگردان) با مواد خام را می توان به دو شق تقسیم کرد: 1) پرداختِ دراماتیکِ مواد خام 2) استفاده ی حدالامکان مستقیم از موادِ خام

از تئاترِ نوع اول می توان به نمایشِ "احساس آبی مرگ" اشاره کرد(جدا از لحظاتی که به نوع دوم نزدیک می شود). در این نمایشِ خاص موادِ خام که مشتمل بر مصاحبه ی مستقیم با سوژه ها و محتویاتِ پرونده های قضاییِ مرتبط بوده، در روندی خلاقانه و با روشهای موسوم به تئاترِ ارسطویی (تلاش در درگیرکردنِ تماشاگر و شخصیت پردازیِ دراماتیک) پرداخت می شوند. ولی درشقِ دوم (که همطناب نمونه مثالی اش است) سعیِ خالقِ اثر همه در استفاده ی مستقیمِ این عناصر و کم کردن شاخ و برگهای دراماتیک است.

اولی مبتنی بر گسترش و پردازش است و دومی مبتنی بر زدایش و پالایش. در اولی تجربه ی بازسازی شده را می بینید ولی در دومی در کنار عرضه ی تا حد ممکن مستقیم موادِ خام درام، شما و زاویه ی نگاهتان هم جزیی از ماجرایید و معنا دهنده به کل ماجرا.
تماشاگرِ متداولِ نوعِ اول (در افراطی ترین حالت) منفعل است و در دومی فعال. اولی –در اغلب اوقات- در تماشاگر حسی از کارتاسیس (تطهیر، پالایش، برانگیختگی حواس و عواطف) ایجاد می کند ولی دومی بسته به سطحِ برقراری ارتباطِ بین مخاطب و کار،می تواند در تماشاگر طیفی از برانگیختگی حسی و عاطفی تا اندیشیدن و امتداد معنا در ذهن را دربر داشته باشد.

در همطناب، مهین صدری تک گویی هایِ مجزای شخصیت ها را کنار هم می گذارد. تک گوییهای که از گزارش افراد مختلف و زوایه دیدهای متفاوت استخراج شده. نحوه ی ادایِ این مونولوگها هم همانند منبع اولیه اش تعمدا گزارش گونه و فاصله گذارانه ست و انتقال حسِ شخصیت ها و موقعیت هایشان نه لزوما از طریق حس و حال لحظه ایِ کاراکترها (بیان و اکت) که بیشتر از طریق برش خوردن، درهم آمیزی و قرارگیری موزاییک وارشان به تماشاگر منتقل می شود و به عقیده ی من سرکار خانم صدری در این زمینه بسیار متاثر از نظریات تدوین سینمایی بوده اند.

برای روشن شدن هرچه بیشتر این ترفند ذکرِ مثالی از پودوفکین (کارگردان شهیرِ سینمای شوروی و از بزرگترین نظریه پردازان عرصه ی تدوین) در مورد توانایی انتقال و تغییر حس صحنه از طرق مکانیزمِ برش، روشنگر خواهد بود. فرض کنید ما دو نما از چهره ی یک مرد در حالِ نگریستن از پنجره ی خانه به بیرون داریم که در نمای متاخرتر لبخندی به لبِ مرد آمده. حال اگر یکبار بین دو نمای مذکور تصویر کودکِ همسایه را در حال بازی قرار دهیم و بار دیگر تصویر خانم همسایه در حال تعویض لباس در اتاق خوابش، قطعا در نگرشِ تماشاگر به کاراکتر مرد تفاوت عمده ای حاصل می شود.

نتیجه ی به کاربردن این نظریه در تئاتر می تواند این باشد که به جای برانگیختن مستقیم حس همذات پنداری، از ترکیب و سنتز دو صحنه با حسها و شرایط متفاوت به یک معنای سومی دست یابید که از طُرُق دیگر متصور نبود. در هم طناب هم از این دست تداعیِ معانی از طریق همنشینی کم نیست. مثل زمانی که افراد صحبت از خاموش بودن تلفن سرپرست می کنند و تماشاگر با دیدنِ خاموشی بازیگر نقش سرپرست در ذهن خود این دو را سنتز می کند و یا اظهارات ضد و نقیض شخصیتها یکی پس از دیگری.

یک مثال دیگر از کاربرد تکنیک های سینمایی(بخصوص مربوط به تدوین) در همطناب، به لحظه فتح قله توسط تنها همنوردِ خانم برمی گردد. در حالی که این خانم (البته به روال مرسوم و کلیشه ای!) از همه دوستان و آشنایان به خاطر کمک به وی برای رسیدن به این موفقیت تشکر می کند و احساساتش را با هیجانِ تمام ابراز می کند، همنوردانِ وی که همگی مرد هستند با صدایی بلند و به صورت هماهنگ شروع به خواندن سرود ملی ایران می کنند که به نظرم این همپوشانیِ صوتی (معادل Dissolve در تدوین) که قطعا متاثر از تدوین های سینماییست در بیان ایده مورد نظرِ کارگردان (تمایل به مرد سالاری و تلاش در حفظ محیطی تک آوا) از بسیاری از روش های تئاتری متداول موثرتر و نیز خلاقانه تر است.

ایده ی مهم دیگرِ همطناب که هم تماتیک و هم فرمیک است بحث منشوری بودن حقیقت است و اینکه هر زاویه ی دیدِ جدید به یک ماجرای واحد می تواند دربرگیرنده ی بخشی از حقیقت و "تنها و فقط" بخشی از آن باشد. مثالِ مشهور این منشورگی حقیقت "راشومون" شاهکار بی بدیل کوروساواست که در زمان خودش موجِ حیرت و اشتیاقی شدید در تماشاگران غربی برانگیخت و از نمونه های داخلی هم می توان به مستند "اون شب که بارون اومد" شاهکار مهجور "کامران شیردل" اشاره کرد.
در آوای تیوالِ مربوط به همطناب هم مهین صدری بر این نکته که دیده شدن بازیگر در هنگام دیالوگ منجر به همذات پنداریِ بیشتری از سوی تماشاگر می شود، می کند و دلیل چیدمانِ خاص صحنه (استفاده 360 درجه ای و کامل از فضای سالن) را هم در اصل به همین ایده نسبت می دهد. اینکه هر تماشاچی بسته به مکانِ قرارگیری اش زاویه ای حقیقتا خاص و منحصر به فرد به همنوردان دارد و تنها تعداد معدودی از آنها را در هنگام بیان دیالوگها رو در رو و دم به دم می بیند باعثِ ایجاد نگرش و برداشت خاصی از ماجرا خواهد شد و در نهایت تماشاگران در برخورد با حقیقتی گرداب گون که هر لحظه رخی تازه می نماید ناتوان از هرگونه جزمیت و قطعیتِ برداشت خواهند بود و هنر اصیل هم در انتقال همین پیچیدگی هایِ تبدیل و بیان حقیقت ازطریق مدیومی هنریست.

در نهایت اُبهت تکنیکی همطناب برای خود من بیشتر از این جهت قالب تامل است که ما(از نظرگاه مولف اثر) با مواد و مصالحی همچون چند گزارش رسمی و طبقِ روالِ معمول روبرو هستیم که در نظر اول بویی از درام و مشخصه هایش نبرده ولی کارگردان با هوش مندی خاصی همین مصالح ثابت را با برش زنی های دراماتیک و چیدمانی موزاییک وار به درامی هول انگیز و منشور گون تبدیل می کند. نکته اصلی ماجرا این است که تقریبا تغییری در خود مصالح داده نشده و فقط "چیدمان" ارائه حقایق است که معنا آفرینی می کند که این یعنی همان "فرم" اثر. و این یگانگی و وحدت "معنا و فرم" در "همطناب" است که آن را به اثری ممتاز، درخشان و پیشرو در فضای تئاتری ایران تبدیل می کند.
با اینکه هم طناب رو ندیدم ولی کلی از مطلبت استفاده کردم (:
مرسی که اینقدر دقیق یادداشتات رو مینویسی :)
۲۰ فروردین ۱۳۹۳
آقای بیگ محمدی عزیز نقدتان خیلی خوب ، ریزبینانه و حرفه ای بود ..ازخواندنش بهره بردم
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
سپاس از دقتِ نظر و لطف شما که وقت گذاشتید و خوندید بانو نیلوفر نازنین
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

امشب آخرین اجرای نمایش «هم‌طناب» نوشته و کار مهین صدری است.
این نمایش ساعت ۱۹ اجرا می‌شود.
بازیگران:علی باقری، سعید چنگیزیان، شهاب زارع،کاظم سیاحی، نادر فلاح، شیوا فلاحی، نوید محمدزاده
محل اجرا: تالار شمس موسسه‌ی فارسی زبانان - اقدسیه
خرید بلیت به طور حضوری از گیشه نیز امکان پذیر است.

امشب آخرین اجرای نمایش «هم‌طناب» نوشته و کار مهین صدری است.
این نمایش ساعت ۱۹ اجرا می‌شود.
بازیگران:علی باقری، سعید چنگیزیان، شهاب زارع،کاظم سیاحی، نادر فلاح، شیوا فلاحی، نوید محمدزاده
محل اجرا: تالار شمس موسسه‌ی فارسی زبانان - اقدسیه
خرید بلیت به طور حضوری از گیشه نیز امکان پذیر است.