در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش لنگ ظهر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:05:13
امکان خرید پایان یافته
۳۰ اردیبهشت تا ۰۱ تیر ۱۳۹۷
۱۹:۰۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان
فاصله بین ساعت سیزده و چهل و سه دقیقه و بیست و یک ثانیه تا ساعت سیزده و چهل و سه دقیقه و بیست و هشت ثانیه..

راه های ارتباطی با تئاتر باران: سایت اینستاگرام کانال تلگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش لنگ ظهر / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان فلسطین، پایین تر از خیابان انقلاب، پلاک ۲۹۲/۱
تلفن:  ۶۶۱۷۶۸۲۵، ۶۶۱۷۶۸۱۲

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

رسول کاهانی در گفت‌وگو با «صبا» :
«لنگ ظهر» برای مخاطب مرموز است
به‌خاطر موقعیت و روایتی که به‌لحاظ متنی در نمایش وجود دارد، نمایش برای مخاطب مرموز است.

http://www.khabargozarisaba.ir/fa/news/54599/%D9%84%D9%86%DA%AF-%D8%B8%D9%87%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D9%85%D8%B1%D9%85%D9%88%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

نمایش ... دیدن ادامه ›› «لنگ ظهر» با نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی از ۳۰ اردیبهشت‌ماه ساعت۱۹ به تئاتر باران آمده است. در این نمایش که با مدت‌زمان ۵۰دقیقه روی صحنه می‌رود، سُرور پیروانى، پونه رضویان، سمیرا زائرى، نیلوفر شایگان‌فر، هلیا طباطبایى، حسین محمدى و پریسا نوروزى به ایفای نقش می‌پردازند. «لنگ ظهر» روایتی غریب از فاصله بین ساعت سیزده‌وچهل‌وسه دقیقه و بیست‌‌ویک ثانیه تا ساعت سیزده‌وچهل‌وسه دقیقه و بیست‌‌وهشت ثانیه را به مخاطب می‌دهد. به بهانه این اجرای متفاوت با رسول کاهانی؛ نویسنده، کارگردان و طراح نور نمایش گفت‌وگو کرده‌ایم.

نمایش «لنگ ظهر» در فضایی اگزوتیک پیش می‌رود. بسیاری از نمایش‌هایی که این‌گونه اجرا می‌شوند، از سوی مخاطب با پذیرش چندانی مواجه نمی‌شوند اما با وجود این‌که شما به این فضای اگزوتیک تاکید می‌کنید، به‌راحتی از سوی مخاطب پذیرفته می‌شود. چه کردید که این پذیرش از سوی مخاطب اتفاق بیفتد؟

شاید به‌خاطر موقعیت و روایتی که به‌لحاظ متنی در نمایش وجود دارد، نمایش برای مخاطب مرموز است. به‌خصوص این‌که از لحظه‌ای که وارد فضای مونولوگ و گفت‌وگو می‌شویم، حرکت فرم بیش از حدی نمی‌بینیم و وارد فرم اجرایی می‌شویم و از فرم بدنی بازیگر فاصله می‌گیریم، تماشاگر با نمایش ارتباط برقرار می‌کند و شرایط را می‌پذیرد.
امیر و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
زهره مقدم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
روزنامه شرق

تأملی در نمایش «لنگ ظهر» رسول کاهانی
نمایش «لنگ ظهر»؛ علیه خاطره‌سازی

کاهانی در «لنگ ظهر» علیه حافظه‌سازی عمل می‌کند. هفت ... دیدن ادامه ›› شخصیت نمایش به تناوب میکروفون در دست گرفته و در زمان حال، روایت خود را از مواجهه با فاجعه با افعال مضارع بیان می‌کنند.
نمایش «لنگ ظهر»؛ علیه خاطره‌سازی

رسول کاهانی در نمایش «لنگ ظهر» به امر شکل‌نیافته نزدیک شده است. اینجا نه با زیباشناسی که بیش از آن با ضدزیباشناسی طرفیم. قرار است این تجربه‌گرایی در آزمایشگاهی سامان یابد که همه عناصرش به چیزی غیر از خود اشاره دارد.

