در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش کبوتری ناگهان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:54:48
امکان خرید پایان یافته
۲۰ تا ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۹ سال خودداری نمایید.

مکان

گرگان، تالار فخرالدین اسعد گرگانی
تلفن:  ۰۱۷۳۲۲۲۵۲۴۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشتی کوتاه برای نمایش"کبوتری ناگهان"
نمایش کبوتری ناگهان بستراعتراض است،اعتراض به مناسبات وروابط انسانی بین زنان ومردان درادوار حیات انسان درجوامع بشری و بخصوص درایران که ریشه ای دیرینه دارد،ونویسنده با نشانی و نشانه ای و انتخابی هدفمند در دوران قاجار طرح موضوع وبیان هدف کرده است.طرح نابسامانی های اندرونی زنان محبوس در خانه های تاریک که درباغی سبز بنا شده است،اثر به رنج هاوالام و امیدهاو آرزوهای دست نیافتنی زنانی می پردازد که بلاانقطاع تابه امروز درایران محسوس و در جریان است.
رویکردواقع گرایانه نویسنده بدون هیچ قضاوتی مضمون و هدفمندی اثررا به عهده مخاطبش میگذارد و کارگردان نمایش نیز بر این اصل وفادار بوده و هوشمندانه تماشاگرش را برای دریافت خویش از اجرا آزاد گذاشته است.
موردی که بسیار حائز اهمیت است انتخاب نمایش کبوتری ناگهان برای اجرا ست،تاریخ معاصرایران درده های پیشین کمتر مورد توجه قرار گرفته است،تاریخی که سرشار از نکات و موضوعاتی ست که آگاهی ازآن چراغ راهیست برای نسل امروز و آیندگان......وانتخاب این اثر توسط کارگردان،نشان از دغدغه های فردی و اجتماعی ایشان دارد که قابل تآمل است،دراجرا باران که نشانه از پاکی وپاکیزگی و بالندگی دارد و مدام دربارش است نه تنها اتفاقی را در دیدگا ها و مناسبات انسانی شخصیت های نمایش نمیگذارد،بلکه مورد تنفر واقع میشود،وباغ،که همیشه نشان از سبزی و تازگی دارد و بستریست برای یافتن حالی خوش و رهایی انسان از خانه های به ظاهر فراخ اما بلازده و تنگ ،تاریک مینماید،باغی که آدم های نمایش از حضوریافتن در آن هراس دارند و گاهی محلی میشود برای ... دیدن ادامه ›› تمشیت آنان.
شخصیت ها(زنان و مردان،مردانی که در مقابل تماشاگر نیستند اما حضوری پررنگ درتاریکی باغ و خانه و درونیات زنان دارند)،در سکون و سکوت و رنج و حسد و ناباروری و گذشته و حال به ظاهر پرافتخار خویش روزگار میگذرانند،اما حرف و حدیثی خوش و پیش برنده ندارند.
وکارگردان اثر با درکی درست و شناختی هوشمندانه اززبان شاعرانه نمایش با استفاده از دو صندلی ثابت در انتها و ابتدای صحنه،این عدم تحرک و سکون این چنین زندگانی ها را به خوبی به اجرادرآورده است،. و صحنه ی پایانی نمایش که بسیار زیبا و آگاهانه طراحی شده بود،پایانی سرشار از اعتراض......همان عنصری که آقای مولودی را به انتخاب چنین اثری واداشته است...
این یادداشت تنها اشاره ای است به بلند قامتی درام نویس توانای ایران محمد چرمشیر و انتخاب ودرک صحیح از اثر توسط کارگردان آقای مولودی...درباره چگونگی و کیفیت اجرا قطعا در همین نزدیکی ها با ایشان گفتگو خواهم کرد .....
برای
ایشان و گروه آرزوی موفقیت میکنم.... جواد پیشگر
امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشتی کوتاه برای نمایش"کبوتری ناگهان"
نمایش کبوتری ناگهان بستراعتراض است،اعتراض به مناسبات وروابط انسانی بین زنان ومردان درادوار حیات انسان درجوامع بشری و بخصوص درایران که ریشه ای دیرینه دارد،ونویسنده با نشانی و نشانه ای و انتخابی هدفمند در دوران قاجار طرح موضوع وبیان هدف کرده است.طرح نابسامانی های اندرونی زنان محبوس در خانه های تاریک که درباغی سبز بنا شده است،اثر به رنج هاوالام و امیدهاو آرزوهای دست نیافتنی زنانی می پردازد که بلاانقطاع تابه امروز درایران محسوس و در جریان است.
رویکردواقع گرایانه نویسنده بدون هیچ قضاوتی مضمون و هدفمندی اثررا به عهده مخاطبش میگذارد و کارگردان نمایش نیز بر این اصل وفادار بوده و هوشمندانه تماشاگرش را برای دریافت خویش از اجرا آزاد گذاشته است.
موردی که بسیار حائز اهمیت است انتخاب نمایش کبوتری ناگهان برای اجرا ست،تاریخ معاصرایران درده های پیشین کمتر مورد توجه قرار گرفته است،تاریخی که سرشار از نکات و موضوعاتی ست که آگاهی ازآن چراغ راهیست برای نسل امروز و آیندگان......وانتخاب این اثر توسط کارگردان،نشان از دغدغه های فردی و اجتماعی ایشان دارد که قابل تآمل است،دراجرا باران که نشانه از پاکی وپاکیزگی و بالندگی دارد و مدام دربارش است نه تنها اتفاقی را در دیدگا ها و مناسبات انسانی شخصیت های نمایش نمیگذارد،بلکه مورد تنفر واقع میشود،وباغ،که همیشه نشان از سبزی و تازگی دارد و بستریست برای یافتن حالی خوش و رهایی انسان از خانه های به ظاهر فراخ اما بلازده و تنگ ،تاریک مینماید،باغی که آدم های نمایش از حضوریافتن در آن هراس دارند و گاهی محلی میشود برای ... دیدن ادامه ›› تمشیت آنان.
شخصیت ها(زنان و مردان،مردانی که در مقابل تماشاگر نیستند اما حضوری پررنگ درتاریکی باغ و خانه و درونیات زنان دارند)،در سکون و سکوت و رنج و حسد و ناباروری و گذشته و حال به ظاهر پرافتخار خویش روزگار میگذرانند،اما حرف و حدیثی خوش و پیش برنده ندارند.
وکارگردان اثر با درکی درست و شناختی هوشمندانه اززبان شاعرانه نمایش با استفاده از دو صندلی ثابت در انتها و ابتدای صحنه،این عدم تحرک و سکون این چنین زندگانی ها را به خوبی به اجرادرآورده است،. و صحنه ی پایانی نمایش که بسیار زیبا و آگاهانه طراحی شده بود،پایانی سرشار از اعتراض......همان عنصری که آقای مولودی را به انتخاب چنین اثری واداشته است...
این یادداشت تنها اشاره ای است به بلند قامتی درام نویس توانای ایران محمد چرمشیر و انتخاب ودرک صحیح از اثر توسط کارگردان آقای مولودی...درباره چگونگی و کیفیت اجرا قطعا در همین نزدیکی ها با ایشان گفتگو خواهم کرد .....
برای
ایشان و گروه آرزوی موفقیت میکنم.... جواد پیشگر
امیر مسعود این را خواند
رومینا بنی کریمی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دفعتا آسمان بارید و چشم های من

یادداشتی برای نمایش
کبوتری ناگهان

هر چه بر چشم های این تاریخ سُرمه بکشیم، بازهم رد پای دادی که بر زنان عصرهای مختلف رفته پیداست. گاهی به بهانه ی فرزند، گاهی به حکم قوانین الهی و گاهی به حکم جبر.
این گاهی ها تا هنگامه ی نا آگاهی ها ادامه دارد. دختران نسل های قبل، در تاریکیِ داناگری محبوس بوده اند و امروز نیز، فضاهای مجازی، میله های قفسی شده اند تا روشنا بر آن ها نتابد.
پرده هایی سپید که در لابه لای تیرگیِ آزادی بر چشم های اندیشه یِ ایشان کشیده شده بود.
بارانی ... دیدن ادامه ›› که هیچ اندوهی را نشست و باغی که به هیچ شکوفه ریزی ننشست.
انگار زنان حاضر در این قاب، نماینده ی بغضِ فروخورده ی تمامی زنان از ابتدا تا کنون بودند. زنانی که در شناخت زنانگیِ خویش-همیشه به عمد- از حرکت به سوی کمال بازداشته شده اند.
چه اندوه سترگی در سویه های این نمایش موج میزد.
رقصی سرخ و خونین که انتها را معنا بخشید. دخترکانی که خویشتنِ خویش را بازآفرینی کردند و به جامعه ی پیرامونی خود، دوباره یادآور شدند که زن زایشگاهی مطلق نیست.
زن مامنی برای بالندگی و پروریدنِ روحِ جامعه ست.
و ای کاش زنان جامعه ی امروزم، به دیدار این بِزَنگاه فرهنگی در تالار فخرالدین اسعد گرگانی می نشستند که به زبان هنر والای نمایش آراستگی یافته بود.

جناب رضا جان مولودی عزیز، تیم محترم کارگردانی، بازیگران جوان و پویا و تمام عوامل محترم نمایش کبوتری ناگهان
خدا قوت که در این شب های پایان سال، به جامعه ی حاضر و مدعی خود گوشزد کردید که فرهنگ و هنر می توانند آگاهی و آرامش را همچون هوایی معطر و پاک، انتشار دهند.
شور و شعورتان را ارج می نهم.

عشق
حالی ست که جبریل بر آن نیست امین


ارادتمدار حسین ضمیری
شب چهارشنبه سوری سال ۱۴۰۰ خورشیدی
امیر مسعود این را خواند
رومینا بنی کریمی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید