دیرینه ترین نمایش تاریخ که نشانگر آن است که پروپاگاندا در روحیه دهی مردم یک کشور جقدر مهم است.
یونیان که دموکراسی اشان تنها برای خودشان بود و برده ها را شامل نمیشد در برابر نخستین امپراطوری مدرن یعنی هخامنشیان احساس زبونی میکردند. امپراطوری که برده داری را برانداخت و کارگران تخت جمشید همه حقوق میگرفتند و زنان در هنگام بارداری مرخصی داشتند.
پس از حمله بربرهای یونانی به سارد و آتش زدن آن خشایار شاه برعکس آنچه در نمایشنامه گفته میشود بدستور داریوش به یونان حمله و دوبار دروازه آتن را بکمک حتا خود یونانیها گشود و مانند کوروش که بابل را تخریب نکرد و به نوامیس تجاوز نکرد به آتن با صلح وارد و حتا به خدایانشان احترام کرد.
یونانیان که احساس خقارت شدیدی در برابر ایرانیان میکردند از حبهه فرهنگی وارد عمل شدند. از طرفی کوروش را فرزند بزرگترین خدایشان زئوس کردند و شاهان هخامنشی را بنوعی یونانی کردند.
از طرف دیگر با بزرگنمایی شکستهای ایرانیان مانند ماراتون و نوشتن تئاترهایی برای بالابردن روحیه خود مانند این تئاتر سعی در پوشاندن حقارت و نقطه ضعف های خود کردند.
همین کار را هم یهودیان کردند. یهودیان که در برابر شکوه هخامنشیان و فتح بابل که آنها در آنجا برده بودند احساس خود کم بینی داشتند در عهد عتیق
... دیدن ادامه ››
کوروش را برگزیده و مسیح یهوه کردند و استر که کنیزکی یهودی در دربار خشایارشاه بوده را به دروغ به مقام شهبانویی ایران میرسانند. در پروپاگاندای صهیونیستی آنجا که به یهودیت مرتبط است با فیلم های پرنس پارسی و یک شب با پادشاه خود را بالا میبرند و آنجا که به ایرانیان مربوط است فیلم جعلی مانند ۳۰۰ را میسازند.
یونانی گرایی و عقده حقارت غرب نسبت به ایران و تحقیر ایران را اکنون بصورت غرب زدگی میتوان دید.
صهیونیسم و فراماسونری وچپ گرایی و کابالیسم هم تیغه دوم قیچی ضد ایرانی است که از عقده حقارت یهودیان نسبت به تمدن پارسی منشا میگیرد.
شوربختانه اخیرا ضلع سوم عرب زدگی و امت گرایی اسلامی هم وارد بازی شده که با ساختن فیلمهای حعلی مانند مختار که پدرش در جنگ پل هنگام یورش به ایران به درک واصل شد میخواهند ما را به بردگی فرهنگی عقب افتاده ترین مردم روی زمین یعنی تازیان دربیاورند.
بی حهت نیست که خارجیها یا روی غرب زده هایی مانند تقی زاده ها و فروغی ها یا ارتجاع سرخ و سیاه و در نهایت تجزیه ایران حتا تحت لوای دموکراسی و حقوق قومیتها سرمایه گذاری میکند تا ملیت و افتخار به ایرانی بودن زنده نشود.
بقول ژنرال آیزنهاور: گمان نمی کنم منطقه ای مهمتر از ایران روی نقشه جغرافیایی جهان وجود داشته باشد. نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود. وای به وقتی که میلیتاریسم ایرانی زنده شود؛ بروید تاریخ این کشوررا بخوانید تا متوجه حرف من بشوید.
به امید روزی که شهریگری ایرانی بر مبنای تاریخ شکوهمند هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان زنده گردد و نمایش ایرانیان دیگری اینبار فتح پیروزمندانه آتن بدست خشایارشاه را شاهد باشیم.