یک نظام نشانگانی که دال و مدلول آن از عقل سلیم روزگار جدا شده و منطق دیگری را طلب می‌کند. فرم روایی جسورانه که قرار است هفت ثانیه از فاجعه را بیان کند. «فاصله بین ساعت ۱۳ و ۴۳ دقیقه و ۲۱ ثانیه تا ساعت ۱۳ و ۴۳ دقیقه و ۲۸ ثانیه».

این هفت ثانیه خود با تعداد شخصیت‌ها در تناظر است، اما کاهانی به‌درستی می‌داند که تئاتر در بازنمایی رئالیستی فاجعه چقدر از بالقوگی‌هایش را از دست داده و به چیز مضحکی تبدیل خواهد شد؛ بنابراین ازکارانداختن منطق بازنمایی در دستور کار قرار گرفته تا نظام نشانگانی تازه‌ای سر برآورد. حال با اجرائی مواجه‌ایم که هیچ‌کدام از عناصر روایی آن در ارتباط ارگانیک با عناصر دیگر نیست.

ساحت شنیداری آن با ساحت دیداری بی‌ارتباط است. همچنان‌که گفتار به ارجاعاتی که می‌دهد، وفادار نیست؛ مثلا می‌توان به رنگ لباس و سن‌وسال بازیگران اشاره کرد که کاملا با ادعای شخصیت‌ها در تضاد است.

رسول کاهانی در مقام نویسنده و کارگردان همچون کیمیاگری است که در آزمایشگاه اختصاصی خود، مشغول ترکیب عناصر قدیم برای کشف محصولات جدید است. روزگاری این آرتور رمبو بود که در نامه به پل دومان متذکر شد «شاعر از خلال نوعی مختل‌سازی ِ. طولانی، شگفت‌آور و عقلانی همه حواس، بصیرت پیدا می‌کند».

به قول آلن وایس در کتاب «فرم‌های فروپاشیده: هنر خام، فانتاسم‌ها و مدرنیسم» اینجا کنشِ آفرینش‌گر که بر نابجایی‌های زبانی و روان‌شناختی استوار است، نیاز دارد تا رمزگان‌های ارتباط هر روزه را فروبپاشاند. کاری که «لنگ ظهر» به آن مشغول و قرار است که پیشنهادی تازه باشد برای تئاتر تجربی این روز‌های ما.

کاهانی در «لنگ ظهر» علیه حافظه‌سازی عمل می‌کند. هفت شخصیت نمایش به تناوب میکروفون در دست گرفته و در زمان حال، روایت خود را از مواجهه با فاجعه با افعال مضارع بیان می‌کنند.

این لحن خطابه‌گون، آن امکانی است که هر شخصیت برای جداشدن از زندگی مکانیکی، تکرارشونده و ملال‌آور روزانه در یک آشپزخانه می‌یابد؛ خطابه‌ای که هنگام اجرای آن، دیگر از آن ژست‌های اغراق‌آمیز، بازی‌های بیومکانیکی و نقش‌های ازپیش‌تعین‌شده خبری نیست.

هرکس روایتگر آن هفت ثانیه بحرانی و مواجهه‌های سوبژکتیو با مرگ است. دیگر احتیاج به حافظه‌سازی و استفاده از افعال ماضی برای روایت گذشته نیست، همه‌چیز در زمان حال روایت شده و تماشاگران آن‌چنان غرق در احساسات‌گرایی و نوستالژی نمی‌شوند. البته این ضدحافظه‌سازی و علیه یادآوری‌بودن را کاهانی به‌شکل دیگری هم به انجام می‌رساند.

اگر «لنگ ظهر» را یک ارگانیسم فرض کنیم، مشاهده می‌شود که در این سامانه، هر چیز امکان آن را می‌یابد که چیز دیگری باشد؛ نوعی «مشابهت» حتی. به قول آلن وایس «هر چیز می‌تواند نشانه چیزی دیگر باشد. حدود غایی این فنِ تداعی آزاد درون این ماتریس استنتاجی و مبتنی‌بر دلالتِ ضمنی، سرشتی هزارگون به پیچیدگی خود عالم خواهد بود؛ طوری که یادآوری نابود خواهد شد»؛ بنابراین علیه یادآوری، نزدیک‌شدن به جوهر حقیقی تئاتر و زیستن در لحظه است؛ همان کنشی که اعضای خانواده در آشپزخانه‌ای این‌چنین صحنه‌آرایی‌شده، به آن مشغول‌اند. آنان که به شکل افراطی، مشغول تدارک برای شام آخر هستند، با فاجعه و روایت رخدادگونگی آن گسست، فرصتی کوتاه می‌یابند تا تماشاگران را خطاب کنند و این هفت ثانیه را چنان بسط دهند که تجربه تکین تماشاگران هم باشد.

در نهایت می‌توان «لنگ ظهر» را تجربه‌ای بازیگوشانه دانست که به قول رانسیر قرار است امر حسانی ما را تغییر دهد؛ با تجربه‌گرایی کاهانی و تلاش امیدبخش بازیگرانی جوان و مستعد. «لنگ ظهر» افتتاح باشکوهی دارد که یادآور عکس‌های دسته‌جمعی خانوادگی است. اختتامیه آن هم با همان ژست‌ها همچنان باشکوه است.

در پایان عینک‌های مخصوص از چهره‌ها کنار رفته و اعضای خانواده در ثبت لحظه حال، ابدی شده‌اند. چه اهمیت دارد اگر اندکی از «لنگ ظهر» گذشته و تدارک شام آخر برای همیشه ازدست‌رفته باشد.
امیر و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

نگاهی به نمایش «لنگ ظهر» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی
آشپزخانه جای خوبی برای شنیدن است حتی اگر نباشی
نگاهی به نمایش «لنگ ظهر» به نویسندگی ... دیدن ادامه ›› و کارگردانی رسول کاهانی آشپزخانه جای خوبی برای شنیدن است حتی اگر نباشی

ایران تئاتر، کیارش وفایی: تغییر و تحول در هر زمینه‌ای می‌تواند دو جانبه باشد و گاهی در جهت مثبت و گاهی در جهت منفی سوق پیدا کند. اما ایده متحول شدن در ابتدای امر همیشه برای کسی که می‌خواهد راه تازه‌ای را برود بسیار وسوسه کننده است به طوری که دانستن نتیجه تصمیم او را عوض نخواهد کرد. جسارتی که این روزها در نمایش‌هایی به چشم می‌خورد.

باید باور داشت که حس تغییرپذیری و رو به جلو رفتن می‌تواند ثمرات قابل توجه‌ای را برای انسان‌هایی که در این روزگار زندگی می‌کنند به ارمغان آورد. تصمیمی که اگر با داشته‌های مشخص و قابل دفاع از هویت خود باشد این انگیزه را ایجاد می‌کند که در ازای ساختارشکنی با متدهای جدیدی رو به رو شویم که در ازای رعایت قوانینی بسیار کارآمد خواهند بود. بنابراین این کنش در دنیای هنرهای تصویری و بخصوص تئاتر لازمه‌ای است که باتوجه به قابلیت متون نمایشی کهن تا امروزی می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد تا افزایش مخاطب را بر اساس نوآوری‌ها شاهد باشیم. البته این امکان هم وجود دارد که گاهی این نو شدن‌ها در آثار نمایشی با کم دقتی در زمینه طراحی متن و دیگر ارکان نمایش مخاطب را از نزدیک شدن به آن اثر دور می‌کند. لذا باید توجه داشت که ارائه موضوع نمایش در قالب جدید با چه مختصات و مسائلی تولید می‌شود، دیدگاهی که اگر در ازای نظم و تحلیل نباشد به بیراهه خواهد رفت. بنابراین باید آگاه بود که وارد شدن به دنیای مدرن تبعاتی دارد که در مقابل خلق اثری از داشته‌های آن جهان باید به خوبی دفاع کرد.



نمایش «لنگ ظهر» سعی دارد در ساختارش باتوجه به اهمیت روایت در جریان داستان گویی خود فضایی نو را تجربه کند. تجربه‌ای که بتواند در ازای داده‌هایی محیط نمایش، موقعیتی را تداعی کند تا همه چیز در عین باورپذیری دلایل منطقی را با خود به همراه داشته باشد و شرایط به طوری پیش برود که هر لحظه آن با خلق اتفاقی رو به جلو حرکت کند. پرهیز از نوسان در ریتم اثر جزو نکاتی است که از سوی نویسنده و کارگردان این نمایش بسیار به آن توجه شده و این موضوع در ازای استفاده مستقیم از مقوله زمان شکل گرفته است. تمهیدی که بطن و ریشه جهان متن این اثر را تحت تاثیر قرار داده و فضایی را فراهم آورده است تا کالبد روایت در بیان رخدادها نقشی عمده را ایفا کند. حال این دقت مکلف است با در نظر گرفتن موقعیت نمایش و زمانی که اتفاق‌ها در آن برهه شکل می‌گیرد تمهیدات لازم را برای راوی‌های اثر که همان شخصیت‌های نمایش هستند پیش آورد. موقعیت مکانی نمایش از جمله مواردی است که در راستای پیش آوردن اتفاق‌ها موثر بوده و جهان اثر را در آنجا به تصویر می‌کشد. در واقع دلیل پیش آمدن موضوع نمایش در کنار مقوله زمان، نوگرایی ساختار نمایش و طراحی‌های صحنه، لباس و نور همان موقعیت مکانی اثر است که در کنار آنها به صورت موازی پیش می‌رود. لذا این کارکردها باتوجه به ساختار کلی اثر از جمله دلایلی هستند که می‌توانند لزوم ورود به دنیای مدرن را در تئاتر تعریف بدهند به طوری که این پازل طراحی شده هیچ قطعه ناقصی نداشته باشد.



بنابراین باید اشاره داشت جزئیات این نمایش به نوعی مکمل یکدیگر هستند که باعث می‌شوند تا همه چیز سر جای خودش قرار بگیرد و مخاطب درگیر روایتی شود که شاید به نوعی آن را در زندگی تجربه کرده‌ است. البته فرم اجرایی این اثر با تبعیت از نگاه نو سبب شده است تا میزانسن‌ها در نیمه ابتدایی کارکرد متفاوتی از نظر نوع حرکت شخصیت‌ها داشته باشند و در کنار آن مقوله زمان، فضایی را پیش آورد تا تمهید تکرار این حرکت‌های رفتاری در تعریف درستی از استفاده حرکت‌های فیزیکال در جهت بیان داستان روایت ارائه شود. لذا در کنار این داشته‌ها، آمبیانس‌های محیط نمایش از دیگر اهرم‌هایی بوده است که بسیار در تقویت حس شخصیت‌ها موثر عمل کرده و محیطی را فراهم آورده است تا مخاطب در زمانی قبل از وقوع اتفاقی که برای این افراد در آشپزخانه محل زندگیشان رخ داده قرار بگیرد و آگاه شود که دلیل حضور آنها در این موقعیت مکانی چیست. البته دلیل اصلی شکل گرفتن اتفاق این نمایش کاملا به مقوله زمان باز می‌گردد زیرا در فاصله هفت ثانیه همه چیز در جهان این اثر تغییر می‌کند و شرایط به نحوی پیش می‌رود که در نیمه دوم با برون ریزی شخصیت‌ها در شکلی متفاوت رو به رو می‌شویم. در واقع کلیت و جزئیات این نمایش کوشیده است تفاوت و نوگرایی را در قالب سبک واقع گرا خود با ترفند‌هایی ارائه بدهد که چندان دور از ذهن نیست و مرزی مشخص با دنیای غیرواقعی دارد.



نمایش «لنگ ظهر» تجربه جدیدی است که با رعایت قوانین در جهان تئاتر می‌کوشد تا حرف‌های خود را به زبانی دیگر در گوش مخاطب زمزمه کند. لازمه‌ای که نیاز است هر اثر نمایشی آن را به عنوان امضای خود حک نماید.





امیر و عاطفه گندم آبادی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید