خب اونچه از نام نمایش و همزمانی با این روزها بر میومد، نبود.
توقع نمایشی دیگر داشتم. ترجیح می دادم جینگل بلز بخونن و هِی سال نو رو به هم تبریک
... دیدن ادامه ››
بگن D:
به جز یک درخت کوچک کریسمس با یک ریسه ی آبی و سه بار گفتن جمله “سال نو مبارک”، ارتباطی با سال نو نداشت.
جدای از این، شاید تقلب، اجرای مقبولی بود.
بازی ها خوب و قابل قبول بود و جاهایی قوی و دوست داشتنی.
نوع استفاده از نور در پرده ی اول جالب بود، به جز مواقعی که توی چشم تماشاچی می افتاد. البته به نظرم کمی بیشتر هم می شد به علتش در نمایش پرداخت.
داستان ها اما گروتسکی مفهومی.
با جواب دادن به سوالات، متوجه لبه های(مرزهای) شخصیت و هویتمون میشیم. و با تصور اون شرایط، از حیطه ی ارامش و امنیتمون خارج میشیم.
بواقع که مهم ترین سوالات هستند اینها. تا اونجا که شکسپیر هم حتی به زیبایی بهشون توجه کرده.
داستانی که به سادگی و با حداقل ابزار، بیان شد و به خوبی اطلاعات لازم و کافی رو به تماشاچی داد. و کم و کسری هم نداشت. این نکته ی قابل توجه کار بود. براوو
در مجموع نمایش ارزش دیدن رو داره، مشروط به اینکه علاقه ای به فکر کردن داشته باشید. و قرار گرفتن در شرایطش هیجان انگیز باشه براتون.