«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در سکوت
این فیلم خوب بود یا چی؟
میگن چیزایی که ادما تو بچگیشون باهاشون مواجه میشن، میشن معیاراشون برای باقی زندگی. تو فیلمای ایرانی، مادر، کمال الملک، کلاه قرمزی، خواهران غریب و خیلی های دیگه یرای من و شاید ما شدن معیار و محک. نه فقط شاهکارا، اونایی که احساسات عمیق کودکانه رو باهاشون حس کردیم. احساس میکنم در سکوت رو هم تو بچگی دیدم. نه اینکه واقعا اون موقع دیده باشم، نه. این فیلم رفت همون جایی از ذهنم که اون فیلما هستن. یه فیلم. یه فیلم به اندازه. تو موسیقی، متین. تو بیان متین. رنگهاش نمیخوان از وسط دو تیکه م کنن یا انرژیم رو مثل زالو بمکن. اکت ها در عین گویایی، چیزی رو به ذهن دیکته نمیکنن. هنر میخواد اینگونه حرف رو بیان کردن، هنر.
و فاطمه معتمد آریا. نه فاطمه، نه معتمد، نه آریا، نه دو یا سه کلمه. فقط یک کلمه: “فاطمه_معتمد_آریا”.
آنکه بخشنده است و مهربان. آنکه مانندی ندارد. آنکه قوی است و جاندار.
باید در فرهنگ دهخدا، بین لغات فاطمه صغری و فاطمه نیشابوری، فاطمه معتمد آریا هم اضافه بشه. و توضیحاتی داده بشه.
در سکوت رو دیدم و دیدم چقدر جای اینجور فیلما در سینمامون خالیه. محترم، عمیق، متین، بلد، سلامت.
ههه یه چیز مسخره راجع به معتمدآریا بگم ?
من نوجوون بودم که فهمیدم خانم معتمدآریا یه پسر متولد دههی ۶۰ داره. فکر میکنی اولین حسم بعد از دونستن این چی بود؟ سردرگمی شدییییید . فکر میکردم مگه میشه؟ نمیشه که فقط مامان یه نفر بشه، پس من چی؟ آخه از وقتی مامان کلاهقرمزی شد یه جورایی تو رویاهای منم بود، یه چیزی شبیه خالهی سینما/تلویزیونی.
حس بعدیم؟ حسادت به پسر شون. اینم بگم که هر دو حس چند سالی ادامه داشتن